خاطرات افضل الملك
رييس دفتر ايالتي مازندران از مناطق دماوند
افضل الملك،رييس دفتر ايالتي مازندران طي سفري كه به همراه شاهزاده علينقي ميرزاي ركن الدوله، والي مملكت خراسان و سيستان و كرمان عازم مازندران شده بود خاطرات خود را در طي اين سفر به نگارش در آورده است كه جهت اطلاع عموم مردم از وضعيت سوابق شهرستان دماوند در دوره احمد شاه قاجار،بخش هاي مربوط به دماوند و فيروزكوه طي چند شماره درج مي گردد.
از سرخه حصار به بومهن
جمعه بيست و هفتم شعبان،دهم اسد،سنه1331،يك ساعت به دسته مانده سوار شديم و به طرف قريه و مزارع بومهن كه جزء خاك دماونداست رانديم.مسافت راه پنج فرسخ درست است. يك فرسخ و نيم كه رانديم به رود خانه جاجرود رسيديم.از پل حاجي ميرزابيك عبور كرديم.حاجي ميرزا بيك،فراشخلوت بوده است.اين پل را او به روي آب بسته است.نزديك اين پل مزرعه اي كوچك و سبزه زار و يك كاروانسرا ويك قهوه خانه است.اين مزرعه جزء قريه«كمرد» بر وزن «نبرد» است و سبب تسميه رود خانه جاجرود اين است كه اعتماد السلطنه مرحوم در مرآت البلدان نگاشته است:«جائج»اسم قريه اي است نزديك قريه لشكرك. چون اين آب از طرف جائج و كوههاي گلندوك و«عمامه»وغيرهامي آيد،لهذا مسمي به جاجرود شده است.آب اين رودخانه به بلوك ورامين كه در شش فرسخي طهران است رفته و دهات آنجا را مشروب مي سازد.
از اين مزرعه كنار پل كه قدري رانديم از كنار رودخانه ديگر عبور كرديم،به مزرعه ديگر رسيديم كه دو كاروانسرا ودو قهوه خانه وسبزه زارها داشت،از براي مسافرين محل اقامت است.اين مزرعه هم جزءقريه كمرد است و از اينجا تا قريه كمرد نيم فرسنگ است كه عبور ما امروز از آنجانخواهد شد،كمرد جزء بلوك لواسان است كه از جاهاي با صفاي جهان است.
از اين مزرعه كه قدري رانديم به قريه« شمس آباد» رسيديم.قريه شمس آباد اول خاك دماوند است.از اينجا تا منزل پس فردا هر قدر مي رويم جزء دماوند است.شمس آباد كاروانسرا و قهوه خانه دارد.اين ملك سابقا مال شمس الدوله،حرم محترمه ناصرالدين شاه بوده است.اين اوقات متعلق به جناب ارباب جمشيد،تاجر زردشتي، است كه اين اوقات به تحريك بانك روس،او و شاه جهان و ساسان و خسرو وچندين نفر از تجار معتبر زردشتي ور شكست شده اند كه مطالبات مردم از آنها سوخت شده است ولي ارباب جمشيد قصد خوردن مال مردم را ندارد.حساب او را كه كشيده اند چهارده كرور مردم از او طلب دارند و دارايي از املاكي كه در جميع شهر هاي ايران داردبا مطالبات هيجده كرور است.
بانك روس به حكم امپراطوري و تامين دولت ايران اين اوقات باز صد هزار تومان به او قرض مي دهد كه در تجارتخانه خود نشسته مشغول معاملات شود و طلب مردم را متدرجا بپردازد.اين بنده هم يكي ازشهداي اين ميدان هستم كه ده سال است با ارباب جمشيد طرف حساب بودم،كنون پنج هزار تومان قدري زيادتر از او طلب دارم واداي آن را مهلت خواسته است و اين ارباب جمشيد از بس خوب آدمي است و از بس صفات حميده دارد، من وساير طلبكاران بزرگ به او سخت نمي گيريم و با او مدارا مي كنيم و اگر بتوانيم باز با او مساعدت مي ورزيم.اگر طلب ما هم به ما نرسد التهاب و اضطرابي نخواهيم داشت و ارباب جمشيد بر خلاف ساير زردشتيان كه به كلي نابود شده اند،طلب مردم را خواهد داد.
