مسعود نصرتي
امامزاده عبدالله و عبيدالله شهر دماوند
- موقعيت امامزاده عبدالله وعبيدالله
مقبره برجي امامزاده عبدالله و عبيدالله در محله درويش در شمال شهر دماوند، داخل محوطه اي كه حصار گلي قطوري آن را فرا گرفته، واقع شده است. از طرف شمال به خانههاي مسكوني و از جنوب و شرق به كوچه محله و از غرب به يك ميدان وسيعي كه يك چنار كهنسال دارد محدود ميگردد. در اين ميدان وسيع در ماه محرم به عزاداري ميپردازند.
حياط امامراده را چنارهاي كهنسالي فراگرفته است. در گذشته نهر آبي از وسط حياط ميگذشت و فضاي دلانگيز روحاني براي زائرين فراهم ميآورد است. بنابه گفته متولي امامزاده، در گذشته رفتوآمد مردم از حياط امامزاده بود.
از دوران صفويه تا كنون، به جهت احترام و تقدس كه براي امامزاده قايل بودند، گورستاني در جبهه جنوبي حياط به وجود آوردهاند. سنگ قبري بزرگ از دوره صفويه زير يكي از چنارها ديده ميشود كه فقط چند كلمه آن باقي مانده است: «هذا مرقدمرحوم … محمود …»
- امامزاده در سفرنامه و متون
اولين بار جيمز موريه در سال 1818 مطابق با 1222 هجري در زمان فتحعلي شاه قاجار، طراحي از اين امامزاده در كتاب خود ارائه مي دهد كه در شناسائي بنا كمك شاياني مي كند.
هينريش بروگش در اواسط سلطنت ناصرالدين شاه در ضمن سفر خود به دماوند درباره اين امامزاده نوشته است:« به نخستين مسجد سر راه كه برجي بلند داشت، رسيديم.اين برج آجري است و شباهت زيادي به برج طغرل معروف شهر ري دارد.سقف آن داراي پنجره هايي براي روشنايي است كه شيشه هاي آبي و سبز رنگ آن بيشتر شكسته اند. در حالي كه اين شيشه ها متعلق به قرون قبلي هستندو ارزش زيادي دارند. ساختمان اصلي مسجد ازاين برج جدا و مشتمل بر دو قسمت عمود برهم است. يك قسمت آن محوطه بزرگي است كه اختصاص به اجتماع مردم و برگزاري نماز دارد و جلوي قسمت دوم كه سقف مرتفعي است، پرده آويخته اند. پشت پرده عمارو پرچمهاي سياه آن براي مراسم عزاداري ماه محرم استفاده مي كنند.»
ژاك دمرگان از هيئت تحقيقاتي فرانسه در سفر به دماوند، در حدود سالهاي 1280 شمسي در طرحي كه از منظره عمومي شهر ارائه مي دهد، بناي مزبور ديده مي شود.اعتماد السلطنه در راه سفر به خراسان به همراه ناصرالدين شاه در سال 1301 هجري بنا را ديده و درباره آن نوشته است:« محله درويش در سمت شمال است، دو امامزاده در اين محل است يكي مرسوم به امامزاده عبدالله و ديگري امامزاده عبيدالله. از آثار قديمي شهر دماوند عبدالله وعبيدالله است.»
پوپ در سال 1938 م مطابق با 1313 شمسي عكس از اين امامزاده در كتاب خود به چاپ رسانده است.دونالد ويلبر متخصص معماري ايلخاني در سال 1946 م مطابق با 1331 شمسي گزارشي كوتاه از وضعيت معماري آن در كتاب معماري خود آورده است. سرانجام خانم شيباني در مقاله اي تحت عنوان « باز پيرايي گنبد امامزاده عبدالله و عبيدالله » درمجله اثر درباره گنبد و چگونگي تعمير و مرمت آن به بحث پرداخته است.
