درگيري جناحي- اختلافات محلي ، دو علت عقبماندگي منطقه ما
1- ايران زمين، شاهد يكي از بهترين دوره هاي حيات سياسي خود خواهد بود. انتخابات مجلس ششم را بايد گشايش دريچه اي نو در راه طولاني و پرفراز و نشيب تاريخ سياسي ايران دانست، انتخاباتي كه ميتواند. آغاز مهمي براي فعاليت هاي سياسي نهادينه و مدون در زندگي سياسي تشكلهاي موجود باشد. دوراني كه ميتوان شعارهاي موجود را در عرصه تحمل رقيب و مخالف بود و توسعه سياسي به آزمايش نشست و صدق و كذب آن را نظاره گر بود.
2- از منظري ديگر، مجلس ششم به خاطر برخي فضاهاي موجود در جامعه و تغييرات مواضع و عدول از هويت انقلابي كه توسط برخي از گروهها و اشخاص شاهد آن هستيم، بسيار مورد اهتمام و توجه دشمن است. راستي چرا بايد اينگونه باشد؟ مگر دشمن چه نقطه ضعفي در ما ديده است؟ مگر اصلاحطلبي جز تداوم راه امام و رهبري در دو دهه گذشته است ، همراه با اصلاح كاستيها و نقايص؟
چگونه است كه دشمن به جنبش اصلاحطلبي اميد بسته است؟ مگر آنها چه ميخواهند ؟!
3- انتخابات در منطقه ما، اما در اين 5 دوره، دوران پرفراز و نشيبي را گذرانده است. با صراحت بايد گفت توسعه در منطقه ما به كندي حركت كرده است، اگر به علل توسعه نگاهي جدي بيفكنيم بدون ترديد مهمترين علت عقبماندگي ما، گرفتار آمدن اين ديار محروم در چنبره درگيريهاي جناحي است و كسي كه تاوان اين جنگ قدرت را بايد بپردازد هميشه مردم بودهاند. ريشه اين معضل در حقيقت به نوع انتخاب ما برميگردد، انتخابي آگاه و از سر وظيفه و با معيارهاي الهي و انقلابي و قانوني و متكي بر شايستهسالاري، راه حل اين مشكل مهم است. نگاهي به آينده روشن با انتخاب نماينده اي آگاه و متعهد و مستقل از چهارچوبهاي تنگ جناحي.
4- و اما معضل مهم دوم؛ در دوره گذشته مشكل ديگري هم به مشكل اول افزوده شد – گل بود و به سبزه نيز آراسته شد! - و آن عبارت است از شعلهور شدن آتش قوميتگرايي و تعصبات كور منطقهاي و محلي. ريشه اين معضل نيز در سوءاستفاده برخي از كساني است كه در اين مدت براي رسيدن به اهداف خود، اختلافات قومي، قبيلگي را دامن زده و ميزنند.
متأسفانه و سوگمندانه بايد گفت امروز رقابت انتخاباتي در منطقه ما، حتي رنگي جناحي و سياسي هم ندارد. دوران انتخابات تبديل به صحنه شعلهور شدن آتش اختلافات شده است.
در اين ميان، آنان كه از سر رندي و زرنگي - البته به زعم خود – قباي خود دوخته اند، بايد جوابگوي خون شهدا باشند. اگر چه دوراني چند بر توسن مناصب دولتي سوار شوند.
5- بنابراين دو معضل عمده عقبماندگي اين ديار را بايد چنين جمعبندي كرد:
الف - جناح بندي ها و سياسي بازيهايي كه موجب سرخوردگي و دلسردي مردم شده است.
ب - اختلافات جناحي قومي- قبيلگي كه موجب بروز ناهنجاريهاي مزمن اجتماعي گرديده است.
6- به راستي راه حل اين دو مشكل در چيست؟ آيا جز در انتخابي آگاهانه و فارغ از درگيريهاي قومي و خطي و تنها و تنها براي رضاي خدا و اطاعت امر ولي فقيه؟ چنين باد
حميد مشهدي آقائي
نشريه ره آورد - شماره 53