خلاصه از شمس آباد كه گذشتيم به قريه«اصطلك»رسيديم كه جزء خاك دماوند و معروف به محمد آباد است.كاروانسراها وقهوه خانه دارد كه عابرين سبيل در آنجا منزل مي كنند.از اصطلك كه فرسخي رانديم به مزرعه «آب انجيرك»رسيديم كه اين هم پهلوي جاده است.كاروانسراي خوب و قهوه خانه تميزي دارد.پهلوي مزرعه آب انجيرك مزرعه ديگري است كه معروف به«تپه مراد»است كه تازه احداث شده است.يك فرسخ ديگر كه رانديم به قريه بومهن رسيديم كه مزارع وسيعه و فسيحه و نهرهاي جاري و سبزه زارها و درختان سايه انداز دارد.
سراپرده حضرت ايالت را در زير درختها زده بودند و دو چادر خوب هم براي من سر پا كرده بودند.نزديك ظهر به اينجا رسيديم،قابلمه و غذاهاي گوناگون و كبابهاي خوب در حضور مبارك صرف شد و بعد ااستراحت كرديم و شب را در اينجا بسر برديم،هوا بسيار معتدل و خوب بود كه راحت خوابيديم.
قريه يومهن بسيار آباد است. سالي سيصد خروار غله به ممالك مي دهد غير از فايده اشجار.اين ملك متعلق به بانوي عظمي،دختر ناصرالدين شاه و فرزندان او است، مزارع بسيار خوب دارد. فاضلاب رودخانه آن وصل به آب رودخانه جاجرود دماوند مي شود كه اراضي ورامين بلوك طهران را مشروب مي سازد.كاروانسراها و قهوه خانه خوب دارد.محل راحت قوافل مازندران است.
امروز كه بيست و هفتم شعبان است.روز عيد ولادت اعليحضرت سلطان احمد شاه است كه در طهران و صاحبقرانيه،جشنهاي دولتي و ضيافت رسمي منعقد شده است.
از بومهن به گليارد
روز شنبه 28شعبان المعظم،يازدهم اسد، از بومهن به طرف گليارد بر وزن«دل كارد»و«حصار»حركت كرديم.مسافت راه سه فرسخ است.هنوز مسافتي طي نكرده به قهوه خانه و مزرعه اي رسيديم كه موسوم به«سياه وند»و معروف به دو راهي است.از آنجا گذشتيم بلافاصله به رودهن رسيديم كه از قراي بسيار معتبر است و مزارع عديده وسيعه دارد.اطراف دره و رودخانه درختان سايه افكنده نهايت خوش طرزي را دارد.آب رودخانه رودهن به آب رودخانه جاجرود دماوند رسيده،دهات بلوك ورامين را كه تا شش فرسخي طهران است مشروب مي سازد،پشت رودهن قريه مازندران است كه اشجار و مزارع آن از كنار جاده نمايان است.
از انجا كه رد شديم به مزرعه و قهوه خانه« كلهك» رسيديم كه به معني جاي كوچكي است كه از گل بدون آجر و سنگ ساخته باشند.باز از آنجا كه گذشتيم در بين راه به سه قهوه خانه رسيديم كه دو تاي آخري آن موسوم به چنار است.چنار اسم قريه آبادي است كه در اين نزديكي است واين دو قهوه خانه كنار جاده موسوم به چنار است.از اين قهو خانه ها كه عبور كرديم به قريه «گيلارد»رسيديم كه مزارع و بساتين آن نهايت خضارت و غضارت را دارد. از قهوه خانه چنار تا خود شهر دماوند يك فرسخ مسافت است.رودخانه اي كه از گيلارد جاري است از شهر دماوند مي آيد و رودخانه دماوند مرسوم به « تاري رود» است كه در دو فرسخي دماوند است.منشاء اين رودخانه از مزرعه تار است كه از زير كوه بيرون مي آيد و آب بعضي از چشمه سارها به آن ملحق مي شود،آب اين رودخانه و رودخانه رودهن تا هشت فرسخ ديگر مي رود كه ملحق به آب جاجرود شده،دهات ورامين را مشروب مي سازذ.
از گيلارد تا چهار فرسخ كه از كنار اين رودخانه مي روي جزء خاك دماوند است واز دروازه به آن طرف جزء خاك ورامين است.در كنار مزارع گيلارد كاروانسراها و قهوه خانه ها است.پهلوي مزرعه گيلارد دهي است موسوم به«حصار»كه مزارع خوب دارد.در كنار رودخانه در جزء مزارع حصار،خيام و سرا پرده هاي حضرت والا را بر سرپا كرده بودند.وارد چادرها شده منزل كرديم در سي سال قبل ناصر الدين شاه كه به خراسان تشريف بردند ازاين راه عبورفرمودند.در كنار همين رودخانه نزديك حصار منزل فرمودند.مقرر داشتند از چشمه سارهاي گليارد و حصار آب آوردندو كشيدند و امتحانات كردند.آب چشمه« كل زرد»از همه آبها سبكتر و بهتر بود،آن را پسنديدند و آشاميدند.