- تعميرات و تغييرات در بناي امامزاده
بناي امامزاده در طي زمان تغييراي به خودديده است. مقايسه بين طرح موريه و پوپ اين تغييرات را به خوبي نشان مي دهد.اولين تعمير و تغيير در دوره صفويه با الحاق مسجد و نصب ضريح و در ورودي به بنا صورت گرفته است. كتيبه ضريح اول و در جنوبي حياط امامزاده و نيز ستون خراطي و منبت كاري دوره صفويه با تاريخ 1007، الحاقات به بنا در دوره صفويه را تاييد مي كنند.
دومين تعمير مربوط به دوره قاجاريه، احتمالا زمان فتحعلي شاه قاجار، با تعميرات در امامزاده عبدالله و نيز مسجدجامع بايستي صورت گرفته باشد.
سومين تعمير مربوط به سال 1345 توسط كارشناسان بناهاي تاريخي صورت گرفت. و چهارمين تعمير در سال 1364 بصورت موضعي و براي پنجمين بار، سال 1370 جهت تعمير و مرمت اساسي اقدام شده است.
- مرقد امامزاده
درباره مرقدامامزاده عبدالله وعبيدالله ، در دايرة المعارف تشيع آمده است كه عبدالله از فرزندان امام موسي الكاظم(ع) است.اما درباره ي عبيدالله مطلبي نوشته نشده است. به نظر مي رسد سلسله انساب اين امامزاده با امامزاده عبدالله كنار دادگستري اشتباه شده باشد.چون در كتاب بدايع الانساب آمده است كه:« عبيدالله بن علي ابن حسين بن جعفر ابن عبيدالله ابن حسين ابن امام زين العابدين در طبرستان مقتول و با حسين ابن احمد بن محمد، در يك جا مدفون اند.» در منطقه ي طبرستان ما با مرقدي كه دو نام امامزاده عبدالله وعبيدالله داشته باشد، برنمي خوريم. احتمال مي رود كه مرقد امامزاده همان باشد كه در بدايع الانساب آمده است. بررسي كتيبه هاي روي ضريح دو امامزاده مي تواند دراين باره راهگشا باشد.
- نقشه امامزاده
نقشه بيروني بصورت طرح لبه دار ( 33 لبه) و داخلي آن هشت ضلعي است.البته در بيرون، ابتدا پايه مدور بسيار كم ارتفاعي، در واقع هم سطح باز زمين ساخته شده است و سي و سه لبه از روي اين پايه برخاسته است.
لازم به توضيح است كه پايه مدور هم سطح زمين بوده و به چشم نمي آيد و به نظر مي رسدكه لبه ها مستقيما از روي زمين برخاسته اند. تنها يك رديف از آجرهاي پايه مدور، بالاي سطح كف محوطه مشهود است و آن هم بايد مربوط به بالا امدن تدريجي سطح كف محوطه اطراف بنا باشد.
مصالح بنا آخر و ملاط گچ است.
سي و سه لبه بنا تا ارتفاع 80/7 سانتي متري رفته، سپس طاق نماهاي بهم پيوسته اي را بوجود آورده، پس ازآن قسمت مدور برج آغاز شده كه ارتفاع آن 90/1 سانتي متر مي باشد.در اين قسمت مدور هشت نورگير ديده مي شود.گنبد، روي اين قسمت مدور قرار گرفته است.
گنبد امامزاده از نوع گنبدهاي رك مخروطي شكل، بصورت دو پوسته است و بر قسمت مدور برج واقع شده است.اعتماد السلطنه درباره گنبد بنا نوشته است:« گنبد امامزاده از كاشي سبز و لوزي شكل است». بررسي انجام شده روي گنبد، موضوع كاشي سبز رنگ را تاييد مي كند.در طرح موريه گنبد به صورت رك مخطروطي شكل است و در عكس پوپ نيز گنبد را به صورت رك مخروطي مي بينيم و اين نشان دهنده اين است كه گنبد را در اصل به صورت رك مخروطي شكل ساخته بودند.
گنبد داخلي بنا روي پايه هاي هشت ضلعي ساخته و پرداخته شده است.زير گنبد تزئينات گچبري با نقشه شمشه اي مربوط به دوره صفويه ديده مي شود.
