مذاكرات دوره هفدهم مجلس شوراي ملي  - ۷ خرداد ۱۳۳۲ 

جلسه 82 -  راي اعتماد به نخست وزيران


  • بيانات قبل از دستور آقايان: زهري. جلالي. ميراشرافي. زهري. (ضمنا آقاي زهري از ماده ۹۰ هم استفاده نمودند.)

نايب رئيس (محمد ذوالفقاري) - عده‌اي از آقايان تقاضاي نطق قبل از دستور خواسته‌اند آقاي جلالي بفرماييد.

جلالي - آقايان نمايندگان محترم شايدبعضي از آقايان نمايندگان نخستين روزي راكه پيش از افتتاح دوره هفدهم بعنوان معارفه درمجلس تشكيل شدبخاطرداشته باشند درآنروزاينجانب عده‌اي از آقايان را كه تا آن روزفقط نامي از آنان شنيده بودم و هيچگونه رابطه قبلي با آنها نداشتم باين نكته مستحضركردم كه در اين دوره بدون شك راه آينده ما هموارنيست ما دريك نقطه بيم و اميد و هستي و نيستي شرف و ننگ پيروزي و شكست قرارداريم و دنياي غارتزده شرق نگران مابود و استعمارطلبان غرب همچنان خوهان بلعيدن ثروت ما و پايمال كردن مواريث ملي و مدني ما هستند درآنروز من خاطرنشان كردم كه پيروزي مارا اتفاق تامين مي‌كندوشكست و بدنامي مارا نفاق و اختلاف آن روز فراموش نمي‌كنم به آقاي پارساعرض كردم كه نمايندگان تازه كاري امثال ماكه تا آنروز دستي از دور برآتش داشتيم و تنهاتلولو چراغ نهضت ملي و بي پروايي و گستاخي رهبران ملي و مذهبي و مردم را درقبال جباران و استثمارگران رامي ديديم تنهاباين اميد و باشوقي تمام آماده خدمت شديم كه بتوانيم باهمكاري دكتر مصدق و ديگر زعماي نهضت با تاييد خداوند كاروران غارتزده ملت را روزي بوادي ايمن برسانيم آنروزمشوق ما هيچ نبود مگر همينكه عرض كردم و امروزهم بحمدالله جزآن نمي‌خواهيم و هدفي نداريم همكاران عزيزتاريخ جهان هميشه مشحون از حوادث است ولي درتاريخ ملتها تنهاگاهي از اين حوادث داراي يك عنوان فوق العاده‌است باصطلاح باخط درشت رقم خورده‌است درچنين مواقعي كه حيثيت و استقلال يك ملتي دريك نقطه بحراني قرار مي‌گيردمسئوليت زعماي قوم هم درنقطه بحراني قرار خواهندگرفت در اين نقطه هم براي ملت و هم براي كملين و مسئولين محل تلاقي دوخط آبرو و آزادگي و شكست و ناكامي است در اين نقطه‌است كه بايدقدمها استوارتر و از خود گذشتگيها بيشترباشد عقل و منطق و فكرسليم و فداكاري مجال خودنمايي بكينه و عداوت و نظريات شخصي ندهدزيراتجربه نشان داده‌است هيچگاه نهضتها جريان خود را عوض نمي‌كنداكثر بهمان راهي مي‌روند كه هدف درانتهاي آن قراردارد زيراجريان نهضت‌ها كمترشامل خودخواهي و نفس پرستي است و گمان نمي‌كنم كسي از آقايان محترم منكر اين باشد كه امروز آنچه در اين كشور ديده مي‌شود و مي‌گذرد يك جريان كاملا استثنايي است و قطعا تاريخ آينده هم امروزرابنام يك روز بحراني نام خواهدبرد و اين قيام را به بهترين صورتي خواهدستود.

