قرار مغزها

 

1- « فرار مغزها» و « ركود مغزها» موضوعي بود كه در شماره هاي گذشته به آن اشاره كرديم و گفتيم: فرار مغزها بيش از آن كه واقعيت باشد يك « جو رواني» و شايد هم « جنگ رواني» باشد، مهمتر و واقعي تر از « فرار مغزها» ركود مغزها است كه معضل امروز ماست.

ركودي كه حاصل « بي حالي» ،  « كسالت» ، « تنگ نظري» ، « فقدان وجدان كاري» ، « تقليد و خودباختگي» است و همه اينها محصول تلخ تهاجم فرهنگي است كه چند سده است دامان ما را گرفته است. تهاجمي كه بيش از هر چيز « مغزها» و « دل ها» را نشانه رفته است.

خوشبختانه به بركت انقلاب اسلامي و نفس مسيحايي امام عزيز و تلاش شهيدان بزرگ و پشتكار و هوش سرشار فرزندان انقلاب اينك مدتي است كه " نهضت نرم افزاري" و " توليد علم" به تدبير، ابتكار و پيگيري مستمر و حكيمانه رهبر فرزانه انقلاب به راه افتاده است. نهضتي كه جلوه هاي تابناك آن را در عرصه هاي مختلف علمي و فرهنگي مي بينيم و مي رود تا به ياري خدا مرزهاي علم و دانش را در نوردد.

2- " نهضت نرم افزاري" برآيند جريان هاي علمي زاينده و بالنده اي است كه در جبهه هاي مختلف توليد علم پديد نمي‌آيند و اين جريان‌هاي مولد، ثمره موج‌هاي علمي و فرهنگي است كه به وجود آمده‌اند. تا موج‌ها نباشند جريان‌ها پديد نمي‌آيند و تا جريان‌ها شكل نگيرند، نهضت متولد نمي‌شود. از يك1 منظر در مسير توليد علم، مدارس، دانشگاه‌ها، حوزه‌هاي علميه شهرهاي كوچك نقش موج آفريني دارند كه دست‌به‌دست هم داده در سطح استان‌ها و مناطق به جريان توليد علم تبديل مي‌شوند و در سطح كشور و جهان نهضت توليد دانش را به وجود مي‌آورند.

3- در اين نگاه هر شهر، هر روستا ، هر دانشگاه محفوظ، در دبيرستان حتي يك نفر نمي‌تواند نقطه آغاز يك موج باشد. اين كه در شماره‌هاي قبل به جشنواره نيروهاي انساني اشاره كرديم از همين روست. بر اين باوريم ديار دماوند اينك بايد نقش موج ‌آفرين خود را ايفا كند. سابقه علمي، تاريخي ما گواه اين مدعاست و كسي كه گذشته روشني دارد، حتماً و بايد آينده تابناكي را رقم بزند.

4- شهرستان دماوند در دهه‌هاي قبل - قبل و بعد از انقلاب - يكي از مناطق موج آفرين در جريان‌هاي كه انقلاب اسلامي بوده است، فرزنداني از اين سامان نقش‌هاي انكارناپذيري را در شكل‌گيري، بالندگي و پيروزي انقلاب اسلامي ايفا كرده‌اند. اين روند پس از پيروزي انقلاب اسلامي تاكنون ادامه يافته است. شهرستان ما به نسبت جمعيت اندك خود، در صد بالايي از حضور فرزندان زبده خود را در عرصه پيروزي انقلاب و تثبيت آن بروز داده است.

5- اينك سي سال  پس از پيروزي انقلاب اسلامي،  كافي است چراغ انصاف و واقع‌بيني و بصيرت را به دست بگيريم. در جاي‌جاي روستاها و شهرها و محلاتمان نيروهاي ارزنده و بزرگي هستند كه در منطقه و خارج از آن حضور دارند، فقط كافي است همگي در انديشه مان باشد و چراغي از معرفت و بصيرت در دست. مطمئنم صدها و هزارها انسان فرزانه، هنرمند، دانشمند، اديب، نخبه و خلاق را خواهيم يافت.

6- اگر آن‌ها را خوب بشناسيم، قدر بدانيم، درست برخورد كنيم، به خوبي استفاده كنيم، به جاي واژه چندش‌آور «فرار مغزها» ، «شاهد قرار مغزها » خواهيم بود.

7- منظورم از قرار مغزها اين نيست كه همه اين چندصد نفر به منطقه برگردند! خير! مقصودم اين است كه از حضور فكر، انديشه، خلاقيت، ثروت مالي و پشتوانه معنوي آنان به خوبي استفاده كنيم.

8- ما مي‌توانيم نقش تاريخي خود را در موج آفريني علمي، فرهنگي كشور ايفا كنيم. نقش خود را در نقشه  علمي ايران عزيز بيابيم. نقطه آغاز و عزيمت در اين مسير انسان‌هاي دست به قلم هر شهر و روستا هستند كه نيروهاي خود را شناسايي كنند. به زودي در اين رابطه باز هم خواهيم گفت و نوشت. شما هم مي‌توانيد با ما همراه شويد.

حميد مشهدي آقايي

نشريه ره آورد - شماره 366