- شروع نهضت امام خميني (ره) تا تبعيد ايشان به تركيه (1343 - 1341)
الف- خلاصه اي از سخنان آقاي حاج حبيب الله عسگراولادي در يكي از شبهاي 15 خرداد در مسجدجامع دماوند
در جريان 15 خرداد 50 الي 60 نفر از دماوند در مدرسه فيضيه شركت داشتند كه در آن مراسم مزدوران رژيم به مدرسه فيضيه حمله كردند.ايشان گفتند: تعدادي از اعضاء هيئت انصارالحسين كه ازدماوند بودند و نيز از دشتمزار، آيينه ورزان ، مرانك ، تاسكين شركت داشتند. از جمله اينها يكي از پايگاههاي شهيد آيت الله مصطفي خميني در تهران سراي دماوند بود.
لازم به ذكر است كه در آن زمان تاكنون تنها كسي كه غير از روحانيون اجازه وجوهات داشتند آقاي عسگراولادي بودند.
ب- مطابق شنيده ها و خاطرات شفاهي از بعضي از معمرين بدست مي آيد: « در اين قضيه مردم دماوند بطور خودجوش و فردي ( نه گروهي) به قم رفت و آمد داشتندو خدمت امام (ره) مي رسيدند».
ج- در كتاب تاليف سيد جلال الدين مدني كه مدت زماني قاضي شهرستان دماوند نيز بوده است اشاره اي به نقش دماوند در پانزده خرداد 1342 كرده است.اميدواريم به طور مفصل تر در ويژه نامه هاي بعدي به آن پرداخته شود.
- دوران كودتا تا خيزش ( 1343 تا 1356)
الف- سفرهاي تبليغي فرهنگي
1- نقش مسجدجامع، خدمات فرهنگي – ديني مرحوم آيت الله مجد
2- نقش مسجد فاطميه، فعاليت هاي فرهنگي ديني محله هاي درويش ، روح افزاء و دشتمزار
3- حضور علامه طباطبايي و مترجم ايشان آيت الله موسوي همداني در جابان و سربندان
4- حضور آيت الله مكارم شيرازي در دماوند ( مسجدجامع)
5- حضور حجت الاسلام والمسلمين قرائتي در دماوند ( مسجدجامع)
6- حضور حجت الاسلام والمسلمين شاه آبادي در مسجد فاطميه
7- حضور جت الاسلام والمسلمين پيشوايي و آشتياني در مسجدجامع دماوند
8- حضور آيت الله دواني دردماوند ( مسجدجامع
9- حضور حجت الاسلام والمسلمين سيد كاظم موسوي در روح افزاء
10- حضور حجت الاسلام والمسلمين علي گلزاده غفوري در كيلان
11- آيت الله امامي كاشاني در محله درويش
12- حضور شهيد مفتح در چالكا و مسجد جامع
13- فعاليت هاي فرهنگي و ديني احمد آباد ، مشاء ، دشتبان
14- نقش فعاليت هاي فرهنگي و ديني سربندان، حجت الاسلام ترابي و حجت الاسلام صفدري و علامه اميني
15- تاسيس مدرسه اسلامي صيانت در محله قاضي توسط مردم حاج عبدالله توسلي
16- حضور آيت الله نوري همداني در چالكا
17- حضور حجت الاسلام والمسلمين مجاهدي در آبسرد
18- حضور حجت الاسلام والمسلمين قائيني در آبعلي
19- حضور حجت الاسلام والمسلمين منهاج در دشتمزار
درباره اين بخش كم و بيش بحث هايي انجام شده و در ره آورد نيز درج گرديده است ولي شايسته است به صورت مدون و يكپارچه مورد بحث قرار گيرد.
اگر عزيزاني موارد ديگري از نقش هاي تبليغاتي فرهنگي به خاطر دارند اعلام نمايند.
ب- فعاليت هاي سياسي و انقلابي ( 1343 الي 1356)
1- انجمن كاوشهاي علمي وديني دماوند در ويژه نامه سال گذشته تا حدودي به نقش انجمن پرداخته شد.
2- گروه دماونديهاي سراي دماوند در مبارزات مردمي نهضت امام خميني در سال 1342 به بعدو هيئت انصارالحسين و در نهايت حضور در جمعيت موتلفه اسلامي كه آقايان حاج حبيب الله عسگراولادي و حاج ابوالفضل حيدري در جريان اعدام انقلابي حسنعلي منصور به سيزده سال زندان محكوم گرديد.
