دكتر ولي الله مظفريان ، گياه شناس برجسته كشور

 

هميشه نام جوانان ايراني در صف افتخارات مختلف جهاني از علمي و فرهنگي گرفته تا ورزشي و هنري در دنيا و كشورمان مي درخشد. جواناني كه با همه تلاش و سعي خود مي خواهند نام ايران و ايراني را براي هميشه زنده نگه دارند.

در اين بين نمي توان همت و تلاش جوانان ديروز و امروز دماوندي را هم ناديده گرفت. از جمله همين جوانان ديروز دماوندي كه امروز از اساتيد برجسته در رشته گياه شناسي مي باشد بايد به دكتر ولي الله مظفريان اشاره كرد كه دوران كودكي و نوجواني خود را در همين كوچه پس كوچه هاي شهرمان گذرانده و بعد از گرفتن ديپلم و براي طي دوران دانشگاهي خود وارد تهران شد و در حال حاضر دانشيار پژوهش موسسه تحقيقات جنگل ها و مراتع كشور مي باشد و علاوه بر كار وظيفه تحقيقاتي در دانشگاههاي مختلف كشور از جمله دانشگاه تهران، دانشگاه شهيد بهشتي و واحد علوم تحقيقات دانشگاه آزاد اسلامي به تدريس براي دانشجويان دوره هاي كارشناسي ارشد و دكترا اشتغال دارد.

وي صحبت هاي خود را اينگونه آغاز كرد؛ بعد از فارغ التحصيل شدن در باغ گياه شناسي ملي ايران آغاز به كار كردم و باغ گياه شناسي ملي ايران بعد از انقلاب در موسسه تحقيقات جنگلها و مراتع ادغام شد.

در سال 1362عضو هيات علمي باغ گياه شناسي ملي شدم و هم اكنون دانشيار پژوهش در موسسه تحقيقات جنگلها و مراتع كشور هستم.اولين كتابي كه به زبان انگليسي نوشتم كتاب شناخت گياهان تيره چتريان در ايران است كه براساس آن عضو هيات علمي شده ام. در طي اين سالها و به عنوان گياه شناس، ايران را قدم به قدم و شهر به شهر و هر جا كه رويشي وجود داشت زير پا گذاشتم و كارهاي متعددي را در ارتباط با گياه شناسي انجام داده ام. در اين ميان و از سال 57 تا حال حدود 55 هزار نمونه گياهي از مناطق مختلف را جمع آوري كرده ام كه جمع آوري آنها اگرچه مهم است ولي نام گذاري و شناخت آنها مهمتر است و با تدريس در دانشگاه در سال 73 موفق به نشر كتاب «رده بندي گياهي» در دو جلد كه هم اكنون يكي از كتب درسي گياه شناسي دانشگاه ها است، شدم. بعد از انتشار اين كتاب، براي اولين بار كتاب ديگري تحت عنوان « فرهنگ نام هاي گياهان ايران» كه در آن 8 هزار گونه گياهان ايران وجود دارد را نوشته و نام فارسي براي آنها پيشنهاد كردم. اين كتابي است كه درواقع براي همه گياه شناسان يك منبع ارجاعي مي باشد و به عنوان يك چك ليست از نام هاي گياهان ايران كه به زبان لاتيني، انگليسي و فارسي نوشته شده است. در اين كتاب برايبعضي از گياهان كه نام فارسي نداشتند، نام فارسي پيشنهاد كردم. اغلب مقالاتي هم كه امروزه در مورد گياه شناسي نوشته مي شود به نوعي از اين كتاب الهام مي گيرند.

در كنار تيره چتريان، تيره كمپوزيته ي افتاب گردان يا كاسني را نيز كار كرده ام، دراين بين بيشتر به فكر كاربردي كردن گياه شناسي بوده ام چون گياه شناسي محض، ارتباط به كاربردي ها ندارد. اگر فرهنگ نام ها نوشته شد بيشتر براي كاربردي كردن اين گياهان بوده است.

انتشار كتاب « درختان و درختچه هاي ايران» هم اقدام ديگري بود كه در اين كتاب قريب 950 گونه درخت و درختچه اعم از خودروي و كاشته شده ثبت ومنتشر شده است و به عبارتي گنجينه اي با ارزش از گياهان و درختچه هاي ايران است. فرهنگ اصطلاحات گياه شناسي كه حاصل 25 سال از عمر بنده بوده به زبان هاي لاتيني، انگليسي، فرانسه، آلماني و فارسي نگارش يافته است.

