تاريخچه اقوام رودهن
اصغر شيرمحمدي
پيراموش گذشته بوميان رودهن، نحوه ورود وماندگاري ايشان در اين منطقه اقوال و نظرهاي مختلفي مطرح ميباشد كه جملگي بر يافتههاي مردم نگارانه متكي است، اما مطالعههاي كتابخانه اي " عوامل اصلي " را در تشخيص گذشته بوميان رودهن معين ميسازد: بر اساس آثار، ابنيه و محسوسات تاريخي موجود ، ميتوان براي رودهن قدمتي فراتر از ساكنين بومي آن در نظر گرفت. از آن جمله ؛ بناي برج امامزاده تقي (ع) كه با توجه به سبك و سياق و مقايسه با موارد مشابه قدمت آن را ميتوان به قرون 7 و 8 هجري تعيين كرد . ( پازوكي طرودي: 254، 1381) و پل تاريخي نمير ( زنجير) كه بر اساس برخي از شواهد موجود در پل نظير آجرهاي 3 سانتي احتمال نسبت آن به دوره آلبويه يا سلجوقي را قريب به يقين مي نمايد. اما اثبات آن نيازمند ارائه دلايل بيشتري ميباشد. گذشته از فرض فوق برخي از شواهد و قراين حكايت از تعلق آن به دوره صفويه نموده و آن را قطعي مينمايد .(پازوكي طرودي: 259، 1381) آنچنانكه در قبل نيز گفته آمد وجود اين دو اثر تاريخي مؤيد آن است كه رودهن تاريخي فراتر از سرگذشت ساكنين بومي آن دارد ، چنان كه مقصود نظر اين نوشتار نيز براي تاريخ رودهن بررسي «قوم رودهني » بر اساس پرسش « ز كجا آمدهام، آمدنم بهر چه بود ؟» ميباشد.
بوميان رودهن جزو ايلات ترك زباني بودهاند كه همزمان با انحلال زنديه و آغاز قاجاريه، توسط آقا محمدخان قاجار براي تحكيم و حفاظت از پايتخت جديد – تهران - از آذربايجان (اروميه) به رودهن مهاجرت نموده و در اينجا ماندگار شدهاند.
نتايج بررسي تاريخ فرقه اهل حق در رودهن راهنمايي براي شناخت گذشته قوم رودهني ميباشد چرا كه رودهني ها و فرقهاي كه به آن منسوب هستند (اهل حق آتش بيگي ) توامان و در كنار هم به اين منطقه وارد شدهاند: سلطان محمود آقا، پس از جناب سرخوش بيگ، مسند نشيني خاندان آتش بيگي را عهدهدار ميشود. بزرگان اين خاندان نظر به املاك و تيول واگذاري كه در آذربايجان و كرمانشاه و لرستان داشتهاند، در بين مناطق مزبور به ضرورت داراي تردد و رفت و آمد بوده و به ويژه كه در نواحي ياد شده داراي طيف گسترده سرسپردگان و معتقدان خاندان بودهاند و چنان مينمايد با توجه به معاصرت مسند نشيني ايشان با انقراض زنديه و جلوس آقامحمدخان قاجار ( 1200 – 1212 ه ق) و دهههاي اول سلطنت فتحعلي شاه قاجار (1212 – 1250 ه ق) سرسپردگي و سرپرستي و استقرار پيروان آتش پيگي در حوالي تهران در اين دوره انجام شده باشد زيرا آقامحمدخان براي ايجاد موانع دفاعي در مقابل طرفداران صفويه و زنديه كه از شيراز به سوي اوطان خود گريخته و عليرغم ميل آقامحمدخان قاجار تبعيد كوچ گونه به شمال ايران را نپذيرفته بودند و جعفر خان قاجار را نيزكه مأمور بازداشتن آنها به [از] مراجعت به غرب كشور بود، شكست داده بودند. ايلات ترك زبان بسياري را به حوالي تهران كوچانيد و حصاري از استقرارايلات مزبور را در اطراف تهران به وجود آورد كه بسياري از آنان سرسپردگان خاندان اهل حق به ويژه آتش بيگي ها بودند، به هر حال استقرار آنان ارتباط و ترتيب و اداره مذهبي و اعتقادي آنان در عهد تصدي ايشان ( سلطان محمودآقا) صورت گرفته و همچنان تا امروز ادامه يافته است. (سلطاني، 74 و 75، 1380) نگاهي تطبيقي بين آنچه گفته شد كه با خصيصههاي اصلي بوميان رودهن - ترك زبان و اهل حق آتش بيگي بودن – گوياي آن است كه رودهني ها بر اساس فرايند ذكر شده ، ساكن اين منطقه شدهاند.
