از دار بالا رفت افتاد، نقش زمين شد قالي

بي نظيرترين فرش ايران و جهان در دو رج (دو ريزه بافي) در ابعاد ۷۵/۲ در ۹۰/۱ با نقوشي از آثار تاريخي و باستاني شهر دماوند، با عنوان «بام ايران زمين» در شهر دماوند بافته شده است. اين اثر ارزشمند و بي نظير متشكل از نقوشي چون قله كوه دماوند، شيخ شبلي با قدمتي چندين و چند ساله، مسجد جامع شهر، امامزاده عبدالله (ع) و امامزاده عبيدالله (ع)، درياچه تار و امامزاده عبدالله(ع) و خليل الله (ع) است.
قله دماوند در ترنج اين فرش در داخل ستاره اي در نقطه مركزي فرش قرار گرفته و ديگر آثار تاريخي در اطراف آن نقش بسته شده است.
مسجدجامع شهر دماوند در گوشه سمت راست ترنج، بناي برج شبلي به عنوان دومين بناي اين شهر و امامزاده عبدالله و امامزاده عبيدالله، امامزاده عبدالله و خليل الله، چشمه اعلاء دماوند و درياچه تار نيز با شعاع ستاره، در پيرامون قله كوه دماوند طراحي شده است.
در حاشيه اين اثر ارزنده كه نام «بام ايران زمين» بر آن نهاده شده، شش بيت از قصيده معروف دماونديه ملك الشعراي بهار با خط زيباي استاد «حسين نوروزي احمد آبادي»، استاد مسلم انجمن خوشنويسان و از بزرگان خوشنويس دماوندي استفاده شده كه نام وي نيز در ابتداي فرش نقش بسته است.
اي ديو سپيد پاي در بند/ اي گنبد گيتي اي دماوند
از سيم به سر يكي كله خود / ز آهن به ميان يكي كمربند
تا چشم فلك نبيندت روي / بنهفته بابر چهر دلبند
بنواخت ز خشم بر فلك مُشت / آن مُشت تويي تو اي دماوند
تو مشت درشت روزگاري / از گردش قرنها پس افكند
و ز برق تنوره ات بتابد/ ز البرز اشعه تا به الوند
در كنار حاشيه فرش، از گل هاي خودروي شهر همچون گل ختمي، شقايق، لاله، بابونه و گل هاي اصيل اين شهر و ذنبق «ايرسا» كه متعلق به ارتفاعات ۱۵۰۰ متري البرز است، استفاده شده است.
در چهار گوشه اين اثر چشم نواز، محصولات شهر دماوند همچون سيب، گردو، عسل و گلابي مرغوب دماوند در زاويه ۴۵ درجه اي در كتيبه هايي كه زنجيروار به هم متصل شده اند، خود نمايي مي كند.
در حاشيه كوچك اين اثر از خطوط سه برگي متعلق به دوران ساساني استفاده شده است و متن اين فرش باعث شده بناها با خطوط قرمز رنگي به هم متصل شود.
در حقيقت شعاع هاي ستاره وسط، براي هريك از نقاط تاريخي و فرهنگي شهر دماوند و چهار فصل سال، در گوشه هاي فرش قرار داده شده است. در بالا و پايين اين فرش نيز كَل قوچ البرز و قوچ اين منطقه جلوه اي از زيبايي هاي منطقه دماوند را بر اين اثر ارزشمند به تصوير كشيده است.
اين اثر به مدت پنج سال با تلاش و خلاقيت استاد «پروانه كفايتي» و همسر هنرمندش «بهرام طايي صفت» از سال ۱۳۸۴شروع و در سال ۱۳۸۹ به اتمام رسيده است.