به هر حال-در اين منزل بسيار خوش گذشت. امروز و امشب در حضور مبارك ايالتي بعضي صحبتهاي علمي و تاريخي به ميان آمد كه نوشتن آنها باعث تطويل كلام است.اهالي،گليارد هم مي گويند وگيلارد هم مي گويند،نمي دانم كدام صحيح است؟
از گليارد به سعد آباد
روز يك شنبه بيست و نهم شعبان المعظم،دوازدهم اسد،از منزل گليارد يا حصار حركت كرده به طرف سيد آباد حركت كرديم.مسافت راه پنج فرسخ است، دو فرسخ كه رانديم به قريه«عين ورزان»جزء دماوند رسيديم.از قراي بسيار آباد است و نهايت امتياز را دارد،باغات خوب و مزارع با صفا در اينجا ديده مي شود،قيسي هاي ممتاز اينجا رسيده است نهايت خوبي را دارد.ميوه خوب دهات دماوند قيسي و سيب است كه به آن خوبي ميوه ديده نمي شود.فوايد باغات اين دهات قيسي است كه ارامنه خرواري چهل و پنج تومان خشك آن را خريداري مي كنند و قيمت آن را يك سال جلو مي دهند.رعاياي اينجا بيشتر ترك زراعت گندم كرده،از باغات قيسي فايده مي برند.
خلاصه از عين ورزان كه قدري رانديم به قريه اي رسيديم موسوم به بخسيران،يك فرسخ كه از عين ورزان دور شديم به قريه جابان رسيديم،نهايت آباداني و نزهت را داشت.از جابان كه فرسخي دور شديم به قريه سر بندان رسيديم كه نهايت آباداني را دارد.اين يك قريه پنجاه سرباز مي دهد.در آنجا پياده شديم.در باغي فرود آمديم،با بندگان حضرت والا صرف نهار كرده خستگي را بيرون ساخته،بعد از صرف چاي از سربندان حركت كرديم.پس از طي مسافت يك فرسخ به سيد آباد رسيديم و در آنجا منزل كرديم،سيدآباد هم از قراء بسيار آباد است.اين دهاتي را كه بين راه ديديم تمام داراي قهوه خانه و محل آسايش قوافل است.كليه وضع دهات دماوند و پيكره و طراحي و بستان سازي اين دهات خوبتر و بهتر از ساير دهات سمت عراق و خراسان است.قشنگ و با صفا و خوش آب وهوا است كه در اطراف محل زراعت هر دهي طوري درخت كاري كرده اند كه اقلا يك فرسخ دور تا دور يك قريه است و مثل باغ به نظرمي آيد.در دهات دماوند در چندين نقطه آبهاي معدني هست اما مثل آبهاي معدني لاريجان نيست.
از سيد آباد به نمرود
دوشنبه غره رمضان المبارك،از سيد آباد به طرف قريه «نمرود»حركت كرديم.از سيد آباد تا نمرود پنج فرسخ است.در سر دو فرسخي مزرعه اي موسوم به «يالي چاي يا دلي چاه»است.آب واشجار دارد.كاروانسرا و قهوه خانه اي هم در آنجا است كه مي توان در آنجا اقامت و توقف كرد.
يك فرسخ كه از دلي چاي عبور كرديم به«امين آباد» رسيديم،آب باريك و قهوه خانه و سبزه زار با اشجاري دارد.در اينجا مي توان منزل كرد،لكن قريه نمرود چون آبادتر است به آنجا منزل خواهيم كرد.يك فرسخ كه از امين آباد گذشتيم به قريه مزرعه نمرود رسيديم و در آنجا منزل كرديم.چون هواگرم است و در تابستان زندگاني در ساري و بار فروش به جهت گرمي و رطوبت لزج و هجوم تامّه حشرات الارض خيلي سخت است، لهذا ما هر منزلي را در دو منزل قرار مي دهيم وشش فرسخ راه را دو روزه مي رويم و در امكنه خوش آب و هوا چند روزي توقف مي كنيم كه هم ماه رمضان تمام شود و هم صورت گرما بشكند، آن وقت وارد ساري شويم.ما كه مسافريم از گرفتن روزه معاف هستيم.ولي اشخاصي كه در طهران و ساير بلدان با اين گرمي هوا روزه مي گيرند مستحق مراحم الهي هستند و به مناسبت شدت گرما و گرفتن روزه.
