محمد حسن خان مقدم ، ملقب و مشهور به صنيع الدوله و اعتماد السلطنه پسر حاجي عليخان مقدم مراغه اي حاجب الدوله (فراشباشي) ناصر الدين شاه قاجار بود. پس از چهار سال اقامت در پاريس و تكميل تحصيلات به ايران بازگشت و به سمت پيش خدمتي و مترجمي حضور شاه تعيين گرديد. او در سفرها همراه ناصر الدين شاه بود. دو اثر مطلع الشمس و مراة البلدان از آثار با ارزش است كه در حقيقت دايرة المعارف بزرگي است كه به لحاظ دارا بودن اطلاعات بسيار گسترده و متنوع در جغرافيا و تاريخ و فرهنگ و هنر در زمينه هاي گوناگون از اهميت و اعتباري بي مانند برخوردار است در اينجا «جاجرود» را به روايت او مي خوانيم.
جاجرود ، مُعرب «جايه رود» است. در اصل «جايه رود» بود و جايه نام قريه ايست كه آن رود از پيش آن مي گذرد و به منزله منبع آن رود است؛ چنانكه رود جيحون را به مناسبت اينكه «آموبلدي» بود، در حوالي آن رود «آمو » گويند.
رود جاجرود، (جاجه رود) (جائجه رود) رود منسوب است به قصبه جائج كه حالا مختصر آبادي از آن باقي است و در حوالي اين رودخانه است. ارتفاع كنار رودخانه جاجرود از سطح تهران صد ذرع است.
از دارا الخلافه به واسطه دو راه به جاجرود مي تواند رفت: يكي از راه سرخ حصار كه راه معمول جاجرود است. كالسكه و عراده الي قصر سلطنتي با كمال سهولت و آساني مي آيد. از دارالخلافه ظرف پنج ساعت از اين راه به جارود مي آيند.راه ديگر راه مخصوص و شكارگاه پادشاهي است و از سمت دوشان تپه كه از قصر دوشان تپه تا قصر جاجرود در مدت سه ساعت با كمال راحت مي توان آمد. اما عبور كالسكه از اين راه غير ممكن است.
راههاي معروف از تهران به خراسان از دارالخلافه طهران به واسطه دو راه معروف به خراسان مي روند. يكي راهي كه از سمنان و دامغان و شاهرود و سبزوار و نيشابور عبور مي كند كه راه معمول زوار و غيره است.راه ديگر از دماوند و فيروزكوه و بسطام و بجنورد و قوچان مي گذرد و نادراً از راه بجنورد و قوچان زايرين به خراسان مي روند.
- سفر ناصرالدين شاه به خراسان
(اعتماد السلطنه در اين سفر همراه شاه بود) از آنجا كه اعلي حضرت شاهنشاه از راه بجنورد و قوچان تشريف فرماي مشهد مقدس گرديد، ما نيز در نگارش كتاب سفر خير اثر همايون را پيروي نموده، گوييم: «از دارالخلافه طهران چون به راه فيروزكوه و قوچان عزيمت خراسان نمايند، منزل اول كنار رودخانه جاجرود است. در حوالي پلي كه مرحوم حاجي ميرزا بيك فراشخلوت اعلي حضرت همايون بر روي رودخانه مزبور كشيده . آبادي و كاروانسرا براي منزل عابدين هست.»
آب رود جاجرود از مغرب به مشرق جاري است . يك منبع و سرچشمه اين رودخانه تقريبا قله البرز و مرسوم به شكراب است. سرچشمه ديگر آن گرماب در ولالان و زايگان و رودبار قصران مي باشد. دره كه مجري و بستر اين رودخانه است زياده از ده فرهنگ امتداد دارد. آخر الامر مرسوم به رودخانه جاجرود و داخل بلوك ورامين شده، آب بلوك را مشروب مي سازد. در ايام بهار و طغيان آب عبور از رودخانه جاجرود ممكن نيست مگر به واسطه پل. ارتفاع كنار رودخانه جاجرود از سطح طهران صد ذرع است و ارتفاع طهران از سطح درياي محيط عبارت از هزار و صد و بيست و هشت متر فرانسه است.
خاقان خلد آشيان فتحعلي شاه اسكنه الله تعالي بحبوحه الجنان اول پادشاهي است در سال هزار و دويست و سيزده هجري بناي عمارتي موسوم به عمارت كاروانسرا در جاجرود فرمود. ابتدا اين عمارت خيلي پايين تر از شكارگاه بود و از براي توقف موكب پادشاهي چندان ثمري نداشت . لهذا عمارت ديگر در شرق دره در پناه سنگي در حوالي آبادي معروف به «شكر لبيك لو» بنا كردند.
