درياچه تار، سوگلي دماوند
دماوند نام بلندترين قله سلسه جبال البرز ونيز نام شهري است كه در دامنه جنوبي اين قله واقع شده است دم «Dam» يا دنب، همان دم زبان پهلوي از مصدر «دفتن» (Daftan) به معني تف و گرما يا بخار و گاز است و آوند به معني ظرف است. «وند» نيز پسوند نسبت است و در زبان فارسي باستان فراوان به كار رفته است. به اين ترتيب مي توان گفت اين نام به معني ظرفي است كه داراي تف و گرما يا بخار و گاز باشد و به همين علت آن را به قله بلند البرز كه زماني آتشفشاني بوده، اطلاق كرده اند.
يكي از عجايب خلقت در اطراف دماوند و در ارتفاع بالاي سه هزار و دويست وسي متر از سطح دريا، «درياچه تار» است.موقعيت جغرافيايي منطقه اي كه درياچه تار در آن واقع است به گونه اي است كه گردا گرد آن را با فواصل متفاوت كوه هايي در برگرفته كه از سطح درياچه بين 50 تا 500 متر ارتفاع دارد. وجود اين ارتفاعات در كنار يكديگر بدون آنكه دره اي آن را شكافته باشد، موجب پيدايش گودالي شده كه درياچه تار در آن تشكيل شده و جا خوش كرده است. درياچه تار در جهت شمال غرب به جنوب شرق امتداد يافته و عرض جغرافيايي آن 35 درجه و 43 درجه و 43 دقيقه و 303 ثانيه و طول جغرافيايي آن 52 درجه و 51 ثانيه است.
درياچه تار در شرق شهر دماوند واقع شده است. طول درياچه تار در درازترين نقطه به حدود 1/5 كيلومتر مي رسد. ماهي قزل آلاي خال قرمز و ماهي زردك نيز توسط دست اندركاران سازمان حفاظت از محيط زيست در سال هاي قبل به اين درياچه ريخته شده كه در فصل مساعد به وفور يافت مي شود. آب و هواي درياچه در فصول مختلف سال بسيار سرد و همواره در معرض وزش بادهاي غربي است و درياچه مرتفع «تار» و «هوير» در جناح جنوبي رشته كوه هاي فيروزكوه در شرق شهرستان دماوند و غرب شهر فيروزكوه واقع شده اند. درياچه بزرگتر يعني تار از سطح دريا حدود سه هزار متر ارتفاع دارد. اين دو درياچه در حد فاصل دور رشته كوه به نام خط الراس «ماز» ياا «دوبرار» در شمال و خط الراس «زرين كوه» در جنوب قرار دارند. در اطراف اين دو درياچه اثري از درخت و بوته زار به چشم نمي خورد. در سال هاي گذشته در بعضي دامنه ها آويشن ديده مي شد كه با فرسايش خاك تقريبا چيزي از آنها باقي نمانده است. آب درياچه تار از چشمه هاي متعدد و در كف آن و مقداري نيز توسط ذوب برف هاي بزرگ دامنه شمالي زرين كوه به صورت بهمن هاي زمستاني و تا حدودي نيز توسط رودخانه كوچك جنوبي قله اصلي تامين مي شود. سرريز اين درياچه به صورت بسيار اندك سرچشمه رودخانه تار محسوب مي شود كه به طور طبيعي با تغذيه از روخانه هاي فرعي ديگر تشكيل «تاررود» را مي دهد و به سوي شهر دماوند جاري مي شود.
براي دستيابي به درياچه تار راه هاي متفاوتي وجود دارد كه مهمترين آنها عبارتند از:
1- راه جاده مشاين رو خاكي شهر دماوند به چناب عرب ها و منطقه «اشنه در» تا نزديكي معدن زير درياچه و درياچه.
2- جاده ماشين رو خاكي از طريق جاده فيروزكوه به دليچاي و وارد شدن به جاده آبادي هاي «يهرلپشت» (Lipasht Yahar) ، «مومج»، «دهنار» و ابتداي آبادي «هوير» و سپس درياچه هوير و تار.
3- جاده ماشين روخاكي آبادي سربندان در جاده فيروزكوه به درياچه تار.
در بهترين زمان ممكن براي بازديد از اين دو درياچه در اوايل خرداد توسط وسيله نقليه از شهر دماوند به پل دليچاي و سپس از طريق جاده «يمر» به آبادي بزرگ هوير وارد مي شويم سراسر اين مسير در كنار رودخانه دليچاي قرار دارد. رودخانه خروشان و گل آلود به صورت مارپيچ طول دره را مي پيمايد و آب دماي خط الراس بزرگ قره داغ را به رودخانه جبله رود سرازير مي كند. از طريق امتداد رودخانه كمي بالاتر از جاده خاكي مسير را به سوي غرب ادامه مي دهيم. با عبور از رودخانه «سوزچال» به تدريج به سوي لبه سفيد رنگ – برف دار درياچه تار ارتفاع مي گيريم. راه با شيب ملايمي بالا مي رود به يكباره منظره درياچه كوچك هوير در زير قله سوزچال پديدار مي شود از مسير به سمت راست خارج شده از سراشيبي سنگلاخي پايين مي رويم و بر كرانه جنوبي درياچه مواج مي ايستيم. يك كفي مسطح و در پشت آن درياچه تار قرار دارد، مدت هاي مديدي را به تماشاي درياچه مي نشينيم در ميان سكوت كوهستان سكوت درياچه معنايي دارد. آب سرد درياچه از كرانه هاغي شمالي تا جنوبي آن يكدست نيلگون است. در فصل مناسب حدود تير و مرداد درياچه براي شنا نيز مساعد است. اخيرا طبق رسم پاكسازي هر ساله كوهستان ها، مراسمي جهت پاكسازي كوه هاي مشرف به درياچه انجام شد.
