محله چالكاء

حسين نوروزي

  • محله ما، چالكا

محله ما چالكاست           چالكا خيلي باصفاست

مردم اون مهربونن            با همديگه همزبونن

محله قشنگ ما              خونه رنگارنگ ما

يك كوچه دراز داره           هزارتا رمز و راز داره

حسينيه ديدني              قصه هاي شنيدني

چنار سرسبز و كهن        شاهد شادي و محن

بقعه پير آشنا                 هادي و رهنماي ما

باغهاي پر ز سنبلش      خونه هاي پر از گلش

اين همه يادگار ما           مايه افتخار ما

نشونه هاي گندمه         حاصل عمر مردمه

ما هم با يك دنيا صفا     مثل ما در مثل بابا

لاله عاشق مي كاريم     باغ شقايق مي كاريم

تا كه به ياري خدا           با هم باشيم و يك صدا

زندگي ما مردما              همين چيز است آي آدما

  • موقعيت جغرافيايي

چالكا يكي از چهارمحله شهر تاريخي دماوند مي باشد.محله اي سرسبز، با وسعتي بيشتر از محله هاي ديگر دماوند كه در ضلع غربي خيابان مركزي قرار گرفته است. حدود اين محله از شمال به محله درويش و احمدآباد، از شرق به محله قاضي، از جنوب به محله فرامه و از غرب به كوههاي تل كمر و كشه زرد و اسب چران دماوند منتهي مي شود. قسمتهاي مسكوني محله چالكا كه داراي بافتي قديمي است داراي آب فراوان و زمينهاي اين سبز چشمه خيز از طريق نهرهاي منشعب از رودخانه تا رود و آب چشمه اعلا به شرح ذيل مشروب مي گردد:

اين زمينها كه هم اكنون قسمتي به باغ تبديل شده است داراي بخشهاي خاصي است كه هر بخش انشعاباتي نيزدارد:

الف- ملك سين: 1) باغ لت، 2) سينك، 3) كشه، 4) باغ مين كه از آب جاري چشمه اعلا مشروب مي شوند.

ب- ملك شهر، شهرجو:  1) پايين دشت، 2) بالا دشت،  3) شعمر بالا،  4) شعمر پايين،   5) بازيارون كه از آب تاررود مشروب مي شوند.

آب شرب اين محله نيز كه قبلا از پنج چشمه حاج عباس، مهرشخندي ( شيخ هندي)، باغ حسن معروف به بحسن، چشمه سرابيجك و آب مره تامين مي گرديد، هم اكنون به وسيله آب گواراي چشمه اعلا  چاههاي حفاري شده در كوهپايه هاي تل كمر تامين مي گردد و آب چشمه هاي نخسن، آب مره ، سرابيجك به مصرف قسمتي  زمينهاي كشاورزي محله فرامه مي رسد.

لازم به توضيح است كه ازآب چشمه آب مره بمنظور درمان امراض پوستي استفاده مي شد و اكنون نيز گهگاه استفاده مي شود.

  • چرا چالكا؟

عنوان محله چالكا رارواياتي گوناگون است ولي يكي از روايها بيشتر با موجوديت و سوابق آن منطبق مي باشد.

گفته اند شيخ عراقي دانشمند نامي در محلي كه بنام وي بقعه اي بنا گرديده است و در قسمت بالاي محله چالكا واقع است استاد بسياري از شيوخ زمان   خود بود كه در مكان فوق الذكر سالها كلاس درس برپا مي نمود. چون شاگردان وي از بلاد دورتر جهت كسب علم و دانش به محضرش مي آمدند لذا اين كلاس هر چهل روز يكبار تشكيل مي گشت. چهل در زبان محلي ( تاتي) همان چل بوده است به همين دليل از همان زمان اين محل به چله گاه و بعدها به چالكا معروف شده است كه همچنان باقيست. گفته اند شيوخ محله چالكا نيز از جمله شاگردان پروردگان آن بزرگ مي باشند. شيخ احمد، شيخ داود، شيخ آقا بزرگ و ... از جمله شخصيت هاي بارز اين محله بوده اند.

شيخ ما آيه هاي باران بود       وارث نسل سربداران بود

و اما اينكه گفته اند چالكا را به سبب سيلي كه در زمان درو گندم جاري شد و گندمهاي كوبيده شده را در گودي محل احداث خانه هاي مسكوني جمع نمود و بدين طريق نام چالكا بر آن نهاده شده به نظر صحيح نمي آيد چون محله در مكان گودي قرار نگرفته است. شايان ذكر است كه عده كمتري چنين روايتي را عنوان نموده اند.