به علاوه ايشان تاليفات ديگري از جمله فلورهاي رنگي استان هاي خوزستان، يزد و ايلام و فلورهاي فارسي قبيله هاي تيره آفتابگردان را منتشر كرده و كتاب هاي چندي نيز در دست انتشار و تاليف دارد.

او در ارتباط با گياهان ايران اين گونه توضيح داد كه در ايران 8 هزار گونه گياه داريم، مي توان گفت هر گونه يك مخلوق است. مثلا جو يك مخلوق است، گندم يك مخلوق. در ايران قريب به 10 نوع مختلف گندم يا جو داريم كه يك نوع از آن كاشته مي شود و بقيه به صورت خودرو رويش پيدا مي كند و يا 800 نوع گون داريم كه از اين تعداد 370 نوع فقط ايراني هستند. ايران از نظر رويش گياهي، كشوري غني و متنوع است كه بخش جنگلهاي شمال، جنگلهاي گرمسيري ناحيه جنوبي، كناره هاي درياي عمان و خليج فارس و پهنه مركزي ايران كه هر كدام از اينها يك رويشگاه ويژه است و تعدادي از گونه گياهي در آنجارشد مي كند.

ارتفاعات متعدد در استان هاي آذربايجان، خراسان، تهران يا البرز، كردستان، كرمان از رويشگاه هاي متنوع گياهان ايران هستند.

يعني وقتي وارد يك دامنه كوهستاني مي شويد مخلوقات متعددي را مي بينيد كه هر كدام از آنها يك گونه اند. از اين 8 هزار گونه قريب به 2 هزار گونه از اين گياهان انحصاري ايران هستند يعني در هيچ جاي دنيا رويش پيدا نمي كنند كه يك ارزش فوق العاده دارد. مثل گياه كزل كه در اطراف درياچه تار دماوند مي رويد و يا خار يخچالي كه در ارتفاعات كوه ماز مي رويد و انحصاري اين منطقه است و در هيچ جاي ديگري رويش ندارد و يا گياهاني به نام عروس سنگ كه بيشتر در شيبهاي تند صخره اي و سنگها به خصوص در ارتفاعات زاگرس رويش پيدا مي كند. 6 هزار گونه ديگر اين گياهان نيز با ديگر استان هاي ايران و يا بعضي از كشورهاي مجاور ايران مشترك هستند. در ضمن تعدادي از گونه هاي كاشته شده در ايران نيز به منظور استفاده هاي گياهان زينتي به ايران وارد شده اند كه بيشتر از جنوب شرق آسيا و كشورهايي چون چين، كره و ژاپن هستند و توانسته اند از نظر عمومي با آب و هواي ايران تطابق پيدا كنند.

دكتر مظفريان در ادامه گفت: يكي از مهمترين و به روز ترين كتاب هايي كه ارزش كار گياه شناسي را داراست و به طور روزمره با آن سروكار داريم (Flora Iranica) است كه اولين جلد آن در سال 1963 نوشته شده و هم اكنون 176 جلد از اين كتاب ها را داريم كه به زبان لاتيني نوشته شده اند و گياهان را با آن شناسايي مي كنيم. اگر اكنون دانشي داريم برگرفته از دانش هاي گياه شناسان قبلي و تطبيق آن با دانش خود و رفتن به طبيعت، جمع آوري نمونه ها و بازشناسي نمونه ها و نام گذاري تعدادي از آن نمونه هاست. براي مثال حدود 80 گونه گياهي در سه جنس جديد نيز توسط اينجانب شناسايي و معرفي شده است. در سال هاي اخير جنس هاي گياهي را معرفي كرده ايم كه در نوع خود منحصر به فرد بوده است. براي دستيابي به تجربيات مختلف بايد به مسافرت هاي تحقيقاتي پرداخت.

