تاريخ كعبه و مسجدالحرام
تاريخ كعبه و مسجدالحرام» رسالهاي فارسي از دانشمند شيعي، محمد معصوم دماوندي است.
اهميت رساله:
اين رساله با بهره گيري از روايات ديني شيعه و سني و نيز گزارشهاي تاريخي منابع كهن، به گونه مختصر، به پيشينه مكه و مسجدالحرام و كعبه پرداخته و آگاهيهايي از اشيا، بناها و مكانهاي حرم و مسجدالحرام و كعبه به دست داده است. دانشمندان شيعه كمتر به نگارش تاريخ محلي مكه و مدينه پرداختهاند و همين نكته بر اهميت رساله حاضر ميافزايد. نزديكي تاريخ تاليف رساله به بازسازي كعبه به دست سلطان مراد چهارم عثماني و ثبت گزارشي از اين رخداد در رساله، از وجوه ديگر اهميت آن است. رساله فاقد عنوان است و نام تاريخ كعبه و مسجدالحرام را مصحح با توجه به محتواي آن برگزيده است.
هويت نويسنده:
به گفته مصحح، از هويت نويسنده رساله گزارشي در دست نيست، جز اين كه خود را محمد معصوم بن محمد صالح دماوندي معرفي كرده است. از متن رساله برمي آيد كه او عالم شيعه اثني عشري و ساكن هند بوده است. با توجه به قرائن موجود در متن از جمله واپسين تاريخي كه در آن آمده (۱۰۰۴ق.) و از تجديد فرش مسجدالحرام به همت سلطان مراد عثماني سخن گفته، مصحح حدس زده كه نويسنده از دانشمندان سده يازدهم ق. باشد. وي افزوده است: از آن جا كه بر پايه سطرهاي واپسين رساله، نسخه موجود، ناتمام است، نميتوان صحت اين حدس را قطعي دانست. گمان ميرود واپسين گزارش كتاب به سال ۱۰۴۰ق. اشاره دارد كه سلطان مراد چهارم (حك: ۱۰۳۲-۱۰۴۹ق.) كعبه را پس از سيل ويرانگر ۱۰۳۹ق. بازسازي كردو سال بازسازي به اشتباه ۱۰۰۴ق. ثبت يا بازخواني شده است. نويسنده همان محمد بن محمد صالح نصرالله دماوندي، متخلص به «عبرت»، دانشور هندي سده دوازده و سيزده ق. است كه جنگي مشتمل بر شرح مخزن الاسرار گنجوي، ترجمه غنية الانام فيض كاشاني (۱۰۹۱ق.م) كه تاريخ تاليفش ۱۱۹۲ق. استو اثري ديگر با عنوان محبوب المؤمنين في كيفية حب الائمة الطاهرين به او نسبت دادهاند.
هدف از تاليف:
به گفته نويسنده، او رساله حاضر را به درخواست يكي از شاهزادگان هندي به نام ماه جهان دختر عليمردان خان نوشته است. گويا متن موجود تنها يك فصل از رسالهاي است كه دماوندي نگاشته است. به تصريح وي، اين نوشته داراي مقدمه و پايان و سه فصل در آداب و مناسك ، تاريخ مكه و كعبه و سفرنامه حج بوده است. اما از آنها تنها مقدمه و فصل تاريخ مكه و كعبه در دست است و دو فصل آداب و مناسك حج و نيز سفرنامه حج از دست رفتهاند. به احتمال، اصل رساله، يك سفرنامه حج بوده كه به روش معمول برخي سفرنامه نويسان، جز بيان رخدادهاي سفر، خلاصهاي از تاريخ حرمين و مناسك و آداب حج نيز در آن آمده است. بدين سان، فصل اصلي و ارزشمندتر كتاب كه شرح رخدادهاي سفر و ديدههاي نويسنده بوده، از دست رفته است. بر پايه سخن دماوندي، سفرنامه شامل شرح رخدادهاي راه مكه از بندر سورت در گجرات هند تا مدينه و مسير بازگشت بوده است. مصحح احتمال داده است كه دماوندي به تكميل رساله توفيق نيافته يا كاتب نسخه بردار تنها يك فصل از رساله را استنساخ كرده است. در اين كه فصل موجود رساله به تمام و كمال آمده باشد، ترديد ميتوان كرد.
ويژگي رساله:
دماوندي در نگارش رساله، بيشتر از روايات شيعي استفاده كرده كه در كتابهاي تاريخ محلي اهل سنت ، بسيار اندك بدانها عنايت شده است. گزارش آراي منسوب به اهل بيت: در باره برخي مسائل مربوط به مكه و مسجدالحرام، از ويژگيهاي رساله است. براي نمونه، وي مساحت حدود حرم را به نقل از اهل بيت، چهار فرسخ در چهار فرسخ مينويسد.
