حاشيه‌اي بدخط بر متن زيبايي روز قدس

 

نمي‌خواستم فعلاً  به  سر مقاله سياسي بپردازم، هم به خاطر ماه مبارك رمضان و هم‌ براي اين كه در فرصتي غبارهاي فتنه بيشتر فرو نشيند و نقد و تحليل آسان‌تر بنمايد. اما قضيه حاشيه‌اي در روز جهاني قدس (تهران) برآنم داشت چند سؤال از دوستان خواننده، به ويژه عزيزاني كه هنوز دچار ترديد هستند مطرح كنم.

  • روز قدس در سي سال گذشته

روز قدس، به ابتكار امام راحل عظيم‌الشأن در سال 58 به عنوان روز اسلام و « يوم القدر» مسلمانان، مطرح گرديد و به سرعت به نماد هم صدايي و وحدت جهاني مسلمانان در مقابله با استكبار و ضروب مطرح كرديد. اين موضوع طي 30 سال گذشته - تابه امسال- به همين شكل و هر سال با ابعاد وسيع‌تري ادامه يافته و ان‌شاءالله ادامه خواهد يافت. به اعتراف همه صاحب‌نظران موافق و مخالف ايران  در جهان عرب و اسلام ، اگر راهپيمايي‌هاي- به ظاهر ساده- روز قدس نبود امروز فلسطين و بيت‌المقدس كشور و شهر تمام‌عيار يهودي (آن هم از نوع صهيونيستي آن) بود. اين حركت الهي و روشن بينانه امام ازجمله نقاط برجسته انقلاب اسلامي در حمايت از مظلوم و استكبار ستيزي بود.

  • روز قدس  سال 88

كه به گواهي همه رسانه‌ها و اهل انصاف راهپيمايي امسال در سراسر كشور باشكوه و عظمت بيش از گذشته برگزار شد، در تهران حضور مردم آگاه در نماز جمعه قدس ركورد جديدي را بنا نهاد. براي كم رنگ سازي و تضعيف حضور مردم و پيوند دادن آن با حوادث گذشته دو خط تبليغاتي و رسانه‌اي و محفلي ايجاد شد.

خط اول كوشيد در راستاي ايجاد توهم بي‌اعتمادي مردم، اين شايعه را دامن بزند كه امسال مردم در راهپيمايي روز قدس كمتر شركت خواهند كرد و اين نشان مي‌دهد كه مردم به نظام كم اعتماد شده‌اند.

خط دوم تلاش كرد هم‌زمان با جبهه اول رسانه‌اي، تظاهرات امسال  را جلوه اي فراگير و جديد از موج سبز و جنبش سبز اعلام كند، نشانه آن توفان‌هاي پيامكي و بلوتوثي و  فضاسازي‌هاي سايت‌ها و ماهواره‌ها و شبكه‌هاي فراوان خبري بود. در حالي كه نه پيامكي  قطع شد و نه پارازيتي بر خط رسانه‌ها آمده بود، مضافاً اينكه فرصت جلسات رمضان براي مبلغان روحاني اين طيف فضاي مناسبي را پديد آورده بود و طرف‌داران آن‌ها نيز دراين حسينيه و آن مسجد، دوستان را به پيوستن به موج سبز و مخالفان را به عظمت آن تهديد مي‌كردند؛ تا آنجا كه جناب آقاي كروبي چند روز قبل گفته بود: « روز قدس خواهيم ديد كه مردم در كشور به چه كسي اقبال مي‌كنند.»  و آن ديگري از فراگيري جنبش سبز در روز قدس داد سخن داده بود. در اين بين بسياري از مردم نيز نگران و ترس آلود مي‌گفتند: روز قدس چه خواهد شد؟ و وقتي مي گفتي: اتفاق خاصي جز چند حركت ناقص نمي‌افتد با تعجب تو را نگاه مي‌كردند و با زبان دل به سادگي تو اعتراض مي‌كردند.

  • اين اتفاق افتاد

روز قدس فرارسيد و امواج ميليوني مردم در تهران و شهرستان‌ها با همان شعارها و اهداف و به همه رنگ‌هايي كه رنگ خدا و اخلاص داشت به حركت درآمدند. در كنار اين متن زيبا و چشم‌نواز، چند حاشيه با خطي بد و كج و معوج نگاشته شد كه هشداردهنده و تلخ بود!!

هشدار دهنده و تلخ نه از آن رو كه به درياي خروشان مردم لطمه‌اي وارد آورد بلكه از آن رو كه چرا و چگونه برخي از ما به هر قيمتي براي هدفي كه خود هم نمي‌دانيم دست به اقداماتي مي‌زنيم كه بيش از هر چيز به ضرر خود ماست؟!