در كتاب مطلع الشمس آمده است: رودهن در نيم فرسخي بومهن و در كنار آب آة در طرف دست چپ راه واقع و داراي 150 خانوار سكنه ميباشد كه اينها نيز كردبچه شد غالي و از مهاجرين ارومي ميباشند. (اعتمادالسلطنه :9، 1362) محمدحسن خان اعتمادالسلطنه اين مطالب را در جريان سفري كه به همراه ناصرالدينشاه قاجار به خراسان داشته است به رشته تحرير درآورده و بدين سان اصالت واقعي بوميان رودهن را مشخص كرده است.
براساس مطالب ذكر شده اثبات ميشود كه بوميان رودهن (براساس دو ويژگي اصلي ترك زبان و اهل حق آتش بيگي بودن) در راستاي سياستهاي آقامحمدخان قاجار در جهت تحكيم پايتخت وقت – تهران - از اروميه به تهران مهاجرت نموده و در آن ساكن ماندهاند.
پي نوشت:
1- بوميان رودهن: عبارتند از افرادي كه در رودهن زندگي مي كنند، به زبان تركي آذري تكلم مي كنند. با فرقه اهل حق آتش بيگي پيوند دارند و جزو پنج طايفه اصيل لشني، عاشقها، گارافان، قربانقلي ها و خرده پاها مي باشند.
2- خاندان آتش بيگي؛ يكي از گرايش هاي فرقه اهل حق مي باشد.
3- كردبچه؛ مخلوطي از نژاد كرد وترك كه به طور ويژه زبانشان ترك است.
4- رودهن؛ مركب است ازدو بخش (رود) + (هن).معناي رود كه مشخص است و اما (هن): يعني حركت و لرزه ( خلف تبريزي: 320، 1357). هن به معني لرزه است ( دخدا: 417، 1373). هن بپارسي خاصه زبان شيرازي و دري به معني "هست" است.در لهجه هاي فارسي به صورت هن [هَ] يا فقط نون ماقبل مفتوح معادل با لفظ هست يا است هنوز به كار مي روند. ( دهخدا : 20833، 1373) همچنين محمدحسن خان اعتماد السلطنه (هن) را به فارسي ، لرزه معني كرده است و آن را ناشي از كثرت زلال دماوندو قراء اطراف آن عنوان كرده است. ( اعتماد السلطنه: 8، 1362) براساس آنچه ذكر شد مي توان رودهن را محلي كه رود در آن جريان دارد ، رود و لرزه يا رودي كه در زمين لرزه خيز جريان دارد ، معنا كرد. همچنين در مقام تعبير مي شود آن را ( رود خروشان) نيز در نظر گرفت. چنانكه اين تعريف ها با خصوصيات جغرافيايي وزمين شناسي رودهن هم سنخيت دارد و بهاحتمال قريب به يقين برگرفته از اين خصوصيات مي باشد.
كتابنامه:
اعتماد السلطنه، محمدحسن خان – مطلع الشمس ، 1362، چاپ اول، تهران، پيشگام
ابن خلف تبريزي، محمد حسين – برهان قاطع ، 1357، چاپ سوم، تهران، اميركبير
پازوكي طرودي، ناصر – آثار تاريخي دماوند، 1381، چاپ اول، تهران، اداره كل ميراث فرهنگي استان تهران
سلطاني ، محمدعلي- تاريخ خاندان هاي حقيقت و مشاهير متاخر اهل حق در كرمانشاه ، 1380، چاپ اول، تهران، سها
دهخدا، علي اكبر – لغت نامه دهخدا، 1373، چاپ اول، تهران، موسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران