نام شناسي

چنار شرق

پژوهشگر:ابراهيم سلطان محمدي با راهنمايي سركار خانم خطييبيان و با مسووليت اجرايي آقاي ساطان محمدي(مسوول كتابخانه كوثر)-تابستان83 شايان ذكر است پژوهش انجام شده نقل قول از بزرگان و معتمدين چنار شرق مي باشد .نقل قول از بزرگان و معتمدين چنار شرق مي باشد.اين گونه نقل قولها شنيده هايي است كه به طور معمول سينه به سينه از نسلي به نسل بعد منتقل مي گردد. لذا ممكن است به لحاظ شواهد و قرائن داراي نقائصي هم باشد.ازهمه علاقمندان و مطلعين آن منطقه دعوت مي گردد با ارائه اطلاعات كاملتر، مارا در تكميل اين پژوهش ياري نمايند.

از شهرستان دماوند و از ميدان امام خميني(ره)بعداز گذراندن پنج كيلومتر به روستاي زيبايي مي رسيم  به نام چنار شرق؛ اين روستا بر سر راه درياچه تار قرار دارد به طوري كه اگر كسي با ماشين بخواهد به درياچه تار برود حتما بايد از اين روستا گذر كند. چنار شرق داراي مردماني خونگرم، مهمان نواز و با خلق و خوي خوش است.جوانان اين روستا فعال و زحمتكش هستند و نديديم جواني كه در ميان آنان به مواد مخدر روي آورده باشد. سكنه اصيل و كهن ندارد. يعني هر كدام از اين طوايف از جايي به اين روستا روي آورده اند؛ مي گويند اولين خانواده اي كه به اين روستا آمده خانواده رضاجاني بوده كه بسيار مورد احترام مردم بوده است. وي با وجود اين كه بي سواد بوده بر تقويمهاي مختلف مسلط بوده و به مردم در حل مشكلات ياري مي رسانده است.

خانواده هايي كه در چنار شرق زندگي مي كنند عبارتند از:

1-غفاري:اين طابفه آبسردي هستند و حدود 100 سال است كه به چنار شرق آمده اند.

2-محمدي:اين خانواده اصلا اهل محله قاضي هستند و حدود 100 سال است كه به اين روستا آمده اند.

3-قرباني:ايشان اهل آئينه ورزان هستند و حدود 60 سال است كه وارد اين روستا شده اند.

4-شيرازي: اين خانواده اصلا شيرازي هستند و 50 سال است كه به اين روستا آمده اند.

5-عرب احمدي: ايشان اهل احمد آباد ورامين هستند و 40 سال است كه در چنار سكني گزيده اند.

6-جوشقاني: ايشان اهل حصار قاضي ورامين هستند و از 30 سال پيش به صورت خوش نشين در اين روستا سكني گزيده اند.

اين روستا شامل سه دهكده چشمه سبزي(حصارك)،اشنه در (اشنزر)و گل گنگك است.

حدود روستاي چنار شرق

سكنه كنوني چناردر قسمت شرقي منزل گزيده اند و توسط جاده آسفالته با«لونه»ارتباط دارند. در محدوده شمالي روستا،قسمتي از قلعه گل گنگك واقع شده است. كوه گنجي و زرينه كوه در غرب روستاي چنار شرق مي باشد. در جبهه جنوبي روستا هم همند چنار شرق است.

وجه تسميه چنار شرق

اينكه چرا چنار شرق به اين نام معروف شده از آنجا نشأت مي گيرد كه روزي فردي به اين روستا مي آيد و در حوالي مسجد كنوني چنار شرق اتراق مي كند.شب در عالم خواب و رؤيا، امامزاده عبدا... را مي بيند.اين داستان را به دماونديها خبر مي دهند. بزرگان دماوند مي آيند تا به اصطلاح سر روضه آن را درآورند ولي به علت اينكه در آن زمان،روستاي چنار چراگاه وراميني ها بوده و مال اينان بود فردي به نام«محمدآقاوراميني»، اجازه نمي دهد و مي گويد من خودم اين كار را انجام مي دهم ولي اين كار را نمي كند و اين امامزاده به صورت شك و يقين در اذهان عمومي باقي مي ماند.اما در اطراف اين امامزاده تك درخت چناري بوده كه محيط آن برابر 15 متر بوده،چنانكه پيرمردها مي گفتند:«دو سر گله دور آن مي خوابيده»يا«17گاو دور آن بوده»؛مردم قبل از آن هم به اين درخت اعتقاد داشته اند و به آن دخيل مي بستند ولي اين درخت دوبار آتش مي گيرد و خود به خود مي سوزد و از وسط به دو نيم تبديل مي شود كه نيمه اول كاملا مي سوزد و نيمه دوم از ريشه در مي آيد؛در كنار آن دو نهال به عمل مي آيد كه اين دو نهال يكي شده و مورد احترام مردم است تا حدي كه بيمار براي شفا نزد آن مي آورند و به آن دخيل مي بندند و براي آن شمع  روشن مي كنند.

اين اتفاق يعني آتش گرفتن درخت چنار بزرگ در زمان آقا سيد ابوالحسن روي داد كه پيش نماز چالكا بود؛چناريها پيش آقا سيد ابوالحسن مي روند و داستان را براي وي تعريف مي كنند و چاره كار را مي پرسند.آقا سيد ابوالحسن مي گويد:شما كاري نكنيد زيرا در اين درخت حكمتي نهفته است به جز اينكه هيزم اين درخت را فقط وفقط خرج عزاداري امام حسين(ع)كنيد.به همين دليل، احترام اين درخت نزد مردم بيش از پيش گرديده است.

زبان

گويش دماوندي؛ بيشتر به زبان دماوندي ميان فرامه و محله قاضي مسلطند اما پير و جوان فارسي تكلم مي كنند.

بناهاي تاريخي:حصارك،قلعه گل گنگك، حمام قديمي

صنايع دستي و محلي:قالي بافي و گليم بافي

سوغات محلي:همان سوغات دماوند(خصوصا خيار چنار)

قلندر چشمه

قلندر به مردي قوي و زورمند گفته مي شده و در لغت نامه دهخدا هم به همين معنا آمده.قلندر چشمه يا چشمه قلندري نام چشمه اي است در ورودي روستاي چنار شرق و در زير جاده.

گويا قلندري در اطراف آن سكني داشته كه به خاطر وي به اين نام معروف شده .اين چشمه كه اكنون به صورت قنات درآمده چند سالي براي آب آشاميدني مردم به بهداشت داده شده تا از اين طريق آب آشاميدني مردم روستا لوله كشي گردد اما به دليل اينكه اين چشمه بهار و تابستان جوشان بود و بعد از آن قطع مي گرديد،اداره بهداشت وقت قبول نكرد.ولي 6نفر از اهالي تعهد كردند تا آب آن را تامين نمايند كه به واسطه وامي كه از بانك كشاورزي گرفتند قناتي بر سر آن ساختند و آب روستا را تامين كردند ولي سالهاي بعد چاهي در جايي حفر شد و آب قنات اكنون آزاد است.

چشمه سبزي يا حصارك

چشمه سبزي نام محلي است كه سبزي صحرايي و چشمه هايي جاري فراوان در آن وجود داشته به همين خاطر به چشمه سبزي معروف شد تا اينكه حدود 100سال پيش روحاني معروفي به نام آقاي جاراللهي آنجا را خريد و دور آن را حصار كشيد و به حصارك معروف شد؛يعني حصارك و چشمه سبزي يكي است.

حصارك داراي پنج حصار است:حصار اول )آب قنات از آن بيرون مي آيد و خيلي باصفا است و محل سكونت كشاورزاني بود كه براي آقاي جاراللهي كار مي كردند.حصار دوم)كه كوچكتر بود مطبخ خانه بود و در آن هر خانه اي براي خودش اجاقي داشت و دستشويي آنها هم همانجا بود.حصارهاي بعدي هم براي نگهداري دامها و احشام بود.اين پنج حصار به هم مرتبط بودند.حصارك هنوز هم باقي است.

روستاي لانه

روستاي كوچكي بين دماوند و چنار(قلعه پا و چنار)قرار دارد. علت نامگذاري اين روستا هم آن است كه از نظر شكل جغرافيايي مانند لانه كبوتر است و چون در ميان كوهها محصور است و از هيچ طرف باز نيست به اين نام معروف شده است.

زرين كوه و كوه گنجي

در جلوي زرين كوه،كوهي وجود دارد كه به علت وجود گنجهاي زياد به اين نام معروف شده است اما در اصل قلعه دختر بوده است.

