به مناسبت سالروز درگذشت پدر علم مديريت كنترل آفات، دكتر مرتضي اسماعيلي

مردي كه تا آخرين روز عمرش در خدمت انسان ها بود

 

  • زندگينامه ستاره درخشان علوم كشاورزي ايران

12 اسفندماه ستاره اي از آسمان كشاورزي ايران غروب كرد كه فروغ آن ره گم كرده هاي شبهاي ظلماني صحراها را هادي بود. دانشجويان و كشاورزان خسته دل و رنجيده، دل را به اين خوش داشتند كه در گرفتاريها راهنمايشان باشد. راستي او كه بود؟ از كجا آمده بود؟ و به كجا رسيد؟ چگونه در قلب دانش پژوهان و دانشجويان و كشاورزان جاي گرفت؟ كشاور زاده اي كه به استاد ممتازي دانشگاه تهران مفتخر گرديد. او كه بود كه از هيچ شروع كرد و به همه چيز رسيد؟ دكتر مرتضي اسماعيلي پارسايي كه بر توسن نفس لجام زده، تن را از قيد پراهن رهانيده بود.

دكتر مرتضي اسماعيلي در مرداد ماه 1310 شمسي در محله چالكا از شهرستان دماوند در خانواده‌اي كشاورز ديده به جهان گشود و در سال‌هاي اول زندگي، مادر گرامي‌اش را از دست داد. دوران كودكي را در دماوند گذراند و در همان سال‌هاي اول زندگي با كشاورزي آشنا شد. شش‌ساله ابتدايي را در خرداد 1326 و دوره اول متوسطه را در خرداد سال 1329 در مدرسه اميردماوند به پايان رسانيد و در مهرماه 1329 به دوره دوم دبيرستان قدم گذاشت. ديپلم ششم متوسطه را در سال 1332 در رشتة رياضي مدرسه نظام تهران دريافت كرد و در سال 1332 در وزارت فرهنگ آن روز (آموزش و پرورش امروز) استخدام شد. يعني يك سال قبل از ورود به دانشكده، معلم شد با حقوق ماهي 250 تومان و در كنار كار تدريس، درس هم مي‌خواند.

دكتر اسماعيلي در نامه‌اي به شوراي گروه در سال 1360 مي‌نويسد : « 5 سال اول خدمتم را در وزارت فرهنگ انجام وظيفه كرده‌ام. سال اول خدمتم در دبستان طاهر تنكابني ، مدرسه‌اي در يكي از محلات جنوب تهران، مجاور گودهاي معروف به صابون پز خانه تدريس كردم. از آن دانش‌آموزان و از آن مدرسه تجربه‌ها اندوختم و چون خودم را از نظر فن آموزش آماده نمي‌ديدم داوطلبانه در دوره اختصاصي روان‌شناسي تعليم و تربيت ثبت نام كردم و موفق به دريافت ديپلم اختصاصي شدم. سال دوم خدمتم در مدرسه فرهي فشند در دهكده‌اي در 70 كيلومتري غرب كرج و سه سال ديگر در مدرسه رازي حصارك گذشت. در اين 3 سال، در دورة اول متوسطه تدريس مي‌كردم و آزمايشگاه‌هاي فيزيك، شيمي و علوم طبيعي اين مدرسه را در 35 سال پيش پي‌ريزي كردم. در سال 1338 به عنوان دبير دستيار  به دانشگاه تهران منتقل شدم و در بهار 1334 با شركت در امتحانات متفرقه موفق به دريافت ديپلم ششم طبيعي و ديپلم تخصصي از دانش‌سراي مقدماتي شدم و در پاييز همان سال با قبول شدن در مسابقه ورودي دانشگاه‌ها، وارد دانشكده كشاورزي دانشگاه تهران شد؛ هم معلم بودم و هم درس مي‌خواندم. در سال 1338 با گذراندن پايان‌نامه تحصيلي روي " كنه هاي نباتي" موفق به اخذ ليسانس كشاورزي با گرايش دفع آفات شدم و در همان سال تقاضاي انتقال از آموزش و پرورش به دانشكده كه كشاورزي نمودم.»

تلاش‌هاي فراوان دكتر اسماعيلي در دوران تحصيل و ابتداي كارش باعث شد كه او مورد توجه قرار بگيرد چرا كه خود او مي‌گفت: « پس از فارغ‌التحصيلي چون هم رشته‌ام را دوست داشتم و هم استادهاي آن زمان (مرحوم دواچي و افشار) اعتقاد داشتند كه مستعد هستم، اينجا كار كنم. البته خودم ابتدا درخواست كردم و به آن‌ها گفتم مي‌خواهم اين افتخار شاگرديم را حفظ كنم و بدين ترتيب وارد بازار كار شدم. در سال 1339 همراه چند نفر ديگر براي طي يك دوره دو ساله (فراگيري تكنولوژي جديد كشاورزي) به دانشگاه يوتا اعزام شدم. »

دكتر اسماعيلي همراه چند نفر از رشته‌هاي ديگر دانشكده كشاورزي در شهريور ماه 1339 در اجراي قرارداد همكاري دانشگاه تهران با دانشگاه يوتا در آمريكا و برنامه مبادله استاد و دانشجو، به آمريكا اعزام گرديد  و به صورت بورسيه دولت ايران در دوره‌هاي فوق ليسانس و دكترا در دانشكده علوم دانشگاه مذكور مشغول تحصيل گرديد.