دراين مراسم كه توسط هايت كوهنوردي شهرستان دماوند و علاقه مندان به محيط زيست انجام شده تمام اطراف درياچه تار و هوير از وجود زباله پاكسازي شد، از شواهد امر چنين بر مي آيد كه شركت خصوصي، آب درياچه را از محيط زيست و كوه هاي مشرف به درياچه را از منابع طبيعي به مبلغ 10 ميليارد تومان اجاره كرده و با قرار داد 5 ساله تصوير يك منطقه اي به يادگار در كنار تهران وعده داده ، شركت سرمايه گذار مدعي است كه با بودن ظرفيت هاي اكولوژيك اين منطقه را مي تواند ظرف ده سال به يكي از مراكز جذب توريست تبديل كند. به طور حتم اين احيا بايد به گونه اي باشد تا اكوسيستم درياچه و پوشش گياهي آن آسيب نبيند و همزمان با رونق درياچه پوشش گياهي آننيز احيا شود يكي از طرح هايي كه قبلا به صورت كوتاه اجرا شد و نتيجه مثبتي داد ايجاد سرويس هاي مناسب بود كه طرح هاي سپتيك آن به خارج از منطقه ختم مي شد. اميد است اين بار نيز اگر چنين طرحي در حال برنامه ريزي است با در دست داشتن الگوي صحيح مصرف آب فاضلاب آن از منطقه خارج شود و يا حداقل آبريز آن در داخل كاسه درياچه نباشد و به دره هاي اطراف هدايت شده و كنترل شود. فراموش نكنيم كه منابع طبيعي مختص محيط زيست است و هر گونه دخالت انسان سيستم نظم اكولوژيك آن را بر هم خواهد زد.
نرگس روحاني سراجي - كارشناس دانشگاه تهران
منبع: روزنامه همشهري شماره 3184 – 11 مهر 1383
درياچه هاي كوهستاني تار و هوير و چگونگي تشكيل آن ها
مصطفي شهرابي *
1.مقدمه
درياچه هاي كوهستاني «تار» و «هوير» كه در اثر زمين لغزي «زرين كوه»، واقع در تاقديس «آينه ورزان» (عين ورزان) به وجوده آمده اند، در حدود 75 كيلومتري خاور تهران و نزديك به 30 كيلومتري خاور تا شمال خاوري شهرستان دماوند بين كوه هاي «سياه چال – شاه نشين»(در شمال) و زرين كوه (در جنوب) جاي دارند.
به بيان ديگر درياچه هاي تار و هوير روي محور چين دار ميان دو رشته كوه قره داغ ( كوه دوبرار ) در شمال ، و كوه زرين در جنوب واقع شده است. اين درياچه ها در مدخل كوه و در ارتفاع 3230 متري قرار دارند و سطح آب آنها در فصل هاي گوناگون سال متغيير است.اين منطقه داراي آب و هوايي كوهستاني است و براي تفريحات آبي از جمله شنا و قايقراني و ماهيگيري مناسب است.
راه ارتباطي آن ها از طريق جاده ي اصلي تهران – فيروزكوه است. در حدود 15 كيلومتري راه دماوند به فيروزكوه، جاده اي ماشين رو به سوي اين درياچه ها وجود دارد كه حدود 30 كيلومتر است. البته از طريق جاده ي شوسه سربندان – دهنار – هوير نيز مي توان به اين درياچه ها دست يافت.
بيشينه ي فرازاي اين درياچه ها از سطح دريا حدود 2900 متر است كه از شهرستان دماوند حدود 900 متر بلندتر است. درازاي درياچه ي تار حدود 1/3 كيلومتر و ميانگين پهناي آن 400 متر و درازاي درياچه ي هوير 900 متر و ميانگين پهناي آن 150 متر است. مختصات جغرافيايي محدوده ي فراگير اين درياچه ها به شرح زير است:
طول خاوري: 54 درجه و 4 دقيقه و 1 ثانيه – 52 درجه و 3 دقيقه و 5 ثانيه
عرض شمالي: 35 درجه و 4 دقيقه و 4 ثانيه – 35 درجه و 43 دقيقه و 1 ثانيه
اين دو درياچه در اثر زمين لغزي زرين كوه واقع در يال جنوبي تاقديس آينه ورزان به وجود آمده است.در اين كوه، رانش حجمي بيش از 3 ميليون متر مكعب از سنگ و خاك به داخل فرورفتگي اي كه قبلاً گريزكاه آبراهه هاي اين منطقه بوده، فرو ريخته و ارتفاعي بيش از 50 متر در خاور اين دو درياچه به وجود آمده كه سبب مسدود شدن گريزگاه هاي آبي آن ها شده است و به اين ترتيب، دو درياچه ي زيباي كوهستاني با آبي گوارا و تفرج گاهي كم نظير را به وجود آورده است.
دو درياچه روي هم نزديك به 0/7 كيلومترمربع وسعت دارند. سرشاخه آبهايي كه به اين درياچهها ميريزند، چشمهساران كوههاي قرهداغ، سياهچال و شاهنشين در شمال و آبراهههاي فصلي از جنوب است كه قسمتي ازآب آنها وارد درياچهها ميشود و قسمتي ديگر، آب رودهاي تار و هوير را تأمين ميكنند.
تيپ شيميايي آب درياچه تار، بر اساس مطالعات از نوع كلسيم، منيزيم، كربنات است.
2.ويژگي هاي زمين لغزي زرين كوه
زمين لغزي زرين كوه (شمال عين ورزان) در يال جنوبي تاقديس آينه ورزان سبب به وجود آمدن دو درياچه ي كوهستاني تار و هوير شده كه در فاصله ي 500 تا 600 متري از يكديگر قرار دارند. توده ي فروريخته از جنس شيل هاي توفي، توف سبز و ماسه سنگ هاي توفي سبز رنگ هستند كه مجموعاً بخشي از سازند كرج محسوب مي شوند. اين توده در اثر عملكرد گسل اصلي و فعال «مشا – فشم» به وجود آمده است.
در گزارش «زمين شناسي و سنگ شناسي دماوند و اطراف آن» نوشته ي آلن باخ و اشتايگر1 (1972) ** به وجود اين دو درياچه و علت تشكيل آن ها به اختصار اشاره اي شده است؛ ولي از اين كه چرا در سنگ هاي سخت شده اي كه زمينه هاي لغزشي و ريزشي (مانند شيب توپوگرافي، نهشته هاي سخت شده، وجود لايه هاي نفوذناپذير زير توده هاي نرم تا نيمه سخت و غيره) ندارند. لغزش انجام شده، بحثي به ميان نيامده است.