3- سخنراني هايي با زمينه هاي سياسي توسط آيت الله شهيد مفتح، آيت الله امامي كاشاني، حجت الاسلام والمسلمين شهيد شاه آبادي، آيت الله هاشمي رفسنجاني، شهيد شرافت، آيت الله شهيد باهنر و آيت الله شهيد محلاتي.
4- دماوند مامن مبارزان – بعضي از محلات روستاه – و پناهگاه مبارزان مسلمان بوده است. اميدواريم در آينده به آن پرداخته شود.
5- سفرهاي كوهنوردي ، درياچه تار ، غار رودافشان، تيزآب و ... درباره اين بخش در ويژه نامه سال قبل تا حدودي پرداخته شد و در اين شماره نيز اشاراتي درج شده است. اميدواريم به تدريج به كسب جمع بندي مدون ارزشمند نايل آييم.
* شهادت حاج آقا مصطفي خميني (ره) 1356/8/1 تا 1357/9/13
آيت الله حاج سيد مصطفي در تاريخ اول آبان ماه 56 رحلت كردند.خبر اين ارتحال به قم رسيد كه مراسم هاي متعددي برگزار گرديد و از ان پس در شهرستا و استان هاي ديگر مردم علاقمند به امام خميني (ره) اقدام به برگزاري مراسم ختم كردند.
اولين مراسم در دماوند كه مي توان جرقه اوليه مبارزات علني مردم دانست كه مطابق گزارش ساواك درتاريخ 56/8/13 بوده است.
جمعياز علاقمندان به امام طي اطلاعيه اي از مردم خواستند كه در اين مراسم شركت نمايند. دراين مراسم كه از ساعت 2 تا 4 بعدازظهر در مسجدجامع داوند برگزار گرديد، اقشار مختلف مردم شركت كردند.سخنران اين مراسم مرحوم حجت الاسلام آشيخ ذبيح الله رفيعي بود. اولين مراسم بدون هيچ تظاهرات يا دادن شعارهاي انقلابي پاياني يافت.
مطابق اسناد ساواك اهالي اوره نيز مراسم ختمي در تاريخ 20/8/56 در حسينيه اوره برگزار كردند كه خوشبختانه متن اطلاعيه مزبور در اسناد ساواك درج گرديده است : " در گذشت نابهنگام آيت الله سيد مصطفي خميني فرزند آيت الله العظمي سيد روحالله خميني در نجف اشرف از بزرگترين ضايعه جهاني تشيع بوده است.ما اين مصيبت بزرگ را به جامعه تشيع بالاخص به روحانيت ايران تسليت مي گوييم و از عموم طبقات استدعا داريم در مجلس ختمي كه به همين مناسبت در حسينيه اوره تشكيل مي گردد شركت فرمايند."
* چهلم ارتحال حاج آقا مصطفي خميني (ره) 1356/9/10
در پي اعلام بزرگداشت فرزند بزرگوار امام خميني (ره) مردم دماوند به اين دعوت لبيك گفته ودر مسجدجامع حضور پيدا كردند. در اين مراسم حجت الاسلام والمسلمين حسيني همداني سخنراني كردند.
* محرم 98 (1356/9/1)
با دعوت از سخنرانان انقلابي مراسم هاي خاطره انگيزي در تكايا و حسينيه ها برپا گرديد كه انشاءالله در رويژه نامه ي بعد به آن پرداخته خواهد شد.
* قيام مردم قم 1356/10/19
در روزنامه اطلاعات يك متن كوچك چاپ شده بود كه در آن به امام خميني (ره) توهين كرده بودند.در پي اين اهانت مردم قم قيام كردند و با راهپيمايي هاي طولاني از جمله در جلوي منزل آيت الله نوري اجتماع كردند كه منجر به حمله مزدوران رژيم پهلوي گرديد و چند تن از مردم قم شهيد و عده اي زخمي شدند.
اين اتفاق قلب مردم را جريحه دار كرد و باعث شد در پي آن مردم دست به مراسم هاي مختلف ختم وتظاهرات بزنند.