امروز اين دو بيت را در وقت خوردن ناهار به حضور مبارك عرض كردم و مطبوع واقع شد و اين دو بيت را«شيخ جابر كاظميني»ساخته است كه در اين اواخر از فحول شعراي عرب است و قصيده محمد كاظم ارزي را مخمس كرده و قدرت طبع وجودت ذهن را به كار برده است.
شعبت شعوب القلب في شعبان لتذكر الرمضان في رمضان
لو لم يكن(صوموا تصحّوا)قلت بل رمضان مع رمضائه مرضاني
از سيد آباد به نمرود
خلاصه-دلي چاي در سر دو فرسخي راه امروز واقع شده است در كنار رودخانه است.سه چهار خانه بي رعيت در اينجا ساخته شده است و يك قهوه خانه دارد و يك نفر رعيت در چم گردش رودخانه زراعت مي كند كه تحميل يك خروار يا دو خروار حاصل عايد او مي شود،براي ناهار خوردن و چند ساعتي توقف كردن جاي خوبي است،رودخانه بسيار خوبي از دلي چاي روان است كه سرچشمه آن رودخانه اي از مومج است(جزء دماوند است-حاشيه) كه دو فرسخ بالاتر از دلي چاي است.از دلي چاي تا دو فرسخ ديگر پايين تر مي رود،درحسن آباد به رودخانه نمرود ملحق مي شود و آب رودخانه فيروزكوه هم منبع آن گور سفيد و دره«واشي»است،درزير قريه «مها»كه به«دوآب»معروف است با رودخانه نمرود و دلي چاي يكي شده سرازير مي رود دهات بلوك خوار را كه از شش فرسخي طهران تا بيست و چهار فرسخي است مشروب مي سازد و زراعت و قوت اهالي طهران را اين آب وآب رودخانه جاجرود مي دهد.
ديگر در اينجا آخر خاك دماوند و ابتداي بلوك فيروزكوه است.از رودخانه جاجرود تا هر قدر كه بالا آمديم جزء خاك طبرستان است.دماوند هم جزء خاك طبرستان است و جزء طهران و عراق عجم محسوب نمي شود.لكن چون دماوندبا مركز مازندزان چندين منزل بعد مسافت داردو براي سوال و جواب به طهران نزديك تر است،لهذا حكومت دماوند هميسه از ايالت و حكومت مازندران جدا بوده،حاكم دماوند از طهران منتخب و برقرار مي شود.
از دلي چاي يك فرسخ كه رانديم به«امين آباد»رسيديم كه ابتداي خاك فيروزكوه است.امين آباد دو سه خانوار و قهوه خانه و قدري درختان سايه افكن دارد،براي ناهار گاه حكام و ساعتي استراحت در آنجا خيلي خوب است،از امين آباد تا نمرود دو فرسخ رانديم و به آنجا رسيديم.
از طهران كه بيرون آمديم از سرخه حصار تا اينجا متصل از ميان كوهها و دره ها و قدري جلگه هاي غير وسيعه عبور كرديم،ولي راه امروز خيلي سخت،جبال شامخه و فراز نشيب بسيار دارد.گوهها سبز و خرم و درختان جنگلي دارد.اغلب راه رودخانه ها و نهر ها،چشمه سارهاي زياد ديده مي شود.
امروز در نمرود منزل كرديم.چند خانوار و دو قهوه خانه و سبزوار وقدري درختان سايه افكن دارد،جزء ييلاقات است.[اين ده]ملك امير الامراءالعظام امير عبداله خان منتظم الدوله فيروزكوهي است.رودخانه نمرود آب بسيار دارد.آب رودخانه نمرود سرچشمه اش «قزقان چاي » و « لزوج» ، «بالام وزراء بر وزن طسوج» است كه چهار فرسخ بالاتر از اينجااست .آب اين رودخانه و رودخانه فيروزكوه و رودخانه دلي چاي يكي شده به بلوك خوار هفت فرسخي طهران مي رود ولا محاله سيصد پارچه ده را مشروب مي سازد.ايل اصانلو در اينجا سياه چادر زده،از آب و علف اينجا حشم و شتران خود را مي چرانند.قشلاق اين ايل در بلوك خوار جزء طهران است و در تابستان به اين سمت و طرف لار به ييلاق مي روند.ايل اصانلو هزار خانوار است و صد سوار به ديوان مي دهد.