به علت وضعيت آّب و هوايي منطقه ، تعميرات انجام شده دوامي نداشته و پس از هر بار تعمير، مجددا نياز به تعمير پيدا كرده است. تعمير و مرمت انجام شده اخير ظاهرا تفاوت هايي را با گنبد اصلي بنا نشان مي دهد.
در جبهه شرقي امامزاده، مسجدي مستطيل شكل، شمال جنوبي با راهرويي باريك به درگاه اصلي بنامتصل شده است.پايه و اساس اين مسجد به دوره صفويه مي رسد ولي به علت خرابي زياد در حدود 30 سال پيش دوباره بازسازي مي گرديد.يكي از سرستونهاي منبت كاري شده دوره صفويه كه از لحاظ هنري با ارزش مي باشد و متعلق به مسجد قديمي است در مسجد فعلي مورد استفاده قرار گرفته است.
در ضلع جنوب غربي مسجد، محراب و نيز و دو پنجره بزرگ در ضلع جنوبي و يك پنجره قديمي در جبهه شمالي ديده مي شود. براساس كتيبه اي كه بر سر در مسجد نوشته شده، در سال 1336 مسجد فعلي بر روي پايه هاي مسجد قديمي ساخته شده است.اين مسجد از لحاظ هنر معماري فاقد ارزش مي باشد.
بناي امامزاده از پايه تا ارتفاع 3 متري داراي تزئينات مهرهاي گچي ضربدري است كه بندهاي عمودي آجرها را پر كرده است. از اين ارتفاع به بالا، آجر چيني به صورت معمولي است. بندهاي عمودي و افقي آجر چيني معمولي در عين سادگي، بهنوعي بنا را تزيين بخشيده است. معمار با انتخاب طرح سيو سه لبه و نيز ايجاد طاق نماهاي به هم پيوسته كه زير آن را آجرهاي لعابدار آبي رنگ پر نموده به زيبايي ظاهري بنا افزوده است.
با انتخاب طرح هشتضلعي و بوجود آوردن طاق نماهاي داخلي در هر ضلع آن و نيز كتيبههاي قرآني به خط ثلث در دو رديف و رنگآميزي آن و نيز تزئينات گچبري زير گنبد به نقش شمسه اي با گلبرگهاي تزئيني كه يكديگر را در ميان گرفتهاند، قسمت داخلي را تزيين نموده اند. البته با رنگهاي قهوهاي و توسي قسمتهاي گود گچبري را رنگ آميزي كرده تا نقش هاي گچبري بصورت بهتر و زيباتر جلوه گر شود.
در جبهه جنوبي داخل بنا دو ضريح داخل يكديگر به چشم مي خورد. ضريح دوم مربوط به دوره صفويه بوده كه همزمان با الحاق مسجد، نصب شده و ضريح اصلي را در برگرفته است.اين ضريح بصورت شبكه اي و ساده و داراي كتيبه مي باشئ. ضريح اول در واقع دو ضريح بوده و در كنار يكديگر متصل شده و داراي كتيبه است. يكي از اين ها متعلق به دوره صفويه با نقشهاي هندسي هشت وجهي و به صورت منبت كاري مي باشد. به سبب متصل بودن ضريح به دهانه باز شده جبهه جنوبي و عدم دسترسي به آن، به جهت واقع شدن در درون ضريح دوم، خواندن كتيبه ها مشكل است.
بالاي طاق نماهاي داخلي امامزاده زير خط گنبد، در تمام ضلعها قاب مستطيل شكل افقي كه در آن كتيبههاي قرآني است ديده ميشود. كتيبهها به صورت گچبري برجسته به خط ثلث است. البته آسيب زيادي ديده، به طوري كه در بعضي قسمتها ريختگي كتيبه مشاهده ميشود. قسمتهاي گود كتيبه را با رنگ قهوهاي رنگ آميزي كرده تا كتيبهها جلوة بيشتري داشته باشند. البته بيشتر آنها از بين رفتهاند.
كتيبهها سورة الفتح را آغاز آيه 13 ميباشد.