* چهلم شهداء قلم و قيام مردم تبريز 29/11/1356
در چهلم شهداء مردم قم حضرات آيات عظام قم، چهلم مردم قم را روز عزاي عمومي اعلام كردند و از مردم خواستند كه با تعطيلي كسب و كار و ادارات به برپايي مراسم بزرگداشت شهداء قيام مردم قم بپردازند.به همين مناسبت كسبه دماوند با تعطيل كردن مغازه ها به اين دعوت لبيك گفتند و مردم با حضور در مراسم ترحيم و بزرگداشت اين روز ارزشمند و مهم در مسجدجامع دماوند و يا شهداء عزيز قم را گرامي داشتند. سخنران اين مراسم هنوز مشخص نشده است.
ساواك در اسناد خود آورده است:« متعصبين مذهبي و روحانيون از مردم خواستند كه در مراسم ختم و ترحيم شركت كنند.» اين سند نشان مي دهد در منطقه دماوند مراسم ترحيم و عزاداري بوده است كه در آينده بايد اطلاعات دقيقتري به دست آورد.
* چهلم شهداء تبريز – 57/1/10 و قيام مردم يزد، جهرم و اهواز
در حال حاضر اسناد يا اطلاعاتي دراختيار نداريم ليكن به نظر مي رسد با توجه به واقع شدن اين چهلم درايام عيد نوروز تعطيلات مردم در شهرهاي مختلف به ويژه قم و مشهد در مراسم ها شركت داشته اند.
* چهلم شهداء يزد، جهرم و اهواز 1357/2/17
به منظور برگزاري بزرگداشت شهداي يزد، جهرم و اهواز مردم دماوند دماوند مغازه ها را تعطيل كردند و درمراسم بزرگداشت آنان از ساعت 4 الي 30/5 در مسجد جامع دماوند اجتماع نمودند.
دراين مراسم حجت الاسلام صبري كه از قم به عنوان سخنران دعوت شده بود، سخنراني نمودند ودرآن سخنراني به جنايات رژيم اشاره كردند كه به وسيله ماموران انتظامي دماوند دستگير و تحت تحقيق قرار مي گيرد.
* بزرگداشت قيام پانزدهم خرداد 1342 – 1357/3/15
مردم دماوند براي تعظيم شعائر اسلامي و اولين سال بزرگداشت شهداء پانزدهم خرداد 1342 مغازه را تعطيل نمودن.
* چهلم شهداء 1357/3/27
در اين روز مردم دماوند دست از كار كشيدند و مغازها را بستند.
* اولين تظاهرات مردمي در مردادماه 57 (تاريخ مشخص نيست)
جمعي از علاقمندان به امام خميني (ره) تصميم مي گيرند براي اولين بار جرقه اولين تظاهرات و شعار دادن بطور علني را امتحان كنند. براين اساس قرار مي شود گوش به گوش به هم اطلاع دهند و در يك شب در نماز جماعت در مسجدجامع حاضر گردندو بعد از نماز در پشت مسجد جامع كه نزديك درب زنانه بود حضور پيدا كنند.
جوانان كه اولين زمينه هاي شعاردادن را دردماوند امتحان مي كردند با اشتياق حاضر شدند و با اتمام نماز به پشت مسجد حاضر شدند كه با شعار دادن يكي از حاضرين تظاهرات شروع گرديد و جوانان با دادن شعارهاي ديگر مسير منتهي به تكيه فرامه را با سرعت طي كردند ودر نزديكي تكيه فراوان از كوچه پيچ پيچي و فراوان آن منطقه متفرق گرديدند.
اين اتفاق براي ساواك و شهرباني هشداري بود كه فهميدند طرفداران امام (ره) فعاليت خود را با يك حركت انقلابي آغاز كرده اند.
* 1357/6/16 تظاهرات و بستن مغازه ها
همزمان با تظاهرات ميليوني تهران كه از قيطريه آغاز شده بودو يك روز قبل از جمعه سياه ميدان شهدا (ژاله) تهران، مردم دماوند در روز 57/6/16 دست به تظاهرات و بستن مغازه ها كرده اند.
*57/6/19 مجلس ترحيم شهداي 16 شهريور
در روز 57/6/197 به عنوان اعتراض به كشتار و به خاك و خون كشيدن مردم در روز جمعه 17 شهريور مردم مجلس ترحيم و بزرگداشت شهداي روز 17 شهريور برپا كردند و دست به تظاهرات زدند.