امروز غروب ميزا محمد خان نايب الحكومه بلوك فيروزكوه از «قصبه » كه دو فرسخي نمرود است به استقبال آمده بود ,به حضور مبارك ايالت مشرف شد –بعد به چادر من آمد اظهار داشت كه جناب منتظم الدوله حاكم فروزكوه به جهت بعضي مطالب به طهران رفته اند [و] تلگراف كرده اند كه در ورود ايالت پذيرايي كنم و عين تلگراف را به من دادند كه در اينجا ثبت مي كنم .
«فيروزكوه – معتمد السطان ميرزا محمد خان نايب الحكومه»
حضرت مستطاب اقدس والا شاهزاده حكمران مازندران زيدت شوكته،شب جمعه 26 حتما از طهران حركت مي فرمايند. ترتيب پذيرايي ورود و توقف فيروزكوه را به طوري كه آقاي افضل الملك رييس كابينه دستور العنل مي دهند فراهم كنيد.استقبال و پذيرايي شايسته به عمل بياوريد. منتظم الدوله .»
اين تلگراف را ديدم.آقا ميرزا محمد خان تمنا كرد كه بايد اردوي حضرت ايالت فردا شب در فيروزكوه مهمان ما باشند.قبول كردم .مخصوصا صورت پذيرايي و خرج يمك شبانه روز را نوشته به او دادند كه از آن قرار رفتار كند و مثل دوره استبداد نباشد كه اجزاء ،هزار چيز فوق العاده از مهماندار بخواهند و تحميلات وارد آوردند،طوري صورت دادند كه خسارت وارد نيايد وبه طور آبرومندي ضيافتي به عمل آيد كه مايه روسفيدي و احترام جناب منتظم الدوله موكل من به عمل آيد.
جناب آقاي منتظم الدوله اصلا از اهل فيروزكوه و از اعيان و محترمين مازندران هستند. در طهران دو مجلس ما يكديگر را ملاقات كرده ايم.اخلاق حميده و صفات پسنديده دارند. ميرزا محمد خان بعد از صرف شام اذن گرفت و به فيروزكوه مراجعت كرد كه اسباب پذيرايي و استقبال فردا را فراهم آورد.
از نمرود به فيروزكوه
سه شنبه دويم رمضان المبارك:از نمرودبه طرف فيروزكوه حركت كرديم . قدري كه رانديم به مزرعه اي رسيديم كه اسم آن «ملك سليم »است. از آنجا قدري كه رانديم ارشد السلطان و صمصام السلطان پسران مرادخان با چند سوارهاي رشيد به استقبال آمدند.نزديك فيروزكوه سايرين به استقبال آمدند. در بيرون قصبه در باغي چادرهاي مارا زده بودند،در آنجا منزل كرديم . رودخانه و جوي هاي آب روان است .
فيروزكوه سيصد خانوار دارد. چهل و هشت پارچه دهات آباد و چند مزرعه جزءبلوك فيروزكوه است كه اسامي آنها را خواهم نگاشت .دور و اطراف قصبه فيروزكوه زمينها چمنزار است.هواي فيروزكوه بسيار خوب است.ييلاقي است كه شبها از سرما شخص منزجر مي شود.روز يك بادي از تنگه مي آيد كه هوا را خنك مي كند و پشه ها را خارج مي سازد،ولي اگر باد نيايد ميان روز قدري گرم مي شود و پشه زياد پيدا مي شود. اين بلوك دهات باصفا دارد و سردسير است .يك فوج هشتصد نفري سرباز به ديوان مي دهد. جوانان رشيد دارد.
دهات فيروزكوه – چهل و هشت پارچه
1- قصبه ي فيروزكوه :سيصد خانوار
2- نيمور :بر وزن نيم در
3- جلز جند : با جيم مكسوره و لام و زاء ساكنه و جمع مفتوحه و نون و دال ساكنه
4- بادرود :بر وزن دادزود
5- شهرآباد
6- طارس :بر وزن پارس
7- وهين :بادال و هاءهوز و ياءو نون ساكنه
8- سله بن:باسين مفتوحه و لامكسوره و هاء ساكنه و باءمضمومه و نون ساكنه
9- خهنه:بر وزن پهنه با خاء مفتوحه
10- ورس خاران: بروزن درز خوانان چ
11- وشتان:با واو و شين منقوطه ،بر وزن دستان محل سادات است و از ماليات معاف هستند.