«بام ايران زمين» زحمتي است قابل ستايش و درخور تامل. ستايش از اين همه هنر و هنرمندي و تاملي شگرف در باب اين همه، همه ي زحمات، ذوق و نوآوري، دقت، همت. ستايش و سپاس از دستاني كه بافت ميراثمان را و هديه كرد گل هاي باغ طبيعت دماوند را به تار و پود هستي. اين گونه نقش زمين شد قالي:

استاد كفايتي از كي شروع كرديد؟
از اوايل سال 84 ؛ اولين جايي هم كه عكسش رو گرفتم چشمه اعلا بود.
تصوير چند مكان در فرش كار شده است؟
چشمه اعلا، مسجد جامع، آستان امامزاده عبدا... و عبيدا... (ع)، آستان امامزاده عبدا... و خليل ا...(ع)، درياچه تار، قله دماوند، برج شيخ شبلي و نمايي از چهارفصل دماوند.
كل و قوچ در كار چه چيزي مي خواهد؟
كل و قوچ البرزي متفاوت با هرگونه ي مشابه است و تو اين كار مي تونست جا داشته باشه.
حاشيه پيچي كه استفاده كرديد خيلي ساده است. هدف خاصي داشتيد؟
به عنوان يك جداكننده از حاشيه پيچ ساده استفاده شد. ما عمداً از حاشيه گل بوته هاي متداول مانند اسليمي و شاه عباس و گل هاي ختايي استفاده نكرديم كه تصاوير اصلي بيشتر خودشو نشون بده.
روي چهارفصل دماوند هم تاكيد داشتيد؟
بله، براي تعريف آب و هوا و اقليم دماوند چهار فصل خيلي مهم بود.
چرا از نماي روستاهاي دماوند استفاده نكرديد؟
تو فضاي 6 متري همين تصاوير و نماها كفايت مي كرد، به همين خاطرديگه از محدوده شهر دماوند بيرون نيامديم.
شعر ملك الشعراي بهار را خودتون انتخاب كرديد يا به توصيه؟
قصيده دماونديه از ملك الشعراي بهار را خودم انتخاب كردم و نام اثر هم اقتباس از اين شعر است.
خط كتيبه از چه كسي بود؟
استاد حسين نوروزي احمدآبادي از اساتيد بزرگ انجمن خوشنويسان ايران.
گل هايي كه بين كتيبه ها آمده چطور؟ انگار آنها هم داستان خاصي دارند؟
بله، سعي كردم تماماً از گل ها و نمادهاي دماوند استفاده كنم. به طور مثال گل بابونه، عروسك پشت پرده، لاله ها (چند نوع هستند)، گل ختمي، شقايق هاي دشت شقايق ، زنبق ايرسا دماونديكا، گردوي بادامي و عسل همگي مختص دماوند هستند.
سه برگي كه به عنوان آخرين حاشيه استفاده شده چطور؟
اين طرح براي گچ بري هاي طاق بستان است كه بهش مي گن برگ هاي سه برگي دوره ي ساسانيان.جالب اين كه چهارماه بعد نمونه همين كار در منطقه باستاني وليران كشف و اين ماجرا خودش دوباره به يك المان بومي تبديل شد.
لطفاً از لوار فرش هم بگوييد.
هميشه ساده است اما من از سه رنگ استفاده كردم.
انگار گليمه كردن اتفاقي است كه تاكنون در جهان كسي كار نكرده بود؟
بله، دور فرش به اين شكل نبود. تبريزي ها هم اينو تاييد كردند. وقتي فهميدند همچين اتفاقي افتاده و از اين ابتكار سردرآوردند، خيلي متعجب شدند.
تبريزي ها هم مگه ديدند؟!
بله، چون فرش مدت هشت ماه براي قيچي برجسته رفته بود تبريز.
قيچي برجسته را چه كسي زده است؟
استاد يوسف مس پوش از نخبگان قيچي برجسته.
خيلي خوب درآمد!
بله، زحمات زيادي كشيدند. واقعاً جزئيات را به نحو احسن آگران ديسمان كردند.
حالا از نخ طلاي روي گليمه بگوييد.
