روستاي سربندان

  • موقعيت جغرافيايي روستا

روستاي سربندان جزء استان تهران از توابع شهرستان دماوند، بخش مركزي و دهستان ابر شيوه مي باشد.اين روستا از شمال به رشته كوه هاي البرز، از غرب به روستاي جابان و از شرق و جنوب به اراضي باغي محدود مي شود.روستاي سربندان از لحاظ موقعيت جغرافيايي  در 52 درجه و 18 دقيقه طول جغرافيايي و 35 درجه و 38  دقيقه عرض جغرافيايي ، با ارتفاع 2240 متر از سطح دريا واقع شده است.

فاصله روستاي سربندان تا شهر دماوند حدود 25 كيلومتر و تا شهر تهران 70 كيلومتر مي باشد. اين سكونتگاه در يك پهنه جغرافيايي كوهستاني و كوهپايه اي استقرار يافته است.

  • آب و هوا و اقليم روستا

با توجه به اينكه روستاي سربندان در شرق شهرستان دماوند واقع شده است، وضعيت اقليمي آن  با وضعيت اقليمي شهر دماوند و روستاهاي همجوار مشابه است. در نتيجه با درنظر گرفتن اطلاعات موجود به بررسي ويژگي هاي اقليمي اين روستا مي پردازيم.

روستاي سربندان  يك منطقه كوهستاني و در دامنه هاي جنوبي كوه هاي البرز قرار دارد داراي آب و هوايي از نوع سرد و خشك كوهستاني با تابستانهاي معتدل و ملايم و زمستانهاي بسيار سرد مي باشد. ميزان بارش  در اين روستا به علت كوهستاني بودن و قرار گرفتن  در دامنه جنوبي البرز نسبتا بالاست.چگونگي وزش باد با موقعيت جغرافيايي و چهره كلي عوارض و پستي و بلندي ها درارتباط تنگاتنگ مي باشد.

جريان هواي شمال و شمال غربي كه از مهرماه شروع و تا اواسط بهار ادامه دارد موجب ريزش باران و حاكميت هواي سرد در منطقه مي گردد و جريان هواي گرم وخشك كه از اواسط بهار شروع تا اواخر تابستان ادامه پيدا مي كند از ناحيه كويري ايران به منطقه جريان دارد البته وجود كوه هاي گنبدي شكل و باغهاي بزرگ و سرسبز تا حدودي از گرماي آن مي كاهد ولي باز هم تاثير  مي گذارد.وجود دره ها ي بزرگ و كوچك، رود هاي دائمي در روزها و شبها جريان نسيم كوه به دره، دره به كوه به خوبي حس مي گردد. جريان عمومي باد موجود  در منطقه بادهاي غربي مي باشد.

3 عامل مهم ارتفاعات ، دشت كوير و بادهاي آور غربي  نقش عمده اي در تعيين آب و هواي روستاي سربندان دارند. اين روستا در فصول سرد متاثر از سيستمهاي شمال، غرب و جنوب مي باشد. اين امر سبب شده كه آب و هواي آن در زمستان سرد و خشك و در تابستان نيز به علت پيشروي آب و هواي گرم و خشك همراه با غبار در هوا مي باشد البته وجود اين 2 جريان آب و هوا موجب تعديل هوا در كليه فصول سال نيز شده است.

  • دما

در محدوده مورد مطالعه ميانگين حداقل دما در سال 2/4 درجه سانتي گراد و ميانگين حداكثر دما در سال 3/24 درجه سانتي گراد و اختلاف ميانگين حداقل و حداكثر دما در سال 1/20 درجه سانتي گراد مي باشد. حداقل مطلق دما در 5/26 -  درجه سانتي گراد و حداكثر مطلق  در تيرماه 5/48 درجه سانتي گراد و اختلاف حداكثر و حداقل مطلق در ماه 75 درجه سانتي گراد مي باشد.