دماوندي از منابع روايي و تاريخي رساله ياد نكرده و تنها از كتاب مجمع الفوائد نام برده كه نويسنده و ويژگيهاي آن دانسته نيست. او در شرح پيشينه كعبه و مكه پيش از اسلام، از روايات ديني شيعه و سني و نيز گزارشهاي تاريخي بدون ذكر منبع بهره برده و در برخي وصف هايش از اشيا و مكانهاي مسجدالحرام، وضيعت آنها را در زمانه خود نيز گزارش كرده است.
محتوا:
مباحث رساله موجود را ميتوان به دو بخش تقسيم كرد: معرفي و بيان ويژگيهاي مكانها و آثار مكه و مسجدالحرام؛ رخدادهاي تاريخي مربوط به آنها مانند تعميرها و گسترشها. گاه نيز اين مباحث به هم آميختهاند. دماوندي در مبحث نخست، بيشتر از روايات ديني سود برده تا گزارشهاي تاريخي. او از امامان شيعه و راويان عامه مانند وهب بن منبـه و قتاده روايت كرده است. او در آغاز هر مبحث به بيان وجه تسميه با بهره گيري از روايات ديني پرداخته است.
← وجه تسميه
دماوندي سخن خويش را با وجه تسميه مكه و كعبه آغاز كرده و با ذكر روايتي از اهل بيت: وجه تسميه مكه به «ام القري» را اين دانسته كه نخستين جاي زمين است كه خدا آفريده است. بخشي درخور توجه از رساله به موضوعاتي همچون ماجراي هاجر و اسماعيل عليهالسلام و حجرالاسود و ركن يماني اختصاص يافته است كه معمولا در آغاز كتابهاي اخبار مكه ميآمدهاند. تعيين جاي دقيق مقام ابراهيم و نقل روايتي از ابن عباس در اين زمينه، از مطالب اين بخش است. به گفته دماوندي، در زمانه او، مقام ابراهيم ، طواف گاه حاجيان بوده است. دماوندي در باره شفابخشي حجرالاسود، روايتي از پيامبر صليالله عليهوآلهوسلم نقل كرده كه خاصيت شفابخشي حجر، بر اثر پليديهاي روزگار جاهليت و رفتار گناهكاران از ميان رفته است.
← بخش دوم
بخش دوم، با اين عبارت آغاز شده است:«در بيان كيفيت تعمير خانه مبارك... و مقدار مساحت طول و عرض و ارتفاع به نحوي كه بالفعل موجود است». اين بخش، ويژه رخدادهاي تاريخي مسجدالحرام و كعبه است. در اين بخش ۱۰ صفحهاي، گزارشهاي تاريخي بيشتر بر پايه روايات ديني به كار رفته است. دماوندي براي تعيين حد مسجدالحرام به روايتي از ابن عباس تمسك نموده كه بر پايه آن، حد مسجد از مروه تا صفا است. البته مقصود او طول ضلع شرقي مسجد است. مساحت مسجد از زمانه ابراهيم عليهالسّلام تا دوران خليفه دوم تغييري نكرد. خليفه دوم برخي از خانههاي پيرامون حرم را خريد و به مسجد ملحق كرد و در پيرامونش نخستين بار ديوار كشيد كه چراغهاي حرم را بر آن مينهادند. دماوندي به ترتيب از گسترشها و تغييرهاي مسجدالحرام در اين دورهها سخن گفته است: زمانه خليفه سوم كه ديوارهاي مسجد را بلند كرد و بر آنها سقف نهاد و ايوان ساخت، عبدالله بن زبير، عبدالملك بن مروان، وليد بن عبدالملك، حجاج بن يوسف ، بني عباس و ديگران و بر پايه نسخه تصحيح شده تا روزگار سلطان مراد سوم عثماني (حك: ۹۵۳-۱۰۰۴).
← ديگر مباحث رساله
از ديگر مباحث رساله عبارتند از: بلندي خانه كعبه كه به گفته دماوندي ۲۷ گز و ربع بوده (گز: مقدار برابر با ۲۴ انگشت به هم چسبيده، جز انگشتان كلان)، درهاي مسجدالحرام كه در زمانه او ۱۹ باب با ۳۸ مدخل داشته، ستونها، منارهها و گنبدهايي كه بر ايوانهاي مسجد در زمانه سلطان مراد سوم ساختند و بر سر هر گنبد ، هلالي نهادند و اين هلالها به «اهليه» معروف هستند. واپسين گزارش موجود رساله، در باره سنگ فرش كردن مطاف با سنگ مرمر به دستور سلطان مراد به سال ۱۰۰۴ق. است.
اين رساله با بهره گيري از يك نسخه خطي به همت رسول جعفريان تصحيح و در جلد ۱۲ مجله ميقات در ۲۲ صفحه (۱۱۱-۱۳) چاپ شده است.