او لحظه‌اي از آموختن فارغ نشد و در طول مدتي كه در آمريكا بود از علوم كشاورزي بهره جست و با اندوخته‌اي كافي به كشور بازگشت. در حقيقت ايشان براي اخذ فوق ليسانس به آمريكا اعزام شده بود ولي با تلاش بي‌وقفه خود در مدت حدود سه سال موفق به اخذ درجه دكترا با درجة عالي مي‌شود و در تاريخ 20/7/1342 به وطن باز مي‌گردد.

دكتر اسماعيلي به اين آب و خاك عشق مي‌ورزيد و هر ايراني خارج از كشور را تشويق به بازگشت به وطن و خدمت به مردم مي‌كرد. ايشان مي‌گفتند: نبايد فقط  غر زد. بايد شرايط  را مساعد كنيم و كارها را پيش ببريم. همچنين ايشان مي‌گويد: زماني كه من آمريكا بودم مي‌توانستم آنجا بمانم و يك زن فرنگي بگيرم ولي احساس كردم كه به نسل بعدي ديني دارم و بدين لحاظ با فرنگي هم ازدواج نكردم و به ايران بازگشتم. هنر در اين است كه ما اينجا باشيم و با مشكلات بجنگيم و شرايط  را مساعد كنيم.

وي در تاريخ 12/9/46 داوطلب شركت در مسابقه دانشياري مي‌گردد و در تاريخ 24/10/46 پس از 3 سال با توجه به فعاليت‌هاي پژوهشي و آموزشي ايشان در دوران استادياري كه 8 مقاله و راهنمايي  15 پايان‌نامه و چندين طرح تحقيقاتي كه به صورت 10 فقره گزارش علمي چاپ گرديده اند، به دانشياري نيمه‌وقت ارتقا مي‌يابند و در تاريخ 18/11/47 حكم دانشياري تمام وقت ايشان توسط هيئت مميزه دانشگاه با توجه به حضور دايمي در دانشكده و فعاليت‌هاي شبانه روزي صادر مي‌گردد.

جاي تعجب و گزافه نيست اگر دكتر اسماعيلي را اقيانوس عمومي كشاورزي بناميم چرا كه او هر لحظه به معلومات خود مي‌افزود تا بهتر بتواند جواب‌گوي نيازمندان باشد. لذا بيش از آن كه بشود به او استاد گفت بايد او را دانشمندي به حساب آورد كه بر شاخه‌هاي گوناگون علوم كشاورزي اشراف داشت. تسلط و آگاهي اش به ترويج به‌اندازه اشراف و چيرگي اش بر گياه پزشكي و باغباني بود. كمتر كسي باور مي‌كرد او همين پايه ازتسلط را در بيان اكولوژي و آمار دارد. در سال 53 به سمت استادي دانشكده كشاورزي دانشگاه تهران برگزيده مي‌شود و در همين سال به دانشگاه كاليفرنيا، بركلي به منظور بررسي مسائل مربوط به مبارزه با آفات نباتات زراعي و ارزشيابي روش‌هاي نوين اعزام مي‌گردد و موفق به اخذ فوق دكترا در رشته مديريت كنترل آفات مي‌شود.

طي سال‌هاي 63 تا 67 موفق به احراز رتبه دوم ابتكار در كشاورزي و دريافت جايزه خوارزمي از دست رياست جمهوري مي‌گردد. در سال 65 كتاب آفات درختان ميوه ايران را به چاپ مي‌رساند.

صد افسوس كه عمر كوتاه اين بزرگ‌مرد پرتلاش و آزاده، فرصت به ثمر رسيدن طرح‌هاي وسيعي كه نيمه‌تمام بر جاي ماندند و يا عنوان شدند را به او نداد. او كه دست از فعاليت برنداشته‌اند است، طي همين سال‌ها لوح تقديري به عنوان يكي از مؤلفان كتاب حشره‌شناسي كشاورزي از دست مقام رهبري دريافت مي‌دارد و در سال 1368 به عنوان استاد ممتاز دانشگاه تهران برگزيده مي‌شود. در غروب دوازدهمين روز اسفند ماه 1376، بزرگ‌مرد علوم كشاورزي ايران و استاد ممتاز دانشگاه تهران قباي بقايي را كه خود در خانه خدا عطرآگين كرده بود به تن كرد و به سوي معبود شتافت.

استاد دكتر مرتضي اسماعيلي، كشاورز زاده اي كه پس از 42 سال خدمت دانشگاهي و آموزش دانشجويان و تحقيق براي حل مشكلات كشاورزي اين مرزوبوم و تلاش براي پيشرفت كشاورزي ايران به سبب انجام كار در مراجعت از محل كار به خانه در اثر يك سانحه رانندگي (سبقت و غفلت دو راننده ديگر ) در بزرگ‌راه كرج- تهران مظلومانه درگذشت.

كتب:

1-     كتاب آفات مهم درختان ميوه در ايران

2-     كتاب حشره‌شناسي كشاورزي (حشره‌شناسي و دفع آفات)

3-     كتاب نقش حشرات در رابطه با گرده افشاني گياهان زراعي و باغي

4-     ترجمه كتاب زنبور عسل، پرورش، توليد عسل و استفاده از گرده افشاني

5-     ايمن‌سازي ساختمان‌ها در مقابل موريانه

6-     بيولوژي و مرفولوژي زنبورهاي بالا خانواده Apoidea و بيش از 108 مقاله در مجلات داخلي و خارجي

آري در روز 12 اسفند 76 براي آخرين بار، جامعه كشاورزي را با پيكر پاك استاد ارجمند، بزرگ‌مرد تاريخ كشاورزي ايران و پدر علم مديريت كنترل آفات و حامي صدها كشاورز زحمت‌كش مشرق زمين در بهشت‌زهرا وداع كردند.