* در روز 1357/7/9 كسبه ومغازه داران دماوند به عنوان اعتراض به رژيم مغازه ها را تعطيل كرده و دست به اعتصاب زدند.
* مهر 1357 آغاز اعتصاب سراسري دانش آموزان و معلمان در شهرستان دماوند
شايان ذكر است با شروع سال تحصيلي و حضور دانش اموزان در مدارس، مرحله جديد مبارزات و اعتصابات مردمي با حضور دانش آموزان ومعلمان شروع گرديد. در جريان اعتصاب مدارس در دماوند نكته بسيار مهمي به چشم مي خورد كه مربوط به ديدگاههاي دبيران ومعلمان مذهبي و سكولار و يا كمونيستي بوده است.
معلمان و دبيران علاقمند به پيروزي انقلاب اسلامي به رهبري امام خميني بر ادامه اعتصابات و تظاهرات و تعطيلي مدارس تاكيد مي ورزيدند و اعلام مي كردند در حال حاضر پيوستن به جريان انقلاب واجب تر و ضروري تراز حضور در كلاسهاي درس مي باشد و در مقابل معلمان وابسته به جريان ديگر به بهانه علم آموزي، تعطيلي را به صلاح نمي دانستند و از جمله آنان اعلام مي كردند كه در تظاهرات از شعار " نان،مسكن و آزادي" و ... استفاده گردد كه با مخالفت شديد مواجه مي گرديد.
در اسناد ساواك نيز آمده است در برپايي اين تظاهرات ها بي شك دبيران تندرو و بي وطن هستند كه دانش آموزان را وادار به تظاهرات مي نمايند.
از نكات قابل ملاحظه در اعتصاب مدارس اين است كه در جريان تظاهرات ها دراستان سمنان ( كه دماوند جزء آن محسوب مي گرديد) چند شهر از جمله دماوند، ورامين، دامغان و پيشوا در اعتصاب مدارس پيشتاز بوده اند و اهميت بيشتري به نقش اين اعتصابات در به زانو درآوردن رژيم پهلوي مي دادند.
* 1357/7/15: فرهنگيان دماوند اعتصاب كرده و عده اي از آنان به مدارس امده ولي به كلاس هاي درس نمي روند.دانش آموزان هم در ساعت 10 در خيابان به راه مي افتند و شعارهاي زنده باد خميني و پيروز باد خميني مي گفتند و به محض مشاهده شدن مامورين انتظامي متفرق و فرار كردند.
* 1357/7/19: كليه دبيرستان ها تعطيل شده است و دانش آموزان دست به تظاهرات زده اند.
* 1357/7/20: تجمع بزرگ معلمان آموزش و پرورش دماوند ( 700 نفر) در دبيرستان كورش كبير برگزار گرديد كه در آن بعضي از دبيران اقدام به سخنراني كردند.
* 25/7/1357: دانش آموزان دبيرستان كورش كبير در راه دبيرستان از كوچه محله چالكا به سمت خيابان اصلي حركت كردند.آنان شعار مي دادند " يا حسين"، " خميني آزاده است – شاه حرامزاده است " و با ذكر صلوات و... به خيابان اصلي آمدندو بعد از يك ساعت متفرق شدند.
* 1357/8/7 الي 1357/8/17: مدارس تعطيل و دانش آموزان دست به تظاهرات پراكنده مي زنند.
* از 1357/8/17 تا پيروزي انقلاب اسلامي : مدارس دماوند تقريبا تعطيل و در بعضي از مواقع نيمه تعطيل بوده اند و دانش آموزان و معلمان به همراه مردم در اعتصابات، تظاهرات و مجالس سخنراني مختلف شهرها و روستاها شركت مي كرده اند.
* اوج تظاهرات و اعتصابات از نيمه دوم آبان 1357
از اواسط آبان ماه همزمان با اوج گيري قيام مردم مسلمان ايران بر عليه رژيم ستمشاهي پهلوي ، مردمش هرستان دماوند نيز تحركات و فعاليهاي انقلابي خود را به اوج مي رسانند كه منتهي به انقلاب اسلامي مي گردد.