12- ارجمند:ملك منتظم الدوله
13- شادمهن : بر وزن بادبزن
14- اهنز :بر وزن مكنز
15- لزور :بر وزن جزور
16- اندريه :بر وزن منظريه
17- اسور :بر وزن صبور
18- بهان :با باءمكسوره بر وزن مهان
19- نجف در
20- وزنا :با واو و زاءو نون و الف
21- رزمان :با راءبر وزن درمان
22- هران ده : با هاء هوز و راء والف ونون و دال مكسوره و هاء هوز
23- خمه ده:با خاء مضمومه و ميم مكسوره و هاء همز
24- مها :با ميم مكسوره و هاءو الف
25- انزها :با الف ونون ساكنه و زاءو هاءهوز و الف
26- مزداران : باميم مضمومه و زاءساكنه ودال الف و راءو الف و نون
27- آتشان: بر وزن پاكشان
28- ده گردان : بر وزن به مردان
29- حسن آباد :ملك منتظم الدوله
30- كلاك :بر وزن هلاك ،با كاف ولام و الف و كاف
31- مشهد :كه مدفن يكي از سادات است .
32- حصار بن : بر وزن سوار كن
33- رامه:با راء بر وزن نامه
34- ارجنه :با جيم بر وزن ورضمه
35- عبد الله آباد
36- در ده :با دال بروزن سرده
37- فيرده :با فاءبر وزن شيرده
38- گاو ده
39- كدو :بر وزن سبو
40- ايج :بر وزن پيچ
41- جبين : باجيم وواو و ياءو نون
42- امامزاده عبدالله
43- اختر :بر وزن كفتر
44- اروانه :بر وزن پروانه
45- مهن: با ميم مكسوره و هاءهوز ونون
46- ترود: با تاءمنقوطه بر وزن سرود
47- كمند:بر وزن خجند
48- كتالان :با كاف وتاء بر وزن غلامان
اسامي مزارع فيروزكوه هم از اين قرار است (هيجده مزرعه)
1- ملك سليم
2- نمرود: بر وزن امرود
3- رود افشان
4- امين آباد
5- صنم اندر آب : بر وزن علم در سحاب
6- سياه ده
7- اندور :بر موزن انگور
8- خنار : باخاءمنقوطه مضمومه بر وزن كنار
9- كرشه ده
10- اشني :با الف مضمومه و شين ساكنه ونون مكسوره و ياء ساكنه
11- ارو:با الف مفتوحه و راءمضمومه و واو ساكنه
12- كلارخان :بر وزن نهاردان
13- گور سفيد:كه يك آب فيروزكوه از آنجا مي آيد
14- چمن شورستان
15- هرياج :باهاء مكسوره و راء ساكنه و ياء و الف و جيم
16- علي آباد :جزءوشتان
17- امرك :با الف مضمومه وميم سانه وراء مفتوحه و كاف ساكنه جزءارجمند ملك منتظم الدوله
18- واشي :با واو بروزن باشي ملك منتظم الدوله وقف بر تكيه دباغ خانه طهران جاي بسيار سرد و تنگه واشي از غرايب كوهها است كه شرح آن را بعد مي نويسم.
ماليات اين دهات و مزارع ،هزار و پانصد تومان نقد وتوماني دوهزار فرع به حاكم وتوماني يك قران به نايب الحكومه مي داده اند كه چهارصد و پنجاه تومان مي شود و دويست خروار هم جنس مي داده اند،اكنون كه گرفتن ماليات به عهده اداره بلژيكي خزانه دار ايران است،اصلا و فرعا دو هزار تومان نقد و دويست خروار جنس مي گيرند.
چهارشبه سيم شهر رمضان البارك: محض تفننن در فيروزكوه توقف داشتيم . ارشد السلطان و صمصام السلطان پسران مرادخان از ايالت و همراهان و اردوي ايالتي دو روز و دو شب دعوت و ضيافت شايان كردند.