در تمام دوران كساني كه در واقع نامي از خود به جاي گذاشته اند، زحمات بسياري كشيده اند. اگر امروز مي گويم 55 هزار نمونه جمع آوري كرده ام مدتهاي زيادي از خانواده خود دور بوده ام، اين ها نشان دهنده اين امر است كه بايد به طور مداوم با كار و تلاش درگير بود. هر انساني براي كار، اول بايد تحصيل كند و با زبان هاي زنده دنيا آشنايي داشته باشد. امروزه اگرچه وسايل ارتباط جمعي مهم است ولي داشتن مطالعه زياد بسيار مهمتر است تا بتوان به دانش دسترسي پيدا كرد و از اين وسايل هم استفاده كرد.كتاب خواندن جزء لوازم اوليه زندگي است و همين طور مسلط بودن به زبان روز دنيا. در بين سال هاي 13-1312 دانشجويان مي بايست زبان فرانسه مي آموختند كه افراد مهمي در ايران به اين زبان مسلط بودند. امروزه زبان روز انگليسي است و به منظور تسلط بر علوم بايد به اين زبان تسلط كامل داشت.

  • در مورد پيشرفت دماوند به خصوص در زمينه كشاورزي و گياه شناسي چه نظراتي داريد؟

دماوند يك جايگاه نزديك به مركز ايران است وحدود 50 كيلومتر با تهران فاصله دارد. و افرادي كه از شهرستان براي كار وارد تهران مي شوند، به علت خستگي راه كمتر فرصت مطالعه را پيدا مي كنند و جز به كار به موضوع ديگري نمي انديشند. لازمه تحصيل و كسب دانش تمركز ذهني داشتن است و بايد به صورت متمركز و مستمر به كسب تحصيل پرداخت.

در مورد كشاورزي شهر دماوند بايد گفت به دليل افزايش جمعيت بسياري از نقاطي كه در گذشته در دماوند كار كشاورزي در آن انجام مي شد امروز تبديل به ويلاها و ساختمان هاي مختلف شده است. بسياري از محصولات كشاورزي كه منحصر به دماوند بود امروز ديگر وجود ندارد. به عنوان مثال در گذشته سيبي در دماوند توليد مي شد به نام سيب مُشكي كه در فصل پاييز چيدن آن آغاز مي شد و عطر آن سبب معروفيت اين نمونه از سيب شده است.

البته بعضي از ارقام زراعي گذشته هم شايد هنوز وجود داشته باشد كه به كشاورزان و مردم شهر دماوند توصيه مي شود كه در حفاظت از آنها كوشش نمايند. نعمات بسياري در دماوند وجود دارد كه با افزودن دانش خود بايد آن را حفظ و به درستي به آن پايبند باشيم و قدر آن را بدانيم.

  • آيا هنوز نقاط ناشناخته در ايران وجود دارد؟

دكتر اينگونه پاسخ داد كه اگر اكنون مي گويم 55 هزار نمونه گياه از نقاط مختلف ايران را جمع آوري كرده ام يعني به خيلي از نقاط دور افتاده دست يافته ايم. مناطقي كه به تنهايي و پياده براي يافتن اين گونه ها عازم مي شدم مانندكوه تفتان، شيركوه، سهند، سبلان و قله هاي متعدد ديگر كه اين سفرها با وسايل نه چندان پيشرفته انجام مي شد. در زمينه گياه شناسي، براي تمام طرح هاي جامع كشاورزي كه در ايران اجرا شده و مطالعات جامع كشاورزي در ارتباط با مرتع، تعيين ظرفيت مرتع و شناخت گونه هاي گياهي كارا، مطالعات مختلفي انجام داده ايم.

در تمام دوران كاري هيچ ماموريتي به عنوان وظيفه اداري به ما محول نشده است و در واقع تمام اين تحقيقات و شناسايي گونه ها به پيشنهاد خودمان انجام شده اند. از فرصت ها بايد به طور سنجيده استفاده كرد ولي مطمئنا نقاط دور افتاده اي وجود دارد كه هنوز به آنها دست نيافته ايم.

  • روند كشاورزي در ايران به چه سمتي پيش مي رود؟

مسائل اقتصادي و اجتماعي در ايران خيلي پيچيده و بغرنج است. افزايش جمعيت خود به يك مسئله پيچيده در كشور تبديل شده است. در ايران دشت ها و مناطقي داشتيم كه طي سالها بكر بوده اند و كسي به آن دسترسي نداشت در حالي كه اين اراضي داراي آب زيرزميني بوده اند و ما بدون توجه به ارزش نهفته ي آن، آنها را استخراج كرده ايم. امروزه بسياري از رودخانه ها آلوده شده اند،آن هم به علت پسماندها و زباله هاي شهري است. چشمه هاي زلالي كه محل تاخت و تاز گله هاي كم بازده شده اند. اينها همه مشكلات و معضلات است. سدها با آب هاي آلوده آميخته شده اند و دشتها به نوعي تخليه شده اند.