* در تاريخ 13 آبان ماه چند هزار نفر از مردم در شهر دماوند تظاهرات نموده و شعارهاي تند عليه شاه و حمايت ازانقلاب اسلامي و امام خميني سرمي دهند كه منجر به درگيري و خشونت مي گردد. در اين رابطه تني چند از مردم به ساواك احضار مي گردند.
* در تاريخ 14 آبان ماه كاركنان مخابرات وساير ادارات اعتصاب كرده اند كه ارتباط با مراكز ديگر قطع مي باشد.
* شهادت شهيد داود منفرد: در بعدازظهر روز 17 آبان ماه مردم به مناسبت شب هفت شهيد داود منفرد در آمريكا در مسجد جامع اجتماع وسيعي برپا مي كنند.در اين اجتماع حجت الاسلام والمسلمين سيدرضا اكرمي سخنران مشهور سخنراني كردند و با سخنان ميهج خود مردم را آماده تظاهرات مي كند.
بعد از پايان سخنراني مردم اعم از زن و بچه با داشتن عكسهايي از امام خميني، دكتر شريعتي و رضايي و پرچم ها و پلاكاردها و پوسترهاي مبتني بر برپايي حكومت اسلامي و حمايت از امام خميني (ره) از مسجد جامع خارج شده و با احساسات فراوان و مهيج شعارهاي انقلابي سرمي دهند و بر عليه شاه و دولت نظامي و آمريكا و شوروي و اسرائيل شعار مي دهند. اين تظاهرات از مهمترين و شورانگيزترين تظاهرات هاي دماوند بوده است.
* تظاهرات بزرگ دوم مردم دماوند : در روز نوزدهم آبان ماه 57 مردم دماوند مجددا دست به تظاهرات گسترده مي زنند كه منجر به تيراندازي هوايي و پرتاب گاز اشك آور از طرف نيروهاي انتظامي گرديد و بعد از ساعاتي تظاهر كنندگان متفرق گرديدند.
دردماوند سرگردي بنام ستوان شمس در شهرباني حضور داشت كه مردم بشدت از او ناراضي بودند. ستوان شمس به همراه تعدادي از عناصر شهرباني دردرگيريها شركت مي كنند و عليرغم تمايل رييس شهرباني و سرگردي بنام مجيدزاده كه تمايل به درگيري هاي خشونت بار ندارند، هر از چند گاهي در مسير راهپيمايي ها اقدام به تيراندازي مي كنند.
در اين روز رئيس شهرباني كه بنا بر توصيه مادرش از اقدامات خشونت آميز پرهيز مي كرد در جلوي پله گفت :« به جان ان خميني كه شما دوست داريد شعارهاي تندو ززنده ندهيد. همانطوريكه شما "خميني" را دوست داريد سرباز هم شاه را دوست دارد ا گر توهين بكنيد ممكن است سربازها تيراندازي كنند». در همان روزها پس از شعارهاي تند مردم بر عليه شاه و رژيم ستم شاهي ستوان شمس و يك افسر كمكي كه از تهران آمده بود مرتب به مردم اخطار مي كنند كه متفرق گردند كه مردم قبول نمي كنند و با شعارهاي تند پاسخ مي دهند. اين روز از مهيج ترين روزهاي مبارزات مردم دماوند بوده است.
* سومين تظاهرات گسترده و بزرگ مردم دماوند ( در روز تاسوعاي حسيني 1399 – 1357/9/19)
در روز تاسوعاي حسيني كه همه ساله مردم با شور و اشتياق به عزاداري سرور و سالار شهيدان مشغول بوده اند، در اين روز با عظمت و اوج عزاي حسيني، به پا خاسته اند و يكبار ديگر با حمايت جانانه از امام امت و پيروي از شهداي به خون خفته انقلاب اسلامي دست به تظاهرات گسترده و بزرگ زده اند.
1- به اذعان و اعتراف ساواك كه معمولا كمتر از حد معمول آمار مي دهند، جمعيت شركت كننده در راهپيمايي را 30 هزار نفر تخمين زده است كه قاعدتا بايد بيش از اين تعداد باشد.
2- نكته بسيار مهم در اين راهپيمايي حضور عده اي كم از طرفداران گرايش كمونيستي با حمل پرچم هاي داس و چكش بوده است كه مورد اعتراض مردم قرار مي گيرد كه بلافاصله از صحنه محو مي گردد.