- جاجرود شكارگاه سلطنتي دوره قاجار
جاجرود دره اي است در چهار فرسخي طهران به مازندران و شكارگاه معروف و مخصوص سلاطين با عزو تمكين قاجار ادام الله تعالي ايام ملكهم و قرون سلطنتهم.
فتحعلي شاه قاجار هر سال دو سه مرتبه به جهت شكار كبك و تيهو به جاجرود رفته، پس از چند شب توقف به طهران معاودت مي فرمودند. شهريار مبرور ماضي محمد شاه غازي انارالله برهانه اقتدا به اين سنت سينه نموده، سالي يك دوبار به اين شكارگاه تشريف آورده شكار ملتزمين ركاب آن حضرت معظم به كبك و تيهو بود و شكار قوچ و ميش و ارغالي و بز و تكه يافت نمي شد. زيرا كه نظم كاملي در وضع قورق جاجرود نبود.
- ساخت قصر، گسترش شكارگاه و جنگل و حيات وحش جاجرود
در اين عصر همايون ناصر الدين شاه قاجار، وضع عمارت قديم كه در غير موقع واقع شده بود و چندان وسعتي نداشت پسند خاطر مبارك نشده، در سمت غربي دره - نه چندان از عمارت قديم دورتر اما به دارالخلافه نزديك تر - حكم به بناي قصر عالي مشتمل بر بيوتات حرمخانه و ديوانخانه و حمام و باغي كه يكي از بناهاي معظم و معتبر اين عهد ابد مهد است، فرمودند و قورق جاجرود طوري منظم شد كه علاوه بر كبك و تيهو كه سابق بود، در كوههاي خيلي نزديك اين قصر سلطنتي، گله گله قوچ و ميش وحشي كه به ارغالي موسوم اند و تكه و بز كوهي يافت مي شود. به علاوه چند سال است به حكم همايون از ممالك گرمسير ايران مثل خوزستان دراج آورده، در جاجرود رها كرده اند. به واسطه ملايمت هواي زمستان در جاجرود و كثرت اشجار در اغلب جاها كه جنگل انبوهي شده است، اين دراج ها در كمال خوبي بومي شده و زاد و ولد زياد نموده اند. چهار سال قبل از اين نيز برحسب امر ملوكانه از مازندران چند مرال و از سمت خراسان و يزد چند راس گورخر آورده، در جنگل جاجرود سر داده اند.
باالجمله در اغلبي از كوههاي جاجرود حيوانات درنده از قبيل پلنگ و خرس هست. جنگل جاجرود نهايت زياد و انبوه است و پلنگ هايي كه در شكارگاه جاجرود صيد شست مبارك اعلي حضرت همايون شاهنشاهي شده از فرط تعداد، شماره و عدد آنها معين نيست. اين قدر هست كه هر وقت شكارچيان و ملتزمين ركاب اعلي ملتفت و متفرس شده اند كه در نزديكي و حوالي اين محل پلنگي هست و انهاء نموده، معيناً هدف تير شست همايون گرديده است.
در ايام بهار وطغيان آب رودخانه عبور از رودخانه جاجرود ممكن نيست مگر به واسطه پل. اگر در دو سه محل بر روي رودخانه پل نبسته بودند، راه طهران به مازندران و طرف طبرستان و لواسانات و نور و كجور مقطوع بود. از دارالخلافه باهره تا سر پل جاجرود سه فرسخ و نيم است.
در دو معبر عمده اين رودخانه دو پل محكم معتبر به طور بنائي و معماري بسته شده: يكي در معبر گلندوك و لواسانات است كه از همين معبر نيز به لار و بلده نور و كجور مي روند. بناي اين پل از قديم و كهنه بود و گاهي، يعني يك دو سه مرتبه هم از خزانه ديوان مبلغي به مخارج مرمت اين پل رسانيدند. اما چون مبناي اين پل را استواري و استحكامي نبود در سنه هزار و دويست و نود و پنج هجري به امر اعلي پل بسيار محكمي از سنگ و آهك در همين محل بر روي رودخانه جاجرود ساختند كه في الواقع ابتدا راهي است كه براي سهولت عبور قوافل و مترددين به جلگه لار از گردنه افجر كه سخت ترين طرق طبرستان بوده از سنه مذكوره ساخته شده و اين راه كه پياده رفتن از آن نهايت صعب بود اينك مال و بنه از هر قبيل به استراحت عبور مي نمايند و به يك جزئي تصرف و توجهي خيلي كم ممكن است عرّاده با كمال سهولت حركت كند. اين راه وقتي كه به مرغسر لار كه از مراتع ديواني است رسيد منشعب به دو شعبه مي شود: يك شعبه به سمت پلور و لاريجان و آمل و مشهدسر مي رود و منتهي به بحر خزر مي شود. از راه ديگر به يالو و بلده نور مي روند.