  • رطوبت نسبي

تركيب عوامل اقليمي مانند درجه حرارت، رطوبت نسبي و جريان هوا بر انسان تاثير مي گذاشته و با آسايش فيزيكي او در ارتباط است.با توجه به آزمايشهاي محققين طي ساليان متمادي و بررسي مقدماتي كه از ساكنين مناطق مختلف در طول سال انجام شده، محقق است كه دماي 24 درجه سانتي گراد و رطوبت نسبي در حدود 50 درصد در فصل تابستان براي 98 درصد افراد مطلوب است، در حالتي كه در زمستان براي 97 درصد درجه حرارت 21 درجه سانتي گراد و رطوبت نسبي 50 درصد مطلوب مي باشد، در محدوده مورد مطالعه بالاترين ميزان رطوبت هوا در آذرماه و پايين ترين ميزان آن در تيرماه مي باشد.

  • توده هاي هوايي و باد غالب

توده هاي هوايي در زمستانها ، مديترانه اي از غرب، قطبي بري قطبي شمالي از سمت شمال غربي ، بحري از شمال غرب و درتابستان ها بري تر و پيكان نشات گرفته از كوير ايران و يا صحراي عربستان مي باشد. همچنين جريان  توده هاي هواي بحري تر و پيكان گرم و مرطوب در تابستان از سمت شمال غرب و يا جنوب شرق به صورت اتفاق گزارش شده است.جهت باد غالب سالانه (گلباد) غربي و جنوب شرقي است.

  • عوارض طبيعي و ژئومورفولوژيكي اطراف روستا

اين روستا از لحاظ ناهمواري به گونه اي است كه قسمت شمال آن را كوه هاي كم ارتفاع احاطه كرده و خود روستا واقع  در دشت وسيع با شيب ملايم است كه داراي چشمه هايي در قسمتهاي بالايي روستا و همچنين از وجود يك عارضه ويژه درياچه با آب شيرين موسوم به درياچه تار بهره مند مي باشد ( طرودي، ناصر، آثار تاريخي دماوند، ص 180) كه مناطق پايين را توسط  آنها آبياري مي كنندو آب كشاورزي روستا البته روستاهايي كه بيشتر در آن محدوده هستند را تا حدودي تامين مي كند.بخش داخلي روستا درختهاي زيادي به صورت پراكنده به چشم مي خورد كه باعث طراوت محيط روستا مي شودو در بخشهاي جنوبي روستا بخش باغباني و زراعت روستاواقع شده است.پديده غالب در محيط وجود كوه هاي كم ارتفاع فراوان است به طوري كه بعضي از روستاها كاملا واقع در وسط كوه يادر بالاي كوه مي باشند كه از تعداد جمعيت كمي برخوردار است.روستاي سربندان از لحاظ ژئومورفولوژيكي در منطقه كوهستاني و در يك محدوده داراي شيب استقرار يافته است. به لحاظ طبيعي عوارضي همچون رودخانه و اراضي جنگلي در محدوده روستا مشاهده مي شود. از نظر وضع طبيعي آبادي جزو مناطق كوهستاني مي باشد.

  • منابع تامين آب آشاميدني و آب كشاورزي روستا

آب آشاميدني روستاي سربندان توسط چشمه  (بيشتر در بخش شمالي روستا) و چاه ( بيشتر در بخش جنوبي روستا) تامين مي شود.آب چشمه به وسيله لوله كشي به منبع آب روستا منتقل مي شودو پس از ذخيره در منبعي با ظرفيت 100000 مترمكعب، از طريق شبكه هاي لوله كشي به واحدهاي مسكوني منتقل مي شود. تاسيسات مربوط به آب شرب روستا تحت پوشش سازمان آب و فاضلاب روستايي مي باشد. اين روستا با تنگناي آب شرب به ويژه در فصل تابستان روبرو مي باشد از طرف ديگر تاسيسات و لوله هاي توزيع كننده آب دچار فرسودگي شده و ترميم آنها لام به نظر مي رسد. آب اراضي كشاورزي روستا از طريق آب رودخانه ها تامين مي شود.

