شلنبه
فهرست:
1-نام شناسي
2-امام زاده محمد«ع»
1-نام شناسي
شلنبه، يكي از دو شهر با سابقه دماوند
سابقه: منابع متعددي از سابقه ديرين اين منطقه ياد كرده اند كه نشان مي دهد بسيار قديمي است.
مختصر البلدان : ري هفده روستاست كه آنهاست، خوار و دنباوند و ويمه و شلنبه، اينها روستاهايي است كه درآنها منبر است.ولي بقيه منابع دماوند را داراي دو شهر دانسته اند: ويمه و شلنبه. (1)
حدود العالم: ويمه و شلنبه دو شهر است از حدود كوه دماوندو اندر وي به تابستان وزمستان سخت سرد بود. (2)
ابودلف: دنباوند عبارتست از دو شهر يكي ويمه و ديگري شلمبه نام دارد، در هر يك از آنها مسجدي است، در ميان دو شهر دهكده هاي زياد و كوههاي بلند يافت مي شود. و نيز دره اي به نام هير( هبر) است كه بسيار عجيب و پر ازدرخت و آبهاي معدني جاري مي باشد و آب آن به خوار مي رود. (3)
اشكال العالم: ويمه و شلنبه دو موضع اند فروتر از خوار از ناحيت دماوندو ايشان را آنها بسيار و بستانهاي بيشمار انگور و جوز و ميوه هاي ديگر فراوان. (4)
اصطخري : ويمه و شلنبه به ري متصل است. (5)
ابن فقيه: ويمه و شلنبه؛ اينها روستاهايي است كهدرآن ها منبر است، اين شهر را شلمبه نيز مي گويند. (6)
ياقوت حموي در معجم البلدان: شلنبه شهري است ازناحيه دماوند در نزديكي ويمه، كشتزار و باغستان و انگور فراوان دارد و مردم طبرستان و گرگان، قاضي شلنبه را به زشت رويي مثال مي زنند. (7)
آثار البلاد و اخبار العباد: شلنبه شهري است مختصر از ناحيه دنباوند، مزارع و بساتين و شمار نخلستان در آنجا بسيار است و سردترين نواحي است. (8)
ابن حوقل: شلنبه كشتزار و آب و باغستان و انگور فراوان دارد.(9)
ماركوارت: شلنبه مركز دماوند بود. (10)
مينورسكي: شلمبه بر روي همان شلنبه قديمي ساخته شده است.(11)
ابن خرداد: اين شهرداراي بيشه معروفي بوده كه از آن در شعر منسوب به بهرام گور ياد شده است.در اين شعر بهرام گور، خود را شير بيشه شلنبه مي داند: منم شير شلنبه ، منم ببر يله. (12)
پي نوشت:
1- ص 113، 2- ص 147، 3- ص 76، 4- ص 174، 5- ص 171، 6- ص 113، 7- ص، 8- ص 372، 9- ص 322، 10- ص 241 ، 11- ص 76 تحقيقات بر سفرنامه ابودلف و 12- ص 96
2-امام زاده محمد«ع»
براي مشااهده اينجا را كليك كنيد.