مي گويند دختر نوذر شاه صاحب قلعه اي بوده كه در بالاي اين كوه قرار داشته تا كسي نتواند به آنجا حمله كند.به همين دليل ياغياني كه به آن حمله مي كردند شكست مي خوردند تا اينكه روزي دختر نوذر شاه(شايد هم دخترديگري) عاشق يكي از اين ياغيان مي شود.به خاطر اينكه آب آشاميدني را به وسيله تمپوشه به قلعه برده بودند و راه آب ديگري نداشتند، اگر تمپوشه  مي شكست مجبور به تسليم بودند.به آن ياغي پيغام فرستادند كه شما اسب تشنه اي را رها كنيد، او تمپوشه را مي شكند و ما مجبور به تسليم مي شويم. و بدين ترتيب تسليم مي شوند.ياغيان كل قلعه را آتش مي زنند. مي گويند هنوز هم كساني كه براي گنج آن را مي كنند به بقايايي از قبيل گندم و باقلاي سوخته مي رسند.اين قلعه داراي آدرسي است و آن وجود دو چاه در شرق و غرب است كه دائما از آن بخار بيرون مي آيد. چاه غربي داراي آب است ولي چاه شرقي را نمي توان ديد.گفتني است مردم از نزديك شدن به اين دو چاه هراس دارند.

قلعه گل گنگك

كمي بالاتر از زوستاي چنار به قلعه مخروبه اي بر مي خوريم كه قدمت آن حدودا به 180 سال پيش بر مي گردد و چناريهاي كنوني تا حدود 80 سال پيش در آن زندگي مي كردند.

وجه تسميه اين قلعه:گَل در زبان دماوندي به معناي در وسر هر چيز است و گنگ در زبان فارسي به هر چيز بسته مثل انسان كرو لال گفته مي شود.گل گنگك هم منظور بالاي استخر است كه آب آن را براي مصارف مختلف از جمله زراعت و آشاميدن به كار مي بردند.آب از لاي ديوار به داخل قلعه مي ريخت و به صورت آبشار بود و كساني كه داخل قلعه بودند حوضي داشتند كه اگر كسي آب براي خوردن مي خواست مي گفتند برو از سر گنگك بگير.اين گنگ براي قطع و وصل آب بوده است.گفته مي شود كه در گل گنگك گنجي بوده كه معلوم نيست و اهالي نمي دانند آن را برده اند يا نه.ازگل گنگك مردم با هم براي زراعت به صورت دسته جمعي مي رفتند و به ياري هم مي شتافتند.همانطور كه گفته شد اين قلعه 180 سال قدمت داشته و در دو طبقه چند سالي هم پاسگاه بوده است خرابه هاي اين قلعه هنوز هست.گفتني است كه از آن استخر ذكر شده هم چيزي قابل رؤيت نيست.

گل گنگك

مي گويند در كوه گنجي،9 پادشاه حكومت كرده اند كه پادشاه اصلي آن نوذر شاه بوده اما كيكاووس و كيقباد هم در آن حكومت كرده اند.

گل گنگك معروف و اصلي ، گلو گاهي است در مجاورت كوه گنجي و آن هم تنگه اي است كه وقتي دشمن به اين پادشاهان حمله مي كرد آن را مي بستند و چون قلعه از سه طزف محدود به پرتگاه بود ديگر دشمن نمي توانست به آنها حمله نمايد و گلوگاه كم كم به گل گنگك معروف شد.طبق تحقيقات،دو گل گنگك در چنار موجود است گل گنگك اصلي و معروف همان تنگه است اما قلعه گل گنگك هم موجود است كه هر دو به علت گلوگاه بودن و سر وبالا قرار داشتن و همچنين به خاطر ورودي بودن به اين نام شهرت يافته اند.ولي اين دو يكي نيستند و نبايد با يكديگر اشتباه شوند.

اشنه در يا اشنه زر

اژدر نامي در آنجا قلعه داشته و به همين خاطر به قلعه اژدر معروف است.در پايين قلعه كمري با نام كمردزد است كه در زير راه است و راهزنها قافله هايي كه از آنجا عبور مي كردند را غارت مي نمودند. كمردزد هم در نزديكي گل گنگك اصلي يا همان گلوگاه پادشاهان است.

چشمه خليل

دامداري به نام خليل، صاحب آن نواحي بوده و به همين خاطر نام اين چشمه به او منتسب است.

قنات تنگه زهرا

قناتي است كه توسط جهاد زده شد و به خاطر فردي با نام زهرا كه در آن اطراف دامپروري مي كرده،به قنات تنگه زهرا معروف شد. اين قنات در سه مرحله زده شد و مرحله سوم آن توسط جهاد انجام گرفته است.

حمام قديمي چنار

حمامي است كه قدما گود برداري آن را با الاغ انجام داده اند و با سنگ و گچ و ساروج ساخته شده و تا هفت هشت سال بعد از انقلاب بود تا اينكه سيل آن را خراب كرد؛اين حمام خزانه اي بود.