  • محدوده اراضي كشاورزي ومنابع طبيعي

براساس اطلاعات اخذ شده از مديريت جهاد كشاورزي شهرستان دماوند، 1400 هكتار  اراضي زراعي و باغي در سطح روستاي سربندان وجود دارد. اين اراضي به طور پراكنده در اطراف روستا وجود دارد و بيشترين سطح اراضي كشاورزي در شمال غربي روستا واقع شده است.

  • تاريخچه سربندان

روستاي سربندان مركز دهستان ابرشيوه است كه در 80 كيلومتري جاده تهران – فيروزكوه قرار دارد و از توابع دماوند مي باشد كه روستاي خوش آب و هوا و ييلاقي است.

سربندان روستايي قديمي و تاريخي است و از قديم الايام به علت وجود آب فراوان و هواي خوش و چراگاههاي طبيعي مورد توجه بوده است. به طوري كه در زمان سلسله زنديه كريمخان زند باغي را در آن ايجاد كرده بود كه با باغشاه معرمف است و تا چند سال گذشته ديوارهاو خرابه هايي از آن برجا مانده بود كه اكنون متاسفانه به  علت بي توجهي از بين رفته است و به زمين كشاورزي تبديل شده است. اقوام ساكن در سربندان و جابان و ... از خانواده هاي كرمانجي بودند كه در ابتدا در شمال خراسان زندگي مي كردند و در زمان آغامحمدخان قاجار به اين ناحيه كوچ داده شده اند.

در مورد علت هجرت كردها به شمال خراسان بايد گفت كه موطن آنها در ابتدا در مناطق غربي ايران بوده است. در زمان شاه عباس صفوي پايتخت حكومت در اصفهان بوده است و خراسان كه از مركز حكومت دور بوده همواره تحت تاخت و تاز ازبك ها و ديگر اقوام مهاجم قرار داشته است به طوري كه وضعيت ناحيه شرقي ايران به طوري ناامن شده بود كه شاه عباس جرات ندشت از ناحيه ري قديم فراتر نهد و از طرفي هم كردها كه افرادي آزاد انديش، رشيد و دلير بودند در نواحي غربي ايران تجمع بزرگي را تشكيل داده بودند و اگر با هم متحد مي شدند خطر بزرگي براي تاج و تخت شاه عباس محسوب مي شدند.

بنابراين شاه عباس در اين فقره از خود سياست نشان داد و سران كرمانج را كه از نظر چراگاه براي دام هايشان در نواحي غربي ايران در مضيقه بودند را تشويق كرد كه به نواحي شرقي ايران از جمله خراسان كوچ كنند و او با يك تير دو هدف را نشانه گرفته بود، يكي اينكه اجتماع كردها را كه در غرب ايران بود پراكنده كرده بودو خيالش از نظرآنها واينكه مبادا با هم متحد شوند و خطري را براي او و تاج و تختش ايجاد كنند راحت شده بود و ديگر اينكه با اعزام آنها به نواحي شرقي ايران از شر حملات گاه و بيگاه ازبك ها راحت شده بود امنيت نواحي شرقي ايران را تامين كرده بود. به اين ترتيب شد كه كردها به خراسان آمدند، اين حركت حدودا در سال 1007 هجري قمري انجام گرفت.