- ضلع جنوبي: « انا فتحنا لك فتحا مبيا (1) ليغفر لك الله ما تقدم من ذنبك و ما تاخر و تيم نعمت ليك و يهديك صراطا مستقيما(2)»
- ضلع جنوب شرقي: « و ينصرك الله نصرا عزيزا (3) هو الذي انزل السكينة في قلوب المومنين يزداد و ايمنا مع ايمنهم والله جنود السموات و الارض و كان الله عليما حكيما(4)»
- ضلع شرقي: « ليدخل المومنين و المومنات جنات تجري من تحتها الانهر خالدين فيها ويكفر عنهم سيئاتهم و كان ذلك عندالله فوزا عظيما (5)»
- ضلع شمال شرقي :« و يعذب المنافقين و المنافقات و المشركين و المشركات الظانين بالله ظن السوء عليهم دايرة السوء و غضب الله عليهم و لعنهم و اعدلهم جهنم و ساء ت مصيرا (6)»
- ضلع شمالي :« و لله جنود السموات و الارض و كان الله عزيزا حكيما (7) انا ارسلناك شاهدا و مبشرا و نذيرا (8) لتومنوا بالله و رسوله و تعزروه و توقروه و تسبحوه بكرة و اصيلا (9)»
- ضلع شمال غربي:« ان الذين يبايعونك انما يبايعون الله يدالله فوق ايديهم فمن نكث فانما ينكث علي نفسه و من اوفي بما عهد الله فيسوتيه اجرا عظيما (10)»
- ضلع غربي:« سيقول لك المخلفون من الاعراب شغلتنا اموالنا و اهلونا فاستغفر لنا يقولون بالسنتهم ما ليس في قلوبهم قل فمن يملك لكم من الله شيئا ان اراد بكم ضرا او ارادبكم نفعا بل كان الله بما تعلمون خبيرا (11)» ضلع جنوب غربي:« بل ظننتم ان لن ينقلب الرسول و المومنون الي اهليم ابدا وزين ذلك في قلوبكم وظننتم ظن السوء و كنتم قوما بورا (12) و من لم يومن بالله و رسوله فنا اعتدنا لكافرين سعيرا (13)»
v كتيبه در ورودي حياط
در جبهه جنوبي حياط امامزاده دري مربوط به دوره صفويه، كه ساده و بدون تزئينات است ديده ميشود. روي در، كتيبهاي به خط ثلث بدينصورت آمده است: « قال الله رسول الله انا مدينة العلم و علي بابها هذا الباب الشريف المبارك محمد بن علي بن احمد سيف في سنه سبع الف من الهجر النبونه عمل استاد عبدالله» ( تاريخ 1007 را دارد)
- كتيبه در ورودي اصلي امامزاده
بالاي چهارچوب اين در كتيبهاي به خط ثلث بدينصورت آمده است: « هذا باب الخيرات عن خواجه غياث الدين خيام بن يوسف خيام»
روي در چهار بيت شعر، دو بيت روي لنگه راست و دو بيت روي لنگه چپ.
- لنگه راست:
در ميكده زمانه تا كي / از باده حرص ميشوي مست
در صنعت خويش هم نداري / جز ابله هيچ چيز در دست
- لنگه چپ:
در بر كسب كمال كوش صوفي / فيالجمله چو گشت ظاهرت مست
عمرت پي كار صرف كردي / اينك اجلت به عمر پيوست
« قال رسول الله صلي الله و عليه و آل و سلم، نية المومن خير من عمليه وقف هذا الشجر الشريف المبارك الطيف جناب توفيق آثاري خواجه محمد بن مغفرت پناه خواجه جلال الدين في سنه سبع و الف من الهجر النبونه» (1007)
- دور ضريح آيت الكرسي نوشته شده است.
- در يك قسمت سلام و صلوات بر رسول و ائمه طاهرين
- و در يك قسمت ديگر ادامه ي آيت الكرسي آمده است :« نوشتم من در اين منبر نشاني عمل محمد بن حسين لواساني».
- و در قسمت ديگر آمده است:
… حضرت امام … (خوانده نميشود) و …
« فرمايند كان قبر درويش حسن بن حسين ودرويش مصابر دعا ميخواهد»