حجاري هاي تنگه واشي
محض ديدن تنگه واشي وديدن صور نقاريو حجاري شده خاقان مغفور فتحعلي شاه طاب ثراه با حضرت ايالت و جمعيت بسيار سوار شده از ميان دره و كنار رود خانه با صفا و خرم فيروزكوه به طرف تنگه واشي رفتيم.از قصبه فيروزكوه تا خود تنگه واشي دو فرسخ و نيم سبكي است.بين راه نهايت طراوت و صفا و خضارت را دارد. در سر يك فرسخي قريه نيمور«بروزن سيم سر»است. قدري بالاتر قريه«جلز جند؛با جيم و لام مكسورتين و زاء ساكنه و جيم مفتوحه و نون و دال ساكنه»است و ناهارگاه ايالت را امروز در اينجا قرار داده اند.خلاصه-فرسخي ديگر رانديم تا به اول تنگه رسيديم.فورا هوا سرد و لطيف شد.آب از ميان تنگه مي آيد.در هيچ جا چنين كوه وتنگه نديده بودم خيلي غرابت دارد،از طرف يمين ويسار دو كوه است كه به قدر هفتاد و هشتاد ذرع ارتفاع دارد.بين اين دو كوه شكافي طبيعي باز است كه مثل يك دالان يا خيابان يا گاردي است.عرض اين دالان پنج ذرع يا شش ذرع است كه آب روان مي آيد،طول اين دالان از ابتدا تا اانتهاي تنگه به قدر شش دفيقه مسافت است كه سواره عبور كردم و به آخر تنگه رسيدم كه به طرف مزرعه واشي مي رود و آب از مزرعه واشي كه نيم فرسخ بالاتر است وارد تنكه مي شود.بالاي اين تنگه كه مثل دالان است سر گشاده وباز است،سرهاي دو كوه به هم وصل نيست.
در وسط تنگه به كوه طرف راست حجار صفحه اي را مسطح و صاف كرده،شكارگاهي براي خاقان مغفور فتحعلي شاه تشكيل داده است كه نهايت امتياز را دارد.روي اين صفحه بيست و يك نفر سوار و پياده از شاه و شاهزادگان و امراء و شكارچي نقاري شده و صورت چندين شكار ونه تازي ويازده پرنده است.
شاهزاده محمد ولي ميرزا سوار است. يك دست به سر تفنگ و يك دست به ته تفنگ دارد. پشت سر شاهزاده محمد قلي ميرزا است .در بالاي صفحه شاهزاده محمود ميرزا است و پهلوي او شاهزاده محمد رضا ميرزا است كه با نيزه به پشت آهو زده است.شاهزاده حسينعلي ميرزا تفنگ را سواره سرازير به طرف شكار كرده است،تركش در كمر دارد.زير پاي حسينعلي ميرزا ،اسمعيل خان سردار سمناني مي باشد ،و اول سردار آن دوره بوده است. پياده ديگر ابراهيم خان است كه تفنگ به دوش داردو جلوي حسينعلي ميرزا است.پياده ديگر نواب محمد قاسم خان قاجار است،غلاف كارد در كمر دارد و خود كارد را برهنه در دست گرفته كه سر شكار را ببرد.پياده ديگر شكارچي است كه توبره بر پشت دارد و مهار تازي به دست او است و پشت سر نواب محمد قاسم خان واقع شده است.
پهلوي فتحعلي شاه اين عبارت رانقاري كرده اند:السلطان فتحعلي شاه قاجار. صورت بعضي شاهزادگان ديگر هست كه اسم آنها نقاري شده قدري محو است .چشمم نديد و دوربين همراه نداشتم ،نردبان هم دست نداد كه بالا رفته خطوط را ببينم. سه طرف اين صفحه با خط جلي از اشعار كتابتي نگاشته اند كه دو شعر آن را در اينجا مي نگارد .
شهنشاه جهان فتحعلي شاه كه روزش ماه و ماهش بادسالي
از او عزمي و از نصرت دهاني از او ملكي و از سائل سوالي
در طرف يمين و يسار اين صفحه منقوره دو ستون چهارگوش مستطيل است كه روي آن اشعاري در مدح فتحعلي شاه نقاري كرده اند .زير پاي هر ستوني دو مربع متساوي الاضلاع است كه اين عبارات به اين شكل در آنجا نقاري شده است :
«به سركاري عاليجاه عبدالله خان حاكم محال فيروزكوهو طراحي آقا عبدالله نقاش باشي و معمار باشي و حجاري و نقاي نادر العصري استاد قاسم ولد استاد غلامعلي حجار باشي سمت اتمام يافت.سنه 1233 (در حاشيه 1223 ).»
در سفري كه شاه شهيد ناصر الدين شاه از اينجا عبور مي فرمودندمرحوم محمد حسن خان اعتماد السلطنه وزير مطبوعات ومورخ دوره ناصري به دقت و سر فرصت اين لوحه منقوره را ديده ،ثبت آن را باتمام اشعار كتابه هاي دور برداشته در كتاب خود (مرآت البلدان كه به اسم اوتوسط چند نفر از اجزاءدارالتاليفات و دارالترجمه تاليف شده است نگاشته است) در لغت تنگه واشي شرح اين لوح مدون است . هركس خواهد رجوع به آن كتاب كند.