3- تظاهرات مطابق معمول ساعت 9/30صبح از ميدان امام خميني (ره) شروع گرديد و در جلوي شهرباني مردم اجتماع كردند و پس از سخنراني مختصر حجت الاسلام والمسلمين محمدتقي عبدوس به راهپيمايي ادامه دادند و در جلوي شهرداري و فرمانداري اجتماع كردند.
4- شعارهاي راهپيمايي مطابق معمول مانند " رهبر ما خميني است ، نهضت ما حسيني است" ، " وليعهدت بميرد شاه جلاد" ، " نه شرقي نه غربي حكومت اسلامي يا جمهوري اسلامي".
5- سخنران اين مراسم حجت الاسلام عبدوس بود.ابتدادرجلوي شهرباني با گذاشتن يك صندلي اقاي عبدوس بالا رفت و از مامورين انتظامي و سربازان اعزامي از تهران خواست از تيراندازي به معلمين و برادران و خواهران خود خودداري كنند و در ادامه گفتند كه ما ظرف امشب و فرداشب برنامه هاي خود را پياده خواهيم كرد.
ايشان تندترين برخوردها را با رژيم پهلوي كرد و خواهان نابودي آن رژيم گرديد و تقاضاي مردم را برپايي حكومت اسلامي دانست.
ايشان مجددا در جلوي بيمارستان سخنراني كردند و در انتها قطعنامه راهپيمايي قرائت گرديد.از مهمترين بندهاي قطعنامه برپايي حكومت اسلامي و آزادي زندانيان سياسي بوده است كه مردم آن را با تكبيرهاي خود تاييد مي كردند.
6- در اين روز همه آمده بودند.بنظر مي رسيد كسي نبود كه نيايد و اگر نيامده بود حتما عذر مهمي داشت.زن و مرد، كوچك و بزرگ ، روحاني و دانشجو، پير و جوان، كاسب و كارگر و كشاورز، شهري و روستايي حتي كساني كه تا آن روز از سر احتياط يا محافظه كاري يا عدم خوشبيني به اوضاع مملكت و كشور در مراسم ها شركت نمي كردند، درآن روز آمدند. مردم يكپارچه شركت كرده بودند.
* عزاداري شورانگيز مردم در روز عاشورا 1399/1/10 ( 1357/9/20)
مردم شهرستان دماوند در هر محله و كوي اعم از شهرو روستا به اقامه عزاي سرور و سالار شهيدان حضرت اباعبدالله الحسين (س) پرداختند.از مهمترين اقدام مردم بويژه جوانان تشكيل دستجات سينه زني شورانگيز با شعارهايي از مضامين عاشورايي و انقلاب اسلامي و رهبري امام خميني بوده است و در پايان مردم در جلوي شهرداري اجتماع كردند كه حجت الاسلام والمسلمين رازيني سخنران اين مراسم بود.
* شام غريبان: چند سال بود به همت جوانان مبارز و دست اندركاران انجمن كاوشهاي ديني وعلمي ، مراسم شام غريبان رنگ و بوي واقعي عاشوراي حسيني پيدا كرده بود.جمعيت زيادي از مردم بويژه جوانان پرشور از مسجدجامع حركت مي كرده و پس از طي كردن محلات قاضي، فرامه، چالكا، درويش و روح افزاء در محل امامزاده عبدالله محله درويش مراسم را به پايان مي رساندند كه هنوز ادامه دارد.
اما شام غريبان عاشوراي سال 57 رنگ و بويي ديگري دارد. جوانان دراين سال شور ديگري داشتند.نوحه ها از حرارت بيشتري برخوردار بود. فريادها به اوج مي رسدي.نقطه اوج اين فرياد در پاسخ به فرياد رساي حاج حسين فتاحي بود كه فرياد زد:
آزادگان اسلام / وضوي خون بگيريد / ماندن اگرچه ننگ است / بهتر كه ما بميريم
كسيت مرا ياري كند / لبيك لبيك
از دين نگهداري كند / لبيك لبيك
از كربلاي ديروز / تا كربلاي امروز / آيد ندا از حسين
كسيت مرا ياري كند / لبيك لبيك
از دين نگهداري كند / لبيك لبيك
پس از پايان اين شور و هيجان مردم در قالب دستجات سينه زني، نوحه هاي شام غريبان امسال را كه از مضامين انقلابي برخوردار بود را مي خواندند.