بحث ديگر مفهوم غلط خودكفايي در ايران است. خودكفايي با رشد يك محصول امكان پذير نيست انسان موظف است براساس توان طبيعي از محيط خود استفاده كند. مثلا محيط طبيعي كوه دماوند مرتع است. محيط طبيعي دشت مغان كشاورزي است و همين طور دشت خوزستان، در اين دشت محصولي چون ني شكر توليد مي شود كه برداشت اين محصول در شهري چون دماوند ممكن نيست يا در آذربايجان و دشت مغان گندم برداشت مي شود. همين طور در بلوچستان كه يونجه و مركبات حرف اول را مي زند. بلوچستان ظرفيت توليد 7 برابر بيشتر محصول يونجه در مقايسه با شهر دماوند و يا همدان را دارد. وقتي مي گوييم خودكفايي يعني به مزيان پتانسيل و ظرفيت هر شهر و مكاني بايد محصول برداشت كرد.

مفهوم غلط استفاده از پتانسيل و انرژي موجود باعث شده كه بسياري از دشتهاي ما در حال فرونشست باشند كه اين موضوع يك بحث علمي است. حفره هاي زيرزميني كه از آب پر بود، اكنون خالي شده اندو اين امر خطر فرونشست زمين ها را دربردارد، يعني اتفاقاتي كه در دورانهاي طولاني زمين شناسي افتاده و اين يعني ايجاد گسل ها، دره ها و كوه ها.

  • چه پيامي به مردم دماوند داريد؟

پيام من به همه فرزندان ايران عشق به تحصيل و به دست آوردن علم است. اگر دنيا امروز به ما حكومت مي كند و ما به نوعي مصرف كننده بسياري از وسايل تكنيكي چون كامپيوتر، تلويزيون و ... كه به ظاهر از آنها استفاده مي كنيم هستيم، اين امر حاصل دستاوردهاي علمي ديگر كشورهاست. در واقع ما مصرف كننده كالاهاي كره اي، چيني وديگر كشورها شده ايم. ما زماني مي توانيم موجوديت خود را اعلام كنيم كه در مجامع علمي حضور داشته باشيم و اين عدم حضور يعني مصرف كننده كالاهاي آنها كه هر چه ثروت داشته باشيم براي ساير كشورها است. بنابراين آموختن و ياد گرفتن و در عين حال ياددادن به ديگران را فراموش نكنيم.


 

                                           شناخت گياهان دارويي و معطر ايران

                                                                 جديدترين كتاب دكتر ولي اله مظفريان و كتاب برگزيده سال 92

 

كتاب «شناخت گياهان دارويي و معطر ايران» حاوي مشخصات كامل 850 گياه دارويي ايران است كه به همت دكتر ولي الله مظفريان، استاد گياهشناسي موسسه جنگلها و مراتع كشور و با سرمايه گذاري شبكه ملي پژوهش و فناوري گياهان دارويي منتشر شده است. دكتر پيمان صالحي، دبير شبكه ملي پژوهش و فناوري گياهان دارويي درباره اين كتاب ميگويد: امروزه با پيشرفت علوم گيـاهي افزون بر هشت هزار گونه گياهي در ايران شناسايي شده است. در حال حاضر برآورد ميشود كه از اين تعداد، دو هزار و 300 گـونـه خاصيت دارويي دارند اما عليرغم وجود اين سرمايه خدادادي، به كار گيري گياهان دارويي در صنايع مختلف ايران در مقايسه با بسياري از كشورهاي پيشرفته و در حال توسعه ناچيز است.

در اين كتاب به صورت خلاصه به معرفي گياهان دارويي و مصرف آنها براي دردهاي مختلف پرداخته شده و همچنين چگونگي گزينش و روش مصرف دارو به صورت مرحله به مرحله همراه با تصوير بيان شده است. دكتر وليالله مظفريان در مقام نويسنده كتاب، با 35 سال تجربه گياهشناسي، مشخصات 850 گونه از گياهان دارويي را در اين كتاب منتشر كرده است. از جمله ويژگيهاي اين كتاب ميتوان به اين مورد اشاره كرد كه تمام عكسهاي گياهان دارويي توسط مولف كتاب تهيه شده است. به گفته دكتر صالحي اين كتاب در هزار و 300 صفحه به صورت تمام رنگي منتشر شده است. كتاب «شناخت گياهان دارويي و معطر ايران» به شمارگان سه هزار نسخه و به قيمت 90 هزار تومان از سوي انتشارات فرهنگ معاصر وارد بازار كتاب شده است.

كتاب برگزيدهي سال

ولي الله مظفريان، در حاشيه آيين اختتاميه سي و يكمين جايزه كتاب سال، شناساندن گياهان دارويي و واقعيتهاي طب سنتي به جامعه را، نقطه عطف كتاب و دليل اصلي برگزيده شدن آن دانست. وليالله مظفريان، مولف كتاب «شناخت گياهان دارويي و معطر ايران» كه اثرش در بخش علوم خالص، شاخه زيستشناسي سي و يكمين دوره جايزه كتاب سال جمهوري اسلامي ايران، به عنوان برگزيده معرفي شد، اظهار كرد: انگيزه اصلي تاليف اين كتاب، آشنا كردن جامعه طب سنتي با واقعيتهاي طب سنتي ايران است. گذر از فرهنگ شفاهي به فرهنگ مكتوب وي، ادامه داد: هدف اصليم، تبديل فرهنگ شفاهي به فرهنگ مكتوب بوده است، چرا كه متأسفانه امروزه اطلاعات نادرستي درباره گياهان و محل رويش آنها در كتابها در اختيار خوانندگان قرار داده ميشود. اين عضو هيئتعلمي موسسه تحقيقات جنگلها و مراتع، در ادامه با اشاره به اينكه بسياري از كتابهاي حوزه طب سنتي كشور را كتابهاي ترجمهاي تشكيل ميدهند، گفت: در حال حاضر در قفسه كتابفروشيها، اغلب كتابهاي گياهان دارويي ترجمهاي هستند و متأسفانه بيشتر اين مترجمان گياهشناس نيز نبوده و تنها مترجم صرف هستند. شناخت گياهان دارويي؛ سنگ بناي دانش گياهشناسي اين گياهشناس، با تاكيد بر اينكه شناخت گياهان دارويي سنگ بناي دانش گياهشناسي است، عنوان كرد: تجربه 36 سال فعاليت در اين حوزه باعث شده كه با درك مشكلات شناخت داروهاي گياهي، اطلاعات زيادي در زمينه شناخت صحيح گياهان دارويي و كاربردهايشان كسب كنم.

مظفريان افزود: شناخت گياهان دارويي، گام نخست در علم گياهشناسي است و مصارف و كاربردهاي آن در مراحل بعدي قرار ميگيرد. ترجمه آثار بدون داشتن تخصص و شناخت لازم وي، نخستين معضل شناخت گياهان دارويي در ايران را، در ترجمههاي بدون اطلاع از محل صحيح رويش گياه در منطقه دانست و گفت: تاليف و ترجمه كتابهاي مختلف در زمينه گياهان دارويي غيرقابلدسترس و نامرتبط به سرزمين ايران و نيز ترجمه آثار گياهشناسي به دست افراد فاقد تخصص، از ديگر معضلات اين رشته علمي است. برگزيده جايزه كتاب سال، همچنين تحقيقات آزمايشگاهي را در راستاي اثبات شناخت صحيح يك گياه و سپس مصرف و كاربرد آن ضروري دانست و افزود: با توجه به اينكه اكثر منابع معتبر و اصيل گياهشناسي و برخي علوم در دنيا متعلق به كشورهاي غربي است، ضرورت دارد متخصصان اين حوزه در كشور به تهيه پژوهشهاي خاص به زبان لاتين اهتمام جدي داشته باشند. اين فعال حوزه گياهشناسي كه به عنوان محقق در موسسه تحقيقات جنگلها و مراتع ايران نيز فعاليت ميكند، ضمن ارج نهادن به كار پيشكسوتان طب سنتي، مخاطبان اين رشته را از قضاوت مطلق، يكجانبه و بدون شناخت علمي بر حذر داشت. مظفريان در معرفي مختصري از كتاب، گفت: اين كتاب، حاوي مشخصات كامل 850 گياه دارويي است كه با تصاوير آنها در اختيار مخاطبان و جامعه طب سنتي قرار گرفته است. كتاب «شناخت گياهان دارويي و معطر ايران» پيش از اين، در بيست و چهارمين دوره جايزه كتاب فصل سال 1392، نيز به عنوان كتاب فصل برگزيده شده بود.