من از دهنه و شكاف آخر اين خيابان و دالان طبيعي كه در ميان دو كوه است بيرون شدم .فضاي صحرا و جلگه كوچكي كه آب از آنجا به اين تنگه مي آمد و وتا منبع اين آب كه خود مزرعه واشي است نيم فرسخ است . در خود مزرعه واشي حوضي است كه از سنگ بر آورده اند معروف به حوض شاهي ،آن حوض را ناصرالدين شاه در آنجا ساخته است.
ناصرالدين شاه پنج سفر به فيروزكوه آمده .يك سفر ،سفر خراسان آنشاه بوده كه به فيروزكوه آمده و در كنار رودخانه اي كه امروزمحل عبور و مرور ما است از «نيمور »و «جلزجند»تا اول تنگه واشي كه آب بيرون مي آيد سراپرده او و حرمسرايان و مقربان و ملتزمين ركاب بوده است .در ايام عاشورا در اين تنگه اقامت داشته و در بين نيمور و جلزجند مجلس عزاداري منعقدكرده.براي رعايا و اهالي اردو روضه خواني و عزاداري داشتند،اشعاري كه در مراثي و عزاداري آن ايام ساخته و نوحه خوانان مي خواندند ،اين يك شعر از آن اشعار است:
جان را به فداي شهدا مي كنم امشب بر ناصردين شاه دعا مي كنم امشب
ناصر الدين شاه در مزرعه واشي آن حوض را ساخته و شبي در آنجا سراپرده زده توقف كردند.هواي مزرعه واشي سرد است .در اين فصل اسد در فيروزكوه دروكرده اند،ولي در مزرعه واشي بيست روز ديگر در اواسط سنبله اول درو است .ناصرالدين شاه از مزرعه واشي حركت كرده به طرف «گل باغ» كه جزءخاك سواد كوه است رفته است.
خلاصه ،بعد از ديدن تنگه واشي مراجعت كرده به جلزجند آمده پياده شدم. به حضور والا رفتم .مقرر داشتم كه كار سوادكوهي ها و طايفه اصانلو را كه دونفر از آنها كشته شده بود بگذرانند و گوسفندان و اسبان و اسباب را كه اصانلو ها از سوادكوهي ها برده بودند گرفته به صاحبانش برسانم و قاتلين را از سوادكوهي ها خواسته تسليم ولي خان رئيس طايفه اصانلو كنم. اين كار را در آنجا بعون الهي به طور خوبي اصلاح كردم.در آنجا ناهار وچاي خورده ،عصري به طرف قصبه فيروزكوه مراجعت كرديم و شب را در آنجا مانديم.
توقف در فيروزكوه
پنجشنبه چهارم رمضان المبارك – باز در فيروزكوه توقف داشتيم كه اختلاف بين سوادكوهي ها و طايفه اصانلو را به كلي مرتفع سازيم .چهقدر هواي اينجا لطيف است.در دامنه كوه پشت قصبه فيروزكوه آثار قلعه خرابه اي است كه بسيار محكم است و موسوم به قلعه فيروزكوه بوده اسن كه فيروز شاه سا خته است.كتب تواريخ همراه ندهرم كه درست استكشاف مطلب كنم.همين قدر مي دانم كه يكي از سپهبدان مازندران كه گويا از طايفه باوند و يا بادوسپان بوده است؛ تمكين به سلاطين صفويه نداشته است. در اين قلعه فيروز آمده كه از ورود لشكر صفويه به مازندران ممانعت نمايد.يكي از سلاطين صفويه شش ماه اين قلعه را محاصره كرده تا به صعوبت آن را مفتوح نموده است.پنجشنبه چهارم شهر رمضان المبارك- باز در بيرون قصبه فيروزكوه در باغ توقف نموديم.امروز امير الامراء العظام...سهم الممالك فرزند جناب اسمعيل خان امير مويد رئيس قشون مازندران كه اول شخص مازندران است با چند سوار به استقبال آمدند و از ايالت و اهالي اردوي ايشان يك شبانه روز ضيافت كردند و يك رأس اسب ممتاز خوب تقديم نمودند.سهم الممالك خيلي لايق است.از ساير برادران امتياز دارد.جمعه پنجم شهر رمضان المبارك-17 فصل اسد باز در فيروزكوه توقف داشتيم، پيش از ظهر آقاي سهم الممالك و ولي خان ايلخاني طايفه اصانلوها به ديدن من آمدند و ناهار در آنجا صرف كردند و براي اصلاح ورثه مقتولين اصانلو و طايفه «چراتي»سواد كوه بعضي مذاكرات كرديم.