  • جمعيت و زبان

زبان مردم عاشق به غير عشق نگفت               و گوششان سخني غير صوت حق نشنفت

زبان اهالي اين محله فارسي تاتي است كه همانند لهجه و زبان اهلي محله هاي ديگر و قسمتهاي مركزي ايران مي باشد.هر چند كه در بيان بعضي كلمات با اهالي ديگر محله ها تفاوتهايي دارند.

جمعيت اين محله بالغ بر 1500 نفر است كه قريب به اتفاق آنها بومي و داراي  نسبتهاي نسبي و سببي مي باشد.

به  بال تجربه ما سير كهكشان كرديم               ز نور عشق دل پير را جوان كرديم

  • آداب و فرهنگ

اهالي اين محله را مردم دماوند به دليل پيچيدگي رفتاري خاصي كه حكايت از تجربه ها و دانش آموخته هاي آنها از شخصيت هاي بارزي چون شيخ عراقي است دارند داراي كياست و سياست مي دانند.شايد سالهاي سال نزديكي با آنها نتواند شناخت روشني از رموز عجيبشان به دست دهد.اغراق نيست اگر بگوييم اتحاد و يگانگي نسبي اهالي اگر بي سابقه نباشد كم نظير است در تاييد اين ادعا گفته اند قبلا همه اهالي اين محل زمينهاي سرهار دماوند را كه هم اكون كارخانه آب چشمه، استاديوم ورزشي و ... در آن احداث شده است بطور جمعي كشت و كار مي كردند و در پايان محصول را جمع آوري و به نسبت تقسيم مي نمودند.

آبياري اين قسمت به وسيله قنات سرهار  انجام مي شد كه هم اكنون آثاري از آن موجود نيست.

به ريسمان خدا دست اتحاد زديم                ميان آتش و خون بانگ عدل و داد زديم

در اين محله دو بقعه امامزاده وجود دارد كه يكي از آنها بنام شيخ عراقي و شاگردش مي باشد و بعدها مرحوم آقا سيدابوالحسن جلالي نيز در آن مكان دفن شده است و در جوار بقعه ديگر كه بنام سه امامزاده شمس الدين محمد، زين العابدين و امامزاده خيرا... مي باشد مرحوم شيخ احمد انصاري و شاعر معاصر و گرانقدر لئالي دماوندي به خاك سپرده شده اند.

بقعه هاي مذكور كه گورستان عمومي محله  نيز در جوار آنها مي باشد زيارتگاه اهالي است.

اگرچه اين محله جمعيتي كمتر از جمعيت محله هاي ديگر دماوند دارد ولي داراي بيشترين زمينهاي موقوفه مي باشد كه ميزان موقوفه هاي موجود مي تواند دليلي محكم براي اعتقادات راسخ و عميق اهالي نسبت به ولايت و اهل بيت (ع) مي باشد. قسمت اعظم اين زمينها هم اكنون در تصرف ادارات دولتي است.

اگرچه در محدوده اين محله دو دبيرستان، سه راهنمايي ، اداره تربيت بدني و سالنهاي ورزشي، فرمانداري، اداره برق، اداره ثبت احوال، كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان،  اداره آموزش و پرورش ، اداره ارشاد اسلامي ، اداره كار، بانكهاي سپه، ملي، مسكن، كشاورزي قرار گرفته است.

متاسفانه جاي دو دبستان پسرانه و دخترانه خالي مي نمايد و اين در حاليست كه اولين دبستاني كه در شهر دماوند تاسيس شد  در كوچه خليقي  محله چالكا بوده كه به همت دلسوختگان تعليم و تربيت بوجود آمده بود.

هنوز در طلب كوي ماهرويانيم             به نام عشق قسم ما سپيده جويانيم

در درازاي كوچه اصلي چالكا  كوچه هايي از شمال و جنوب و منشعب شده است كه يكي از آنها به محلي بنام مصلي متصل مي شود .بنا به روايات مانده از گذشتگان و حكايات شنيده شده از ماندگان در زماني كه بلاياي طبيعي حادث مي شد مردم به آن قسمت كه هم اكنون محل اداره آموزش و پرورش مي باشد مي رفتند و با برپايي شبهاي قرآن دست به استغاثه برمي داشتند.به همين دليل نام سرمصلا بر آن نهادند و تا دو سال قبل نيز خيابان مجاور آن به همين نام ناميده مي شد و متاسفانه معلوم نشد بنا به چه دليلي اين نام با مسما از اين خيابان حذف گرديد.

چنار هفت مانند ، بلند، قطور، سرسبز و كهنسالي كه در وسط محل و در صحن حسينيه چون نگاهباني براي محل به ديده باني ايستاده است بسيار ديدني است و كارشناسان قدمت آن را هشتصد سال تخمين زده اند.