لازم است كه همگان به ويژه عزيزاني كه نگران خط امام و آرمان‌هاي امام هستند به اين سؤالات پاسخ دهند:

  1. 1.  آيا انجام اين حركت ، جنبش سبز را در قامت يك گروه مفلوك و بد نما و عليل كوچك نكرده؟!
  2. 2.   جنبش سبز با رنگ جدا و مشخص چه نياز، خواسته و آرماني را مي‌خواست مطرح كند ؟!
  3. 3.  اگر آقايان ثلاث (خاتمي، كروبي، موسوي) قصد شركت در راهپيمايي روز قدس را داشتند  نمي‌توانستند در يك اطلاعيه مشترك (به جاي اعلام حضور مبهم) با اعلام مواضع محكم خود در برابر صهيونيسم، از همه مردم دعوت به شركت در راهپيمايي كنند و بخواهند با كنار نهادن همه رنگ‌ها با پرچم ايران و فلسطين به تظاهرات بيايند.اين حركت ارزشمندي بود كه جناب آقاي هاشمي رفسنجاني با هوشمندي خاص خود، طي اعلاميه و مصاحبه روشن و محكم اعلام كردند و ديديم چگونه از سوي مردم مورد استقبال واقع شدند.
  4. 4. چرا قبل و بعد از راهپيمايي هيچگونه اعتراض و محكوميتي درباره اعلاميه ها، بيانيه هاي منتشر شده با نام موج سبز و جنبش سبز توسط ضد انقلاب و سلطنت طلبها و منافقين و حتي صهيونيست ها انجام نشد.

آيا نبايد درباره اين اعلاميه كه به سرعت در سايتها با نام جنبش سبز منتشر شد عكس العملي نشان دهيم: 27 شهريور روز قدس سابق، اعتراض در برخي سايتها و شبكه هاي ماهواره اي به تفصيل و لحظاتي هم در صدا و سيماي خودمان حضور برخي عزيزان را در حلقه ي كساني ديديم كه اين شعارها را مي دادند:

-  ما شيريم و پشت ما خورشيد است ( نشان حكومت پهلوي در گذشته و سلطنت طلبان امروز)

-   استقلال، آزادي ، جمهوري ايراني! ( امام : فقط جمهوري اسلامي)

-   نه غزه، نه لبنان، جانم فداي ايران ( يادآور شعار منافقين در سال 67  قبل از مرصاد؛ نه فكه، نه مهران، جونم فداي تهران)

-  مرگ بر روسيه و چين ( در مقابل مرگ برآمريكا و مرگ بر اسراييل – يادآور شعار انحرافي بني صدرو بازرگان كه آمريكا شيطان بزرگ است اما شوروي بزرگتر است)

- شعارهاي تند و هتاكانه بر عليه اركان نظام و رهبر عزيز انقلاب اسلامي

به راستي اگر از آرمانهاي امام عزيز و مظلوم، جمهوري اسلامي، ولايت فقيه، استكبار ستيزي، حمايت از مظلوم ، دشمني ابدي با صهيونيزم، مخالفت با رژيم  استبدادي پهلوي را برداريم از آرمان هاي امام چه چيزي باقي مي ماند؟ مي ماند مردم! مردمي كه آرام و بي اعتنا به اين شعارها در سراسر كشور به همان آرمانهاي امام پاي بند ماندند. مردمي كه بخش زيادي  از آنان از هواداران همين دوستان بودند، شايد اكنون هم به بسياري از حوادث پس از انتخابات اعتراض دارند، به دولت به شدت انتقاد دارند.از برخي اعمال زشت مانند حوادث كهريزك و كوي دانشگاه دل آزرده اند، اماناراحت و متعجب نمي دانند اين حركات را چگونه تحليل كنند.

به راستي صدور يك اعلاميه چند خطي در محكوميت اين حوادث تا اين وقت ( 30/6/88) كار سختي است؟ راستي اين قدر مرزهاي  اعتقاد سياسي برخي از آقايان اينقدر به دشمن نزديك و آميخته شده است؟!!

به ياري خدا در آينده اي نزديك طي دو مقاله با نامه جداگانه به دوستان اصلاح طلب و اصولگرا ، نكاتي چند را براي تامل و مطالعه تقديم خواهم كرد.اميدوارم در حد نگاه ناقص و فهم محدود نگارنده منصفانه و واقع بينانه باشد. انشاءالله

حميد مشهدي آقايي

نشريه ره آورد - شماره 408