سردار سپاهي كه با ازبك ها وارد جنگ شد و آنها را شكست داد، دو برادر به نام هاي فرهادخان و ذوالفقار خان قرامانلو بودند كه فرهادخان برادر بزرگتر و سردار سپاه بود و ذوالفقارخان برادر كوچكتر و نقش دستيار را براي برادرش ايفا مي كرد.فرهادخان با سپاهي كه از كرمانج هاي وطن پرست و پرشور همراه داشت ازبك ها را شكست داد و خراسان را به تصرف درآمورد و امنيت را در بخش هاي شرقي ايران برقرار ساخت ودر همان منطقه ساكن شد، شاه عباس هم به مقصود خود رسيد زيرا در هر حال اگر كرمانج ها پيروز مي شدند يا شكست مي خوردند به نفع او بود.شاه عباس كه از قدرت گرفتن فرهادخان هراسان شده بود، او و برادرش را ناجوانمردانه به قتل رساند.چنين شد كه كردها در خراسان ساكن شدند.پس از زمان صفويه و حمله افغان ها شخصي به نام نادرقلي علم انتقام از افغانها را برافراشت و پس از سركوب افغانها؛ پاكستان و هند را نيز به تصرف درآورد.بخش عمده اي از سربازان و سرداران سپاه نادر را كرمانج هاي ساكن خراسان تشكيل مي دادند.

پس از آنكه نادر نيز پايه هاي حكومت خود را محكم كرده به فكر زراندوزي افتاد و او نيز از جانب سران كرمانج نسبت به تاج و تختش هراسناك شد و تصميم به قتل سران سپاه خود افتاد ولي اين خبر زودتر به گوش سران كرمانج سپاه رسيد و آنها شبانه نادر را در مكان استراحتش به قتل رساندند.اين ضرب المثل كه در قوچان بين كرمانج ها رواج دارد كه مي گويند : ما نادر را كشتيم ، حالا تو كي باشي كه براي ما خط و نشان مي كشي، از همين جا آمده است.ُ

پس از نادر و سلسله اش كريمخان زند به حكومت رسيد.در زمان او نيز كرمانج ها در سپاه حضور داشتند و سران سپاه كريمخان را كرمانج ها تشكيل مي دادند. پس از كريمخان كه آغامحمدخان به حكومت رسيد، سران سپاه كريمخان كه كرمانج بودند سر نافرماني گذاشتند و هر يك براي خود ادعاي حكومت مي كردندو بالاخره كارشان به جنگ با آغامحمدخان قاجار انجاميد ولي گروهي از آنها از آغامحمدخان شكست خوردند و آغامحمدخان براي اينكه اجتماع كرمانج هاي خراسان را پراكنده سازد ، سران و خانواده هايي از آنها را به مناطق مختلف كوچ داد از جمله منطقه دماوند كه گروهي از آنان در سربندان و گروهي در جاباهن و گروههاي ديگري نيز در سرخده و خسروان سكني گزيدند.در ابتدا تعداد ده خانواده اصلي  در سربندان سكني گزيدند كه سران آنها عبارت بودند از:

1-    اميرگونه سلطان

2-    بشير

3-    ذوالفقارخان

4-    نوروز حاجي

5-    عليخان سلطان

6-    نصرا...بيك

7-    علي مراد بيگ

8-    حاج حسين

9-    كربلايي محمدعلي

10-   عليمردان خان

كتيبه هايي از زمان فتحعلي شاه قاجار وجود دارد كه اميرگونه سلطان و ذوالفقارخان را همراه شاه در شكار نشان مي دهد.يكي از كتيبه ها در تنگه واشي در فيروزكوه است، يكي هم در رنه در شمال شهر دماوند، بعد از تونل وانا است ودر چشمه علي شهر ري نيز چنين كتيبه اي وجود دارد.

شغل اصلي مردم در اينجا مانند اكثر روستاتهاي كشور كشاورزي و دامداري است كه البته در سال هاي اخير باغداري نيز رونق خوبي دارد، محصولات باغي عبارتند از: سيب، هلو، شليل، زردآلو، گيلاس، آلبالو و ... كه البته سيب منطقه دماوند به خصوص سيب سربندان و جابان از شهرت جهاني برخوردار است.

نويسنده: مهناز اكبري، دانشجوي جغرافياي شهري – انساني و پژوهشگر جغرافيا

منبع: Sarbandan.parsiblog.com