براي تهيه نخ گلابتون طلا دريافتيم كه تنها يك استاد در ميراث فرهنگي اصفهان بيشتر از حد اين كار برنمي آيد؛ به نام استاد عباسعلي فولادگر.
نخ گلابتون چيست؟
يك تار ابريشم و يك تار طلا هر كدام به ضخامت 8 ميكرون و در مجموع نخي است به ضخامت 25 صدم ميليمتر.
نخ خيلي نازكي به وجود مي آيد؟
بله، به نام نخ گلابتون كه در بافت پارچه هاي زربفت به كار برده مي شود.
چه قدر از اين نخ استفاده كرديد؟
چهار هزار متر. اين نخ سهميه بندي بود و به ما تعلق نمي گرفت ولي ما نقشه را كه برديم اصفهان مساعدت فرمودند و خواستند هنرشان در فرش منعكس شود.
در چه طرحي استفاده شد؟
در طرح بندي نقشه بوته كه اتفاقاً من آن را كاملاً ذهني و بدون نقشه بافتم.
اما قبه هاي روي گنبد.
قبه روي گنبد مرصع بافي شده است.
مرصع بافي چيست؟
نوعي بافت است كه سنگ هاي قيمتي يا گوي هاي طلا يا نقره درهنگام بافت روي چله بافته مي شود كه در قالي بهارستان هم قبلاً به كار گرفته شد.
بجز مرصع بافي و بافت گليمه در دور، تكنيك منحصر به فرد ديگري هم به كار رفته است؟
بله، بافت دوريزه بافي هم در بافتن اين فرش استفاده شده است. يعني در هنگام بافتن با دو رج شمارِ 40 و 80 همزمان به كار رفته است.
چرا از دو رج شمار استفاده شد؟
براي بافت نقوش به جهت نشان دادن ظرافت ها از رج شمار 80 استفاده شده و در پس زمينه ها از رج شماره 40 استفاده شده.
اين تكنيك تا حالا در قالي بافي استفاده شده بود؟
نه، تا جايي كه مركز ملي فرش تقدير ويژه كرد. تا حالا كسي تو يك فرش شش متري اين كار رو نكرده بود. چند خطي تو كتابهاي علمي ازش نام برده شده بود ولي كسي جسارت اجراي اون رو نداشت.
چه چشم نوازي عجيبي رنگبندي اين مجموعه دارد!
رنگ هاي گياهي خصوصاً در فرش هاي عشايري از دوازده رنگ تجاوز نمي كند. براي اولين بار در تاريخ فرش دنيا به تاييد كارشناسان مركز ملي فرش تنها تابلو فرش مصوري است كه متجاوز از 350 رنگ گياهي در آن به كار رفته است.
350 رنگ گياهي؟!!
350 طيف رنگ از گياهان منطقه البرز به وجود آمده كه از خصوصيات بسيار مهم رنگ هاي گياهي ثبات شستشويي و ثبات نوري است.
اين رمز اصلي زيبايي اين فرشه! درست مي گويم؟
يكي از حرف هايي كه الان رواج پيدا كرده اينه كه مي گن اين فرش رنگش گياهي است اما به تعداد انگشتان دست آدمايي هستند كه از رنگ گياهي استفاده مي كنند. استاد طايي صفت كه همسر بنده هستند زحمت زيادي براي درآوردن رنگ هاي گياهي اين فرش كشيدند.
يه خورده از رنگ گياهي بگوييد.
هرچي از عمر فرش مي گذرد فرش زنده تر مي شود. با وجود رنگ گياهي كيفيت فرش بالاتر مي رود. به زبان علمي كريستاليزه تر مي شود.