به محض پايان نوحه دسته اول، دسته دوم با شور و حرارت بيشتري ادامه مي داد. بويژه در خيابان اصلي شهرو داخل حسينيه ها كه حقا خاطره انگيز بود.يادش بخير.
* شهادت امام سجاد (ع) و برپايي راهپيمايي بزرگ ديگر 1399/1/12 (1357/9/21)
از ساعت 9 مردم هر محل در قالب دستجات عزاداري از حسينيه ها حركت كردند و ضمن نوحه خواني و زنجيرزني و مراسم معمول در جلوي شهرباني اجتماع كردند و شعارهاي مختلف انقلابي بر عليه رژيم ستم شاهي و حمايت از امام خميني (ره) سردادند و سپس مسير را ادامه داده و در جلوي فرمانداري و شهرداري اجتماع كردند.در اين اجتماع كه به اذعان ساواك 50 هزار نفر شركت كرده بودند ، حجت الاسلام اكرمي سخنراني كرد و در پايان مراسم مردم متفرق گرديدند.
* در تاريخ 1357/11/2 مردم دماوند، رودهن، آبعلي، بومهن و ساير شهرها دست به تظاهرات زدند.
* شهادت شهيد ناصر صديفي 1357/11/8: با توجه به ممانعت رژيم بختيار از ورود حضرت امام خميني (ره) به ايران، روحانيون بزرگ تهران و كشور در مسجد دانشگاه تهران دست به تحصن زده و خواستار رفع ممانعت از ورود حضرت امام به ايران بودند.اقشار مختلف مردم براي پشتيباني از اين حركت ارزشمند روزها در جلوي دانشگاه و داخل آن حضور پيدا مي كردند. ازجمله در روز 57/11/8 مردم دماوند در قالب چند ميني بوس در جلوي دانشگاه حاضر گرديدند. گاردي ها دست به حمله خشونت بار زده ، 37 نفر از هموطنان شهيد و 400 نفر زخمي گرديدند.
شهيد بزرگوار " ناصر صديفي" از زمره اين شهيدان بود كه به لقاءالله پيوست.
* تشييع جنازه شهيد ناصر صديفي 57/11/107: هيجان مردم دماوند به اوج رسيده بود. همزمان با نزديك شدن پيروزي انقلاب اسلامي و ورود امام خميني (ره) به ايران، دماوند رنگ و بوي شهادت گرفته بود.مراسم تشييع جنازه شهيد ناصر صديفي با حضور اقشار مختلف مردم انجام گرديد و در اين مراسم مردم به عزاداري و شعار دادن هاي مختلف پرداختند.
در اين روز مراسم ترحيم و يادبود اين شهيد عزيز در حسينيه محله درويش برپا گرديد كه در آن مراسم حجت الاسلام والمسلمين دري نجف آبادي سخنراني كردند.
با توجه به نزديك شدن حضور امام در بهشت زهرا در روز 57/11/12 و درخواست كمك از جوانان براي انتظامات مراسم استقبال از امام (ره) حدود 70 نفر از جوانان در شب 57/11/12 در منزل حاج عسگري در تهران حضور پيدا كرده و پس از هماهنگي لازم وارائه شرخ وظايف دوستان ، آنان در روز دوازدهم بهمن در بهشت زهرا حضور پيدا كرده و بخشي از انتظامات محل جلوس حضرت امام (ره) را به عهده گرفتند.
* 57/11/15 : مردم دماوند طي اجتماعي از وزيري دولت مهندس بازرگان پشتيباني نمودند. در همين روز با توجه به تيراندازي عناصرانتظامي ، مردم خشمگين گرديده ومجسمه يادبود ششم بهمن را به آتش كشيدند.
* 57/11/19: جوانان انقلابي تصميم مي گيرند مجسمه مستقر در ميدان 17 شهريور فعلي را سرنگون نمايند.رييس شهرباني جمعي از معتمدين را احضار نموده ودرخواست مي كنندجوانان اقدام به اين عمل ننمايند تا نيروهاي شهرباني شبانه مجسمه را پايين آورده و به شهرباني حمل نمايند.