وقتي در درياچه ها و كوه هاي پيرامون آن ها را از ديدگاه هاي ريخت شناسي و مرفوتكتونيكي بررسي كنيم، در مي يابيم كه توده يا توده هاي فروريخته در راستاي گسل اصلي مشا (مشا – فشم) و در جايي قرار دارند كه اين گسل سبب ايجاد فرونشست باريكي در اين منطقه شده است.
روي نقشه ي زمين شناسي با مقياس 1:100000 برگه ي دماوند كه توسط آلبناج و اشتايگر تهيه شده، يك واحد ليتولوژي از نهشته هاي زمان كواترنر به نام سنگريز نمايش داده شده است كه در گستره اي نزديك به سه كيلومتر مربع ديده مي شود و همراه آن، نهشته هاي واريزه اي 2 كه ازمصالح با دانه بندي متفاوتي هستند و سبب آژندي (سيماني) شدن توده ي فروريخته شده اند نيز ديده مي شوند. ازنوع سنگ هاي انباشته شده در اين توده چنين برمي آيد كه خردشده هايي كه از دو سوي دره (بيش تر به سمت جنوب) فروريخته اند، تقريباً همگي سنگ هاي گوشه دار و به ظاهر تازه خرد شده هستند.
اين سنگ ها دردامنه ي خاوري درياچه هاي هوير و تار، سدي طبيعي جلوي آبراهه هاي تغذيه كننده ي اين درياچه ها به وجود آمده اند تا آن ها شكل گيرند.درياچه ي تار به شكل تقريبي، يك چهارضلعي نامنظم است كه گوشه ي شمالي آن در داخل آهك هاي سازندهاي ميلا و مبارك قرار گرفته است؛ جايي كه محل ورود آبراهه ي اصلي تغذيه كننده ي آن است.ضلع جنوبي اين چهارگوش نامنظم تقريباً روي خط گسل رورانده مشا – فشم قرار دارد كه زير واريزه هاي كوه رانش پنهان است.
درياچه ي هوير به شكل مخروط تا ناودان مانند است كه دو سوي خاوري و باختري آن در آهك هاي سازند مبارك (كربينفر) و جنوب آن همانند درياچه ي تار در سنگريزه ها و واريزه هاي حاصل از كوه رانش زرين كوه واقع شده است.
يكي از ويژگي هاي مهم گسل مشا – فشم (عامل اصلي به وجود آورنده ي توده فروريخته و تشكيل درياچه هاي تار و هوير) ، جنس سنگ هاي دو سوي آن است كه سبب شده، اين گسل گاه به صورت روراندگي با شيب كم و زماني گسلي با شيب نزديك به قائم (70 تا 80 درجه به سمت شمال) ظاهر شود.
از جمله جاهايي كه اين تفاوت ليتولوژي بسيار چشمگير است، محل تشكيل اين درچه ها و يا به عبارت ديگر، در شمال تاقديس آينه ورزان است. سازندهاي شمال خط گسل (شمال درياچه ها) در ابتدا از جنس سنگ هاي آهكي و آهك هاي دولوميتي (سازندهاي ميلا، مبارك و اليكا) است كه به دليل سخت فرسا بودن نسبي آن ها، ريخت هاي ديواره اي ، بلند و «صخره اي - پرتگاهي» با دره هاي نسبتاً ژرف تشكيل داده است. بام هاي اين ريخت ها گاهي نسبتاً هموار و زماني ناهموار و پرتگاهي هستند. پس از آن (به طرف شمال) در گستره ي وسيعي، سازند شمشك با مرفولوژي ويژه ي خود كه پشته هاي كم ارتفاع و تپه ماهوري است، ديده مي شود و در انتها سازند لار(ژوراسيك بالايي) با ريخت هاي صخره اي بلند و ديواره هاي قائم با بام هاي تيغه اي - پرتگاهي كه حد بخش آب شمال (حوزه ي خزر) و جنوب (جنوب كوهپايه هاي البرز) را رقم مي زند، ديده مي شود.
در دامنه ي كوه سياه چال كه سازند لار تشكيل دهنده ي قسمت اعظم آن است، واريزه ها و سنگريزه هايي با ريخت هاي ويژه ديده مي شوند كه اغلب بخشي از گستره ي سازندهاي دليچاي (ژوراسيك مياني) و شمشك (ترياس بالايي، ژوراسيك زيرين) كه ليتولوژي آن ها از سنگ هاي نرم فرساست، پوشيده شده است. جنوب خط گسل و در ناوديس زرين كوه كه جنس سنگ هاي آن بيش تر از توف هاي سبز، شيل هاي توفي و ماسه سنگ هاي توفي (سازند كرج) هستند، به دليل نوع ليتولوژي حاكم بر آن، به استثناي قسمت هايي كه با ماسه سنگ هاي ضخيم لايه دارند، ريخت هاي نسبتاً ملايمي وجود دارند.
چكاد زرين كوه در محل كوه رانش، از جنس ماسه سنگ هاي توفي ضخيم لايه است كه هنگام حركت به سوي شمال، همانند يخ رفت 3 عمل كرده است و مقدار زيادي از مصالح ريز دانه تر (مانند شيل هاي توفي، توف هاي مارني) را كه نقش آژند (سيمان) را براي تكه ها و قلوه هاي ماسه سنگ هاي مذكور داشته اند، از سر راه تا رسيدن به كف دره با خود همراه آورده است.در اين كوه رانش، حجمي بيش از سه ميليون مترمكعب از سنگ و خاك به داخل فرورفتگي اي كه قبلاً گريزگاه آبراهه هاي اين منطقه بوده، فروريخته و ارتفاعي را بيش از 50 متردر قالب يك سد طبيعي در خاور درياچه هوير و باختر درياچه ي تار به وجود آورده است كه سبب مسدود شدن گريزگاه هاي آبي اين دو درياچه شده است. اين ارتفاع حاصل از انباشتگي موجب شده است كه جز در مواقع پرآبي و يا سيلابي، با توجه به بده آبي آبراهه ها و چشمه ساران منتهي به درياچه ها، سرريزي صورت نگيرد؛ زيرا بيشينه ي بلنداي خطوط داغ آب در هر دو درياچه حدود دو تا سه متر بالاتر از رويه ي فعلي آن ها ديده نمي شود.