از زحمت هاي تهيه رنگ گياهي بيشتر بگوييد. شما چطور به 365 طيف رنگي رسيديد؟
اولاً از پوشش هاي گياهي منطقه مي بايست رنگ هايي كه از ثبات شستشويي و ثبات نوري بيشتري برخوردارند انتخاب مي كردم. اين گياهان شامل پوست گردو، پوست انار، برگ درخت مو، برگ توت، گياه فرفيوم، گزنه، برگ گلابي، سيب، ريشه روناس و اسپرك بود.
راجع به ثبات شستشويي و نوري كمي توضيح دهيد.
الياف رنگرزي شده در آب 60 درجه همراه با صابون خنثي سه تا پنج گرم در ليتر رنگ نباخته و همراه با جا ماندن الياف رنگ به الياف خام در بستر پنبه اي، رنگ پس ندهد.
ثبات نوري؟
رنگ هاي شيميايي و گياهي در مقابل نور تجزيه مي شود اما دسته اي از رنگ هاي گياهي در مقابل نور بسيار با ثبات بوده و از درجه مقاومت بالايي از تجزيه قرار دارد.
مشكلات تهيه رنگ چه بود؟
رنگدانه هاي گياهي از اندام گياهان را بايد در محيط 45 درجه خشك نمود و پس از آسياب به دانه هاي مورد نظر، همراه با آب به احتساب مقاومت آن رنگ در مقابل حرارت (منظور از 60 درجه تا 10 درجه) عصاره گيري مي شود. پس از عصاره گيري يا به اصطلاح دندانه كردن الياف، الياف پشم و ابريشم را وارد حمام رنگ مي كنيم. شايان ذكر است در رنگرزي شيميايي براي هر كيلوگرم رنگرزي الياف، حداكثر به شش ليتر آب نيازمنديم در حالي كه براي رنگرزي گياهي به سي تا چهل ليتر آب نيازمنديم.
براي رنگرزي الياف گياهي مانند روناك و اسپرك درجه حمام رنگ از 70 درجه نبايد تجاوز كند زيرا رنگشان در مقابل حرارت بالا آسيب پذير است.
ظاهراً خودتان يك دار مكانيزه براي اين قالي طراحي كرديد؟
بله، با مشاوره همسرم [بهرام طايي صفت] در زمينه مشكلاتي از قبيل سركجي و تورفتگي كه در هشتاد درصد فرش هاي توليد شده كشور وجود دارد به اين نتيجه رسيديم كه يكي از مهم ترين ابزار بافت، دار قالي بافي است. لذا طراحي و ساخت آن را عملي كرديم. اين دار قالي بافي از نظر ارگونوميكي و بهداشت بافنده بسيار حائز اهميت مي باشد، زيرا بافنده در طول بافت مي تواند پوزيشن مناسب براي خود داشته باشد.
اين پوزيشن مناسب كه مي گوييد چيست؟
در دارهاي مرسوم بافنده پس از بافت هر پانزده تا بيست سانتي متر نياز به چرخش و شل كردن چله ها يا به اصطلاح پايين كشي نيازمند است. اين پايين كشي به دفعات در طول فرش به دليل نامتقارن بودن سردار و زيردار موجب سركجي در بافت مي شود. در دار مذكور با متحرك بودن فريم چله ها در كشويي و استروها تا يك متر، نياز به شل كردن چله ها نمي باشد. به همين ترتيب سردار نيز در كشوي خود متحرك است. ضمناً دار را مجهز به فشارسنج كرديم. ما به وسيله اين دار عيوب بافت مانند كجي را بهبود بخشيديم و البته بهداشت بافنده را هم مدنظر قرار داديم.
اين دار ثبت اختراع شد و جايزه هم گرفت؟
بله، سال 87 ثبت و برنده تنديس ابزار بافت (گره زرين) شد و همان سال از مركز ملي فرش جايزه گرفت.
خود فرش چطور؟
دو تنديس در حوزه بافت و رنگ دريافت كرد.
يك توصيه به جوان هايي كه مصاحبه را خواندند.
موفقيت ميانبر ندارد.

تهيه و تنظيم: محمدصادق مرزبان