باالجمله در جنب اين پل، در اراضي موسوم به لشكرك، در طرف جنوب رودخانه جاجرود، به حكم دولت، جناب امين السلطان كه مباشر و متصدي ساختن اين راه بودند باغي بسيار با صفا و بيشه اي آباد داير نمودند و قصر رفيعي نيز در وسط باغ بنا كردند.
پل ديگر را حاجي ميرزا بيك مرحوم از فراش خلوت هاي همايوني در معبر بزرگ مازندران از راه سرخ حصار به بومهند(بومهن) دماوند ساخته است و از قرار مذكور بيست و چهار هزار تومان خرج ساختن اين پل كرده است. اين پل از ابتداي سنگ تا انتهاي آن يكصد و شصت ذرع است و ليكن پل حاليّه شصت ذرع و مابقي كه يكصد ذرع است به همان حالت سنگ چين باقي است و ارتفاع اين سنگ چين در بعضي جاها يك ذرع و بعضي جاها دو ذرع است. عرض پل پنج ذرع مشتمل است به چهار طاق كه عرض هر يك از آن طاقها پنج ذرع و نيم است و دهنه و طول هر طاقي هفت ذرع و نيم. ارتفاع پل از سر ديوار تا سطح رودخانه هفته ذرع و ارتفاع طاق پنج ذرع است.
خاصيت اين دو پل اين است كه در ايام بهار و طغيان آب، عبور و مرور از مازندران به سمت طهران و از دارالخلافه به طرف طبرستان و لواسانات و نور و كجور فقط به واسطه اين دو پل ممكن است و اگر اين دو پل نباشند راه مقطوع است.
از اين دو پل معتبر گذشته پل هاي مختصر ديگر هم بر روي رودخانه بسته شده است.
- مسافرت از جاجرود به بومهن و دماوند
بعضي از مسافرين در كنار رودخانه جاجرود منزل نكرده، يكسره به بومهن مي روند. از كنار رودخانه جاجرود تا بومهن سه فرسخ است و راه فيمابين مشرق و شمال. چون زياده از دو فرسخ از كنار پل جاجرود راه پيمودند، به كاروانسراي استلك مي رسند. در يك ميداني اين كاروانسرا در طرف جنوب آن قريه استلك است كه دور از راه مي باشد. استلك مخفف استلخك كه فارسي اصطخرك باشد؛ يعني اصطخر و بركه كوچك و في الحقيقه در استلك اصطخر كوچك آبي موجود است.
زياده از نيم فرسخ كه از استلك طي مسافت نمودند به قريه بومهن مي رسند. هيئت و موقع جاجرود طوري واقع شده كه هنگام تشريف فرمايي موكب منصور شاهانه به اين شكارگاه به ملتزمين ركاب اعلي از هر جهت خوش مي گذرد. من جمله از حيث آذوقه كه از بلوك ورامين كه سه فرسخ بيشتر تا جاجرود مسافت ندارد، انواع و اقسام حبوبات مي آورند. نيز از طرف دماوند كه زياده از چهار فرسخ تا شهر دماوند راه نيست، ميوه جات خوب و از سمت لواسان كه تا آنجا زياده از يك فرسخ و نيم نيست، ماكولات مرغوب آورده مي شود.
مسعود نصرتي
---------------------------------------------------------------------
منابع:
1- محمد حسن خان صنيع الدوله (اعتماد السلطنه). مطلع الشمس تاريخ ارض اقدس و مشهد مقدس. در تاريخ و جغرافياي مشروح بلاد و اماكن خراسان، جلد اول و دوم، با مقدمه و فهارس و اهتمام تيمور برهان ليمودهي.(تهران ، انتشارات فرهنگسرا، زمستان سال 1362)
2- محمد حسن خان اعتماد السطنه، مراةالبلدان، ج 4، به كوشش دكتر عبدالحسين نوائي و ميرهاشم محدث (تهران ، دانشگاه تهران، خرداد 1368)