محل همبري 4 توده ي فروريخته با سازندهاي كهن تر، در بيش تر نقاط به صورت شيارهاي كم ژرفايي شبيه جوي آب درآمده است. به اين معني كه آب هايي كه روي شيب توپوگرافي توده فرومي ريخته و سازندهاي كهن تر به سوي شمال و جنوب روان مي گرديده اند، در نقاط متفاوت اين همبري جمع مي شده اند و به دليل سخت نشده گي توده ي فروريخته ، آب هاي جمع شده در آن نفوذ مي كرده و در طول زمان، سبب نشست جوي مانندي در طول همبري شده است. شيب متوسط توپوگرافي تقريبا در تمام طول يال شمالي ناوديس زرين كوه بسيار تند (بيش از 30 درصد) است، به همين علت با توجه به ليتولوژي حاكم بر اين يال، علاوه بر توده ي فروريخته ي اصلي در بسياري نقاط دامنه ي آن، لغزش ها و ريزش هاي كوچك تري نيز ديده مي شود. شكل توده ي فروريخته از ابتداي جدا شدن آن از كوه تا كف دره، شبيه مخروط افكنه اي تقريباً مثلثي شكل است كه رأس آن در نزديكي چكاد زرين كوه و قاعده ي آن از بخش آب رودتار (از سوي باختر) تا بخش آب رود هوير (از سوي خاور) ادامه دارد. به عبارت ديگر، طول قاعده ي اين مثلث حدود 5/2 تا 3 كيلومتر و بلنداي آن حدود 5/1 كيلومتر است كه همراه واريزه ها، سطحي در حدود 3 كيلومتر مربع را تشكيل داده است. مصالح فروريخته در كف دره (قبلي) به دليل حجم زياد، به صورت زبانه اي به سمت خاور نيز پيش رفته است.
همان گونه كه گفته شد، عامل اصلي اين كوه رانش، گسل جنباي مشا – فشم است كه بخشي از گسل آبيك – فيروزكوه – شاهرود (نبوي، 1355) در كوه هاي البرز مي باشد كه در جاهاي متفاوت به نام هاي گوناگوني مانند مشا – فشم و البرز جنوبي ناميده شده است. جنبايي اين گسل فعال، زمين لرزه هاي تاريخي روي داده اند، مانند زمين لرزه هاي مورخ 2/10/1930 و 24/11/1955 (بربريان و چالنكو، 1974 و بربريان، 1976). به نظر مي رسد كه زمين لغزي نسبتاً بزرگ آبعلي كه حجم زيادي از خاك و سنگ ريزه همراه با بلوك هاي كوچك و بزرگ از سنگ هاي سازندهاي گوناگون را در جاده ي هراز (شمال خاوري هتل آبعلِ) انباشته كرده است، از همين خاستگاه يعني فعاليت هاي زمين لرزه اي گسل مشا – فشم باشد كه در فاصله ي نزديك به آن قرار دارد.
3. زيستمندان درياچه هاي تار و هوير
درياچه هاي تار و هوير در يكي از نقاط كوهستاني البرز قرار گرفته اند كه ميانگين بلنداي آن ها از درياهاي آزاد، حدود 2900 متر است. كوه هاي البرز در طول 500 كيلومتر و پهناي حدود 110 – 65 كيلومتر از كرانه درياي خزر، محل رويش رستني و انبوه درختان جنگلي است كه به طرف جنوب از تراكم آن ها كاسته مي شود تا جايي كه بين آن ها و استپ هاي كوهستاني، مرزي توسط گودر 5 (1950) گذاشته شده است. خط برف فعلي در كوه هاي البرز در ارتفاع حدود 4500 متر قرار دارد (لوفلر6، 1950) در حالي كه براساس پژوهش هاي بوبك 7 (1937)، اين خط برف در زمان يخبندان 1600 – 1200 متر پايين تر بوده است.
آب درياچه هاي تار و هوير ازنوع كلسيم، منيزيم كربنات (MgCo3- CaCo3) است. نهشته هاي بيوشيميايي در اين درياچه بسيار نرم است كه در آن آثار جانوران شناور كه از اكسيژن غني هستند، ديده مي شود. وينكلر8 (1921)آب اين درياچه ها را تا عمق 5/9 متري نيمه شيرين 9 تعيين كرده است. در اين درياچه ها، كمبود پلانكتون هايي 10 كه در آب هاي ارتفاعات بلند، مانند كوه هاي قفقاز وجود دارند و داراي جنبه ي جهاني نيز هستند، به چشم مي خورد. از زيستمندان جانوري مي توان از ماهي هاي كوچك سفيد رنگ نام برد كه يكي از نمونه هاي آن ها، گونه ي سيكلوپستارت 11 است و شباهت نزديك به گونه ي «سيكلوپستارت استرنوس تاتريكوس» 12 دارد. با وجود اين، انواع ديگري از ريز جانوراني موسوم به «زوپلانكتون» 13 نيز به وفور يافت مي شوند.
----------------------------------------------------------------------------------------------
* سازمان زمين شناسي و اكتشافات معدني كشور
** فهرست منابع در دفتر مجله موجود است
زيرنويس:
1.Alenbakh & Steiger
2.Scree
3.Moraine
4.Contact
5.Gauder
6.Loffler
7.Bobek
8.Winkler
9.Metalimnish
10.Plankton
11.Cyclopstart
12.Cyclopstart strennus Tatricus
13. Zooplankton
خاطرات سفر به درياچه تار به روايت محمد گائيني
از دماوند به سمت فيروزكوه، خروجي دليچايي، روستاي دهنار، روستاي هوير و بعد از آن جاده خاكي بسيار ناهموار به طول حدود ۱۴ كيلومتر ما را به درياچه تار مي رساند.
درياچه تار يكي از درياچه هاي آب شيرين ايران است كه طول آن بيش از يك كيلومتر و عرض آن در حدود ۲۵۰ متر مي باشد. اين درياچه در ميان خط الراس "دوبرار" و "زرين كوه" محصور شده است كه بازمانده برف هاي زمستاني اين قلل زيبايي نماي اطراف درياچه را دو چندان مي كند.