آقايان محترم شيشه سرنوشت و حيات و حيثيت مردمي كه هيچ سرمايه جزآزادگي و فداكاري ندارند امروز در دست مجلس شوراي ملي ايران است مردمي كه سخت نگران بسرنوشت خودهستند وقتي آنهامحروميت مي‌كشند و مبارزه مي‌كنند من و شما چگونه مي‌توانيم حاضر شويم كه تنها روي اختلاف سليقه به سرنوشت آنهانيدنديشيم پنجاه سال از عمر مشروطيت مامي‌گذرد و تنها محصولي كه از اين پنجاه سال مشروطيت بدست مردم آمداين بود كه براي اولين بار آنچه مي‌خواستنديعني قطع ايادي شركت سابق نفت راديدندودولتي كه نظرداشتند بسركارآمد چه مي‌شودكرد كه دولت دكتر مصدق اولين دولتي بود كه طبقات مختلف كشورمي‌خواستند كه روي كاربيايد اين سدبراي اولين بارشكست و درحاليكه شكستن اين سد خيلي‌ها را نگران كردوبيش از همه كوته نظران خارجي رانگران ساخت كه آمالشان پايمال اين دولت مي‌شد امروزباوركنيد ولي ديروزباور نمي‌كرديد كه ممكن است دودولت زورمند كه منابع شمال و جنوب كشور ما رادريد قدرت خودداشتند از ميدان دربروند جزكارداني دكتر مصدق و ديگر زعماي نهضت ملي و مساعدت حضرت آيت الله كاشاني چه نيروي مي‌توانست اين بت فساد را از خوان يغماي ملت ايران براند كدام دولتي مي‌توانست مسئله شيلات را باين آرامي بنفع مردم ايران التيام دهد كيست كه منكرگردد دكتر مصدق در اين باره هم جهاني رابحيرت واداشت گمان نكنيد كه آنها از اين مرد مي‌ترسيدند اينطور نبوده براي اولين دفعه دولت شوروي دركشورمابحكومتي برخورد كه بامردم پيوندداشت و براي روي كارامدنش انقلاب سي ام تير بوجودآمد دولتي كه به دولتهاي گذشته تحكم مي‌كرد و يادداشت مي‌داد اين بارمتوجه شد كه مقاومت و سرسختي اودرقبال دولت ايران حاصلي جزبدنامي و شكست ندارد كما اينكه براي دولت زورمندانگلستان جز ننگ و رسوايي حاصلي نداشت اينجانب خداراگواه مي‌گيرم كه در اين سخنان خودسرسوزني قصد تعارف و مجامله نسبت بدولت را ندارم بلكه به دستگاه انتقادبسياردارم زيرا با اين دستگاه خيلي كم مي‌توانيم كارموكلين خودراراه بيندازيم در حاليكه بركسي پوشيده نيست كه گرفتاري مردم تاچه حداست من مدتي است تلاش مي‌كنم شايدبتوانم بعضي وزارتخانه هاراواداركنم كه اقلابه زارعين محروم و خرده مالكين دماوند و فيروزكوه كه هيچوقت لطف دولتهاشامل حالشان نشده‌است بيش از اينها نظرداشته باشند و موفق نشده‌ام ولي باهمه دلتنگيها كه بخاطرموكلين خودازاين دولت دارم هدف بزرگتري در پيش چشم من است نظراين است كه نبايد يكبار ديگر بانگلستان استعمارگر كه امروزمانند دوره گردان بهردر مي‌زند و از لاهه تا ژاپن همه جادسيسه مي‌كند و باهزاران حبل شيطاني مي‌كوشد تادولت حاضررا سقوط بدهدمجال داد اينجانب بنام يك نماينده ملت ايران اعلام مي‌كنم كه غايت آمال انگلستان سقوط دولت دكتر مصدق است و بدين سبب نبايد بهيچ قيمت اجازه داداين آرزوي آنهاتحقق يابد بايدديدمردم چه مي‌گويند و چگونه قضاوت مي‌كنندوبقضاوت آنها احترام گذاشت مردم امروزمي‌گويند درسياست خارجي سرسختي و پافشاري دكتر مصدق درباره استقلال و درقبال مطامع خارجي بوده كه دوست و دشمن راباعتراف واداشته كه براي اولين بار سياست خارجي كشور برروي شالوده محكم و احترام متقابل قرارگرفته‌است و اما درباره سياست داخلي و اصلاحات بايدعرض كنم روزي كه ما مبارزه را شروع كرديم هدف ما اين بود كه بوضع پريشان خودسروساماني داده و بيش از همه به استقلال حقيقي برسيم و براي اينكار قطع ريشه نفوذ اجنبيان را بهترين دارو و درمان دانستيم و تعجب در اين است كه بعضي از آقايان اصلاح امورداخلي را بطور كامل پيش از پايان مبارزه مي‌سرمي‌دانند آقايان محترم شما مرض را تشخيص داديد درمان راهم تشخيص داديد ولي پيش از بدست آوردن داروچگونه از طبيب مي‌خواهيد كه مريض رابسرحدسلامت برساند آيا با اين اختلافات و تشنجات ديگر مجال اصلاحات مي‌ماند؟ اگر انصاف داشته باشيم جواب منفي است بلكه خداي نخواسته مي‌ترسم اين سيل اختلاف كندروزي اين درخت وين باد مختلف بكشد روزي اين چراغ گربشنوي نصيحت ورنشوي بصدق گفتيم و بررسول نباشد بجزبلاغ.