آب درياچه بسيار سرد مي باشد و البته به دليل شيرين بودن سنگيني آن احساس مي شود.
شروع حركت به سمت درياچه و عبور از برف هاي به جامانده از زمستان
براي ماهيگيري در درياچه به مجوز از محيط زيست نياز داريد.
تكه هاي يخ و برف در نقاط مختلف درياچه به چشم مي خورد.
بطري نوشابه اي كه داستان ساز شد...
اين بطري كه در آخر هم مشخص نشد چگونه و توسط چه كسي از گردشگران عاشق طبيعت! روانه درياچه شده بود به مرور حركت كرد و به وسط درياچه رسيد... (اين عكس رو از يكي از شات هاي درياچه بريدم!)
حركت يكي از اعضاي طبيعت دوست گروه براي پاكسازي درياچه...
درست در آخرين لحظاتي رسيدن به بطري به دليل سنگيني و سرماي وحشتناك آب، گرفتگي عضلات، و هم چنين عمق زياد آب دوستمون نتونست برگرده و دو تن از بچه اي گروه براي كمك درون آب رفتند... نفر سوم... اما اون ها هم نمي تونستند جلوتر برن، آب سنگين بود و سرما عضلات رو از كار انداخته بود...
(اين توپي كه مي بينيد وسط آب معلقه نه براي واترپلو بلكه براي نجات دوستمون اونجاست و خيلي هم به درد خورد)
بالاخره نفر چهارم كه تونست بهش نزديك بشه و كمكش كنه كه برگرده...
و در اين لحظه بود كه هممون يه نفس راحت كشيديم و پروردگار رو سپاس گفتيم...
به نظر شما بايد اون كسي رو سرزنش كنيم كه بطري رو انداخت تو آب يا خودمون رو كه به توصيه هاي محيط بان ها توجه لازم رو نمي كنيم...
(جمع آوري سه كيسه پر از زباله به جاي مانده از طبيعت دوستان! حداقل كاري بود كه مي تونستيم براي سپاس گذاري از آفريدگار اين زيبايي ها انجام بديم... )
خاطرات سفر به درياچه تار به روايت مجيد اسكندري
يك بيلبورد تبليغاتي!! :
انگار اومدن استقبال يا شايدم بدرقه... فكر كنم اردك هاي روستاي دهنار هستند.
نماي زيبايي از درياچه تار:
اين هم چادرهاي ما. حسابي رعايت الگوي مصرف كرديم!!. ۴نفر آدم.. سه تا چادر ۶ نفره!!
اون ور درياچه... يك جيپ ادم.. يه چادر دونفره..
ليوان ها در انتظار چاي غروب..
آقاي محيط بان چهار چشمي مواظب بود تا كسي به ماهي هاي درياچه چپ نگا نكنه.. البته وقتي فهميد ما دوستدار محيط زيستيم كلي صميمي شد با ما. اينجا واسه ماهيگيري بايد كارت بخريد. ۱۰ هزارتومان بابت ۵ ماهي.. البته كار هر كسي نيست بتونه ماهي بگيره..
اين آقا هم تا ما ديد گفت: با زبون خوش مي گم....هاچ كجاست؟؟؟؟
عجب عطري داره اين آويشن Thymus
يك فسيل دو كفه اي چند ميليون ساله!
راستش دفعه اولي بود كه با يك فسيل گياهي چند ميليون ساله برخورد مي كردم. خيلي خيلي برام جالب بود. فكر كنم نوعي خزه باشه..
بنازم به قدرت نقاش خلقت..
احتمالا اسم اين ماهي زردك ماهي است.. چون قيافه اش به قزل آلا نمي خوره.. البته ما نگرفتيمااااااااااااا
درياچه هوير حدود ده برابر كوچكتر از درياچه تار است و با نيم ساعت پياده روي از شرق درياچه تار قابل دسترسي است.
اگر رفتيد به اين منطقه حتما زباله هاتون رو همراه خودتون برگردونيد يا بسوزونيد.. لطفا...
خاطرات سفر به درياچه تار به روايت دكتر نادر چقاجردي
دوشنبه ۱۷ شهريور ۱۳۸۲ ساعت ۴.۳۰ صبح به همراه كاوه و كامران به قصد ماهيگيري در درياچه آب اسك از تهران به راه افتاديم. كله پاچه را در رودهن صرف كرده و ساعت ۶.۳۰ جلوي درب پاسگاه محيط زيست پلور بوديم. در كمال تعجب به ما گفتند كه فصل ماهيگيري در رودخانه هراز در ۱۵ شهريور پايان يافته و ديگر پروانه فروخته نميشود. اصرار ما به عدم اعلام سازمان و عدم درج بخشنامه در جرايد هم سودي نداشت. دست از پا درازتر از پاسگاه بيرون آمديم.
ساعت هنوز به ۸ نرسيده بود و ما حيران مانده بوديم. مرخصي گرفته بوديم، صبح زود از خواب بلند شده بوديم و اول صبح هم كه حالمان را گرفتند. روزمان بد جوري خراب شده بود. ناگهان به ياد آوردم كه هفته قبل از آن در روزنامه همشهري مطلبي در رابطه با فروش پروانه ماهيگيري در درياچه تار به چاپ رسيده بود و در آن عنوان شده بود در پي طرح بهبود شرايط اكوتوريستي درياچه تار و هوير و غني كردن آن از نظر تعداد ماهي از بيست و هشتم مردادماه، فروش پروانه براي ماهيگيران در اين درياچه شروع شد.