بنده تحقق سعادت و سيادت و موجوديت مملكت را در موفقيت اين دولت مي‌دانم و معتقدم دكتر مصدق در ميان مشكلات گوناگون اقتصادي و سياسي ماموريتي را كه بعهده ايشان برگذار شده خوب انجام نداده‌است و براي ملت ايران اين تضمين وجودندارد كه ديگري هم همين كاررا بكند بخصوص اينكه دكتر مصدق شخصيت بين المللي پيداكرده و مظهر مبارزه و مقاومت شناخته شده‌است. و اماموضوعي كه تذكرآن شايان اهميت مي‌باشداين است كه باكمال تعجب ديده مي‌شود كه بعضي از آقايان نمايندگان محترم دكتر مصدق را به ضديت سلطنت مشروطه و شخص اعليحضرت همايوني متهم مي‌كنندواين نوع بيانات آنهم درمجلس شوراي ملي هرفردوطن خواهي رامتاثرمي نمايد گرچه اطمينان دارم آنهايي كه عنوان اين مطلب مي‌كنند چون خودهم از بانيان نهضت بوده‌اند از صميم قلب به آن ايمان ندارند زيرا اين مردبارها علاقه خودرا به سلطنت و بخصوص باعليحضرت همايوني ابراز داشته و تمام مراحل سياسي و ارتقا مقام را باوجاهت ملي پيموده‌است و نيزبايد عرض كنم كه اتهاماتي هم در اين زمينه نسبت به منتخبين فراكسيون نهضت ملي واردآمده كه البته بدون جواب نخواهدماند. درجلسه گذشته نماينده محترم جناب آقاي زهري سوالاتي چنددرباره آقاي دكتر مصدق و اينكه آيا اين همان دكتر مصدق سال‌هاي قبل است كرده بودند كه اينجانب با اجازه ايشان جوابشان را از شهريار شاعر معاصركه ديوانش هم بهمت والاي آقاي زهري بچاپ رسيده‌است عرض مي‌نمايم. شبي زشمع شبستان خويش پرسيدم. چه روي داده كه لطفي به زندگاني نيست. دگرزعشق و جنون آيتي نمي‌بينم. عزيزمن دگر الفاظ را معاني نيست. وفابقيمت جان هم نمي‌شود پيدا. فغان كه هيچ متاعي باين گراني نيست. اين قطعه زياداست و بنده وقت گرانبهاي مجلس را بيش از اين نمي‌گيرم و تنهابه آقاي زهري عرض مي‌كنم. بخنده گفت توخودراببين كه آنهمه هست. ولي بچشم توآن عينك جواني نيست (شمس قنات‌آبادي - عينكشان را شكست) و درپايان از فرصت استفاده كرده و توجه آقايان وزرا راه و بهداري را (ميراشرافي - وزرايي كه هيچوقت نمي‌آيندبه مجلس) درباره حوائج دماوند و فيروزكوه كه اسفالت جاده طهران بدماوند واحداث چند درمانگاه و تسطيح حداكثر پنجاه كيلومتر راه فرعي كه آقاي نخست‌وزير هم دستورانجام آنرا داده‌اند جلب و بعرايض خودخاتمه مي‌دهم (نمايندگان - احسنت)