صحت قضيه را از مسئول پاسگاه محيط زيست پلور جويا شده و با تائيد ايشان به سمت دماوند حركت كرديم. حدود ساعت ۱۱ بود كه به درياچه تار رسيديم. با توجه به غير تعطيل بودن آن روز، تنها يك ماشين ديگر در كنار درياچه وجود داشت. به سراغ محيط بانان مستقر در منطقه رفته و پس از سوالاتي درباره وضعيت منطقه و ماهيگيري با خريد ۳ پروانه ۵۰۰۰۰ ريالي هر يك جهت صيد ۵ ماهي به سمت درياچه حركت كرديم. با توجه به نزديكي ظهر به اين فكر ميكرديم كه احتمالا تا چند ساعتي خبري از ماهي نخواهد بود و بايد در انتظار رسيدن عصر بمانيم ولي با اولين پرتاب لانسه به داخل آب چشمان هر سه نفرمان گرد ماند. به دنبال پرتاب هر لانسه و در زمان جمع كردن آن با توجه به زلالي آب، تعدادي ماهي كوچك در حال تعقيب لانسه ديده ميشد. گرفتن اولين ماهي براي هيچكداممان به دقيقه هم نكشيد. اندازه ماهيهاي صيد شده كوچك بود لذا با رها كردن آنها به آرامي و در حال لانسه كشي به سمت انتهاي درياچه به حركت در آمديم. قرار شد كه فقط ماهيهاي بالاتر از ۳۵ سانتيمتر را نگه داشته و مابقي را رها كنيم. حدود ساعت يك بعد الظهر وضعيت را بار ديگر مرور كرديم. ۱۱ ماهي ۳۵ تا ۴۵ سانتيمتري در كيسه داشتيم و با اين وضعيت تا يك ساعت ديگر بايد كاسه و كوزه مان را جمع كرده و باز ميگشتيم. اين در حالي بود كه بعد از مدتها در اطراف تهران يك منطقه خوب براي ماهيگيري ديده بوديم و حاضر نبوديم به سادگي از آن دل بكنيم. قرار شد كه ديگر ماهي نگه نداريم و همه را آزاد كنيم. همچنين براي اجتناب از صيد ماهيهاي كوچك از لانسه هاي بزرگتر (تا سايز ۵) استفاده كرديم. استفاده از لانسه بزرگ آمار صيد را كاهش داد ولي باز هم فوق العاده بود.
حدود ساعت ۱۵ يكي از محيط بانان جهت كنترل پروانه و ماهيهاي صيد شده به نزدمان آمد و پس از آن مدتي به تماشاي كارمان پرداخت. زمانيكه روش بگير و رها كن ما را ديد اعتراض كرده و گفت كه رها كردن ماهي صيد شده مجاز نبوده و ما بايد آنها را نگه داريم. نزديك بود شاخ در بياوريم. به او گفتم كه در اينصورت ما در كمتر از ۱۰ دقيقه پروانه هايمان پر شده و مجبور به بازگشت خواهيم بود كه پاسخ داد ميتوانيد پروانه جديد بخريد و دوباره ماهيگيري كنيد. گفتم كه ما ماهيگيريم و نه ماهي خور. ما پروانه را جهت اجازه ماهيگيري و لذت بردن از آن ميگيريم نه براي تكميل آن و به خانه بردن ماهي. اگر هدف به خانه بردن ماهي و خوردن آن بود با هزينه هر پروانه ميتوانستيم ۱۰ عدد ماهي قزل آلاي متوسط خريداري كنيم و اينهمه زحمت هم براي رسيدن به آنجا تحمل نميكرديم ولي طرف زير بار نميرفت كه نميرفت. ناگهان ترفندي به خاطرم رسيد. يك لانسه سايز ۱ نقره اي به سر نخ وصل كرده و در ظرف چند دقيقه تعداد زيادي ماهي ۱۰ تا ۱۵ سانتيمتري گرفتم. تعداد ماهيهاي ريز درياچه به حدي زياد بود كه در صورت استفاده از لانسه كوچك ماهيهاي ريز فرصتي به ماهيهاي بزرگ نداده و هيچ پرتابي را بي نتيجه بر نميگرداندند. من هم در حاليكه پس از هر پرتاب ماهي صيد شده را آزاد ميكردم، يكي از بند هاي ذكر شده در پشت پروانه ماهيگيري مبني بر ممنوع بودن صيد ماهي كوچكتر از ۱۵ سانتيمتر را به محيط بان مذكور ياد آور شده و خود را ملزم به رها سازي آن ماهي ميدانستم. سر انجام محيط بان پس از نيم ساعت سر و كله زدن بي نتيجه با ما كوتاه آمده و به دنبال كار خود روان شد. باز هم ما مانديم و درياچه، ماهيها و ۳ چوب و چرخ مجهز به لانسه آماده. نهايتا در اواخر روز پروانه هاي خود را كامل كرده و به سوي تهران بازگشتيم. آنروز يكي از روزهاي به ياد ماندني ماهيگيري من بود.
درياچه تار در ۱۳ كيلومتري شرق شهر دماوند و در بلند ترين نقطه دره تار رود در ارتفاع ۲۹۰۰ متري از سطح دريا و در ميان دو رشته كوه زرين كوه (۳۸۵۰ متر) در جنوب و دو برار (۴۲۵۰ متر) در شمال واقع شده است. درياچه هوير در فاصله حدودا يك كيلومتري شرق درياچه تار قرار داشته و وسعتش حدود ۱۰ تا ۱۵ درصد آن است. بنابر شواهد زمين شناسي اين دو درياچه نتيجه زمين لغزشي عظيم در دامنه هاي شمالي رشته كوه زرين، مربوط به دوران كواترنري بوده و آب آنها از بارندگي ها و آب شدن برفهاي دامنه جنوبي قله دو برار و به ميزان كمتري دامنه شمالي قله زرين كوه تامين ميشود.
دسترسي به اين درياچه ها از طريق دو جاده شرقي و غربي امكانپذير بوده و دو جاده با عبور از ضلع جنوبي درياچه تار به هم ميپيوندند. جاده شرقي از روستايي به نام چنار عربها آغاز شده و با طي مسيري در حدود ۲۵ كيلومتر به درياچه تار ميرسد. دسترسي به روستاي چنار عربها از دو مسير ممكن است كه يكي آسفالته و از داخل شهر دماوند بوده و ديگري پس از طي ۷.۵ كيلومتر از سه راهي گيلاوند در سمت چپ جاده جدا شده و به موازات ديوار يك مجتمع بزرگ دامداري - كشاورزي با پيمودن كمي بيش از ۴ كيلومتر راه خاكي به اين روستا وارد ميگردد.
مسير غربي از محل پل هاي دلي چاي در كيلومتر ۹۸ جاده تهران – فيروزكوه آغاز شده و با گذر از روستاهاي مومج، دهنار و هوير به سمت درياچه امتداد يافته و پس از ۲۹ كيلومتر به جاده شرقي ميپيوندد. همچنين ميتوان در جاده تهران – فيروزكوه، ۹ كيلومتر بعد از روستاي سربندان در سمت چپ جاده وارد راه آسفالته به طول ۳ كيلومتر به سمت روستاي آرو گرديده و پس از آن مسير را در راه خاكي تا رسيدن به مسير قبلي ادامه داد.
از نظر كيفيت راه هاي دسترسي بايد گفت كه هر دو راه خاكي بوده ولي ميتوان با اتومبيل سواري هر دو را پيمود. مسير هوير، خصوصا ۲۰ كيلومتر اول آن تا ورود به روستاي هوير بسيار بهتر از مسير چنار عربها بوده و اداره راه منطقه نيز از سال ۱۳۸۳ شروع به آسفالت آن از سمت پل دليچاي نمود ولي سرعت عمليات روكش آسفالت بسيار كم بود و هم اكنون نميدانم چه مقدار از آن آسفالت شده است، ۵ كيلومتر از اين مسير پس از خروج از روستاي هوير خراب بوده و بايد با دقت و حوصله پيموده شود. مسير چنار عربها در مجموع ۴۰ كيلومتر نزديكتر از مسير ديگر است ولي كيفيت جاده خاكي آن پايين است. در اين مسير بايد از گردنه اي طولاني بر روي رشته كوه زرين عبور كرده و پس از پيمودن مسيري با سرازيري تند و رسيدن به كف دره تار رود، يكبار هم مجبور به عبور از اين رودخانه خواهيد بود.
من بارها از هر دو مسير بوسيله اتومبيل هاي سواري مانند دوو سيلو، پرايد و انواع پژو به درياچه رفته و برگشته ام. به صورت معمول برنامه ماهيگيري خود را به گونه اي ترتيب ميدادم كه بعد الظهر يك روز وسط هفته به سمت درياچه حركت كرده و شب را در محوطه پاركينگ تعبيه شده در مجاورت ساختمان محيط باني كنار آن سپري نموده و از صبح زود ماهيگيري را شروع كنم. در اين برنامه ها در صورت داشتن وقت كافي و يا در صورت لزوم رانندگي در شب از مسير هوير استفاده ميكردم ولي در زمانهايي كه صبح زود به راه ميافتادم و يا براي رسيدن عجله داشتم، مسير چنار عربها را انتخاب ميكردم. لازم به ذكر است حد فاصل روستاي چنار عربها و درياچه تار هيچ منطقه مسكوني وجود نداشته و در صورت بروز هرگونه مشكلي تنها به كمك ماشينهاي عبوري بايد دل بست لذا بهتر است از اين مسير تنها در زمانهاي مناسب روز در روزهاي تعطيل و يا به صورت گروهي استفاده كرد.
البته كوهنوردان هم ميتوانند با صعود به قله زرين كوه به سوي ديگر آن و كنار درياچه بيايند. بدين منظور ميتوانند از روستاهاي جابان و يا آيينه ورزان به راه افتاده و دره هاي بالاي روستا را به سمت بالا ادامه داده و نهايتا با عبور از گردنه هاي طرفين زرين كوه خود را به كنار درياچه تار برسانند. البته ذكر اين نكته ضروريست كه دامنه هاي شمالي زرين كوه داراي مسيرها و پرتگاههاي شني خطرناكي ميباشد كه بايد در هنگام فرود به شدت مراقب آنها بود.
سالها قبل سازمان شاپور زدة!!! محيط زيست آن زمان اقدام به رها سازي ماهي زردپر و مدتي بعد قزل آلاي رنگين كمان در درياچه هاي تار و هوير نمود. پس از انقلاب، اين منطقه هم به دنبال كمبود امكانات سازمان محيط زيست و نبود حفاظت مناسب، مورد بي مهري عده اي افراد فرصت طلب قرار گرفته و با استفاده از انواع روشهاي غير متعارف مانند استفاده از ديناميت و يا نصب تورهاي گوش گير در اعماق درياچه آسيب جدي به جمعيت ماهي اين دو درياچه وارد آمد.
در سال ۱۳۸۱ طي توافقنامه اي بين سازمان محيط زيست و شركت سرمايه گذاري سنگسر، در ازاي سامان دهي محيط اطراف درياچه، ايجاد امكانات رفاهي اوليه در كنار آن و همچنين رها سازي و ترميم جمعيت ماهي قزل آلاي رنگين كمان درياچه، حق بهره برداري و فروش پروانه ماهيگيري البته با در نظر گرفتن سهم سازمان محيط زيست به اين شركت واگذار گرديد. اين توافقنامه چند سالي اجرا شد ولي در سال گذشته (۱۳۸۶) به دنبال اختلاف بين سازمان محيط زيست و شركت سنگسر ماهيگيري در درياچه تا زمان رفع اختلافات ممنوع گرديد. نهايتا در مرداد امسال(۱۳۸۷) مجددا اجازه ماهيگيري با تهيه پروانه ۸۰۰۰۰ ريالي داده شد.
آخرين بار كه من جهت ماهيگيري به درياچه تار رفتم مربوط به اوايل مرداد ۱۳۸۴ بود. در آن سال به علت مشغله فراوان نتوانستم در ابتداي فصل به تار بروم و در آخر هم بر خلاف هميشه مجبور شدم در يك روز جمعه به آنجا بروم. در آن برنامه دو اتفاق تاثير بسيار بدي بر من گذاشت و باعث شد كه تا مدتي ديگر به آنجا نروم.
اول آنكه زمانيكه براي صرف نهار همراهانم را به كنار درياچه هوير بردم متوجه وجود تعداد بسيار زيادي نوزاد قورباغه در كناره هاي ساحل درياچه شدم كه نشانه واضحي از عدم وجود ماهي در آن درياچه بود. با توجه به اطمينان من به وجود ماهي در درياچه هوير درگذشته اين مسئله بسيار عجيب بود و در بازگشت به كنار درياچه تار از محيط بانان در اين رابطه سوال كردم كه جواب قانع كننده اي نشنيدم. اينان عنوان كردند عده اي كه از نظارت سازمان محيط زيست ناراضي هستند اقدام به ريختم سم در درياچه هوير و نابودي كليه ماهيهاي آن نمودند. اين گفته از جهت ميزان سم مورد نياز براي مسموم كردن كل درياچه و همچنين رشد نوزادان قورباغه كه نشانگر عدم وجود سم در آب بود براي من قابل قبول نبود. به نظر من از بين بردن ماهيهاي آن درياچه توسط عامل ديگري همانند استفاده از جريان قوي برق در آب كه يقينا نميتوانسته بدون آگاهي محيط بانان حاضر در منطقه باشد، صورت گرفته است.
دومين مورد، رفتار بسيار زننده محيط بانان در زمان تصميم ما به ترك منطقه و بازرسي ماشين ما بود. البته طبق معمول ما به اندازه تعداد قيد شده در پروانه هاي خريده شده ماهي صيد كرده بوديم و از اين بابت مشكلي نداشتيم ولي اصلا انتظار تعقيب بوسيله موتورسيكلت و درخواست بازرسي اموالمان با لحني بسيار زننده در آن شرايط را نداشتم.
|
تصوير ماهواره اي از منطقه قرار گيري درياچه هاي تار و هوير
درياچه هاي تار و هوير از فراز قله دوبرار (عكس از احمد قاسمپور)
درياچه تار از فراز قله زرين كوه (عكس از عليرضا بشارتي)
نماي شرقي درياچه تار از سمت غرب
نماي شرقي درياچه تار از سمت جنوب غربي
نماي شمالي درياچه تار از سمت جنوب
نماي شمالي و غربي درياچه تار از سمت جنوب شرقي
نماي درياچه هوير از سمت جنوب
نماي شمالي درياچه هوير از سمت جنوب شرقي
انبوه نوزادان قورباغه در كناره ساحل درياچه هوير
تصويري از حامد، پس از صيد اولين (و احتمالا آخرين) قرل آلاي عمرش در درياچه تار
گزارش صعود به قله زرين كوه و بازديد از درياچه تار و هوير
سعيد راعي
گاه صعود به يك قله مي تواند بهانه مناسبي باشد تا از مناطق ديدني و بكر طبيعي اطراف آن كوه و قله موردنظر نيز استفاده كرد تا از اين طريق خاطره اي خوش و به يادماندني از يك سفر ورزشي در ذهن حك شود.
صعود به قله زرين كوه در منتها عليه غربي منطقه البرز شرقي چنين ويژگي اي دارد.
قله زرين كوه به ارتفاع 452ر3 متر در شمال جاده فيروزكوه به دماوند و بين اين دو شهر واقع شده است. قله اين كوه به دليل ارتفاع نسبتاپايين و بالا بودن ارتفاع مبدا\ صعود، از قللي است كه صعود به آن آسان است و تقريبايك فرد عادي در شرايط معمول مي تواند اين كوه را پيموده و بر فراز قله آن پاي نهد.
زرين كوه ويژگي خاصي ندارد و به عنوان يك كوه خشك و خاكي شناخته مي شود كه از مسير شمالي آن مي توان در مدت حدود چهار ساعت به قله آن رسيد. نكته جالب و خاص اين كوه يكي مسير رسيدن به آن، ديگر درياچه هاي طبيعي دامنه آن و نماي زيباي قله دماوند (به عنوان بلندترين قله خاورميانه) از فراز قله زرين كوه است.
دو درياچه معروف «تار» و «هوير» كه در دامنه كوه «زرين كوه» واقع شده است، جلوه اي ويژه به صعود اين قله مي دهد. زيرا همواره اين دو درياچه زيبا هنگام صعود در پشت سر ديده مي شود. درياچه هاي طبيعي «تار» و «هوير» كه يك تپه ماهور نسبتاكوتاه اين دو را از يكديگر جدا ساخته است، از آب شدن برف هاي قلل شمالي درياچه يعني كوه هاي «قره داغ» و «دوبرار» سيراب مي شود. اين درياچه ها و خصوصادرياچه «تار» كه هم بزرگ تر است و هم در دسترس تر، همه ساله در اواخر فصل بهار، تابستان و اوايل فصل پاييز پذيراي گردشگران و طبيعت دوستان زيادي است. گردشگران در كنار درياچه تار با نظارت و مجوز سازمان محيط زيست مي توانند به صيد ماهي نيز مبادرت ورزند. ماهي گيري يكي از اصلي ترين جاذبه هاي اين منطقه است كه تعداد زيادي از افراد را به خود جلب كرده است، البته پوشش گياهي منطقه هم، خصوصادر فصل بهار و پاييز مناظري چشم نواز و كم نظير را براي دوستداران طبيعت فراهم مي سازد.
مبدا صعود قله زرين كوه سمت جنوبي ساحل درياچه «تار» است كه يالي مشخص به سمت جنوب بالا مي رود. صعود از روي اين يال كه شيب تندي نيز دارد آغاز شده و با پايان اين مسير، كمي به سمت شرق متمايل مي شويم. مسير شرقي تا قله ادامه مي يابد. اين قله مسيرهاي صعود ديگري نيز دارد كه زيباترين و ساده ترين مسير آن همان مسير درياچه «تار» و «هوير» است.
براي رسيدن به اين درياچه ها، دو مسير وجود دارد يكي از شهر دماوند منشعب مي شود كه پس از پنج كيلومتر يك جاده خاكي به سمت شمال شرق منشعب مي شود و تا درياچه «تار» ادامه مي يابد. اين مسير به دليل شيب بسيار تند و پيچ و خم هاي تند آن مسير مناسبي براي رسيدن به درياچه نيست. البته براي بازگشت از درياچه اين مسير هم كوتاه تر است و هم مناسب تر خصوصاكه هنگام بازگشت حتمادر طول مسير افرادي را كه براي چتربازي و پرواز با پاراگلايدر و كايت آمده اند خواهيد ديد. پس فراموش نكنيد كه براي ديدن اين مناظر مسير بازگشت را همين مسير انتخاب كنيد.
اما براي رفتن به درياچه «تار» و«هوير» يك مسير جذاب و بسيار ديدني مسير «دلي چاي» است. مسيري كه پس از عبور از رودهن به سمت فيروزكوه در جاده اصلي و پس از طي حدود 65 كيلومتر به رودخانه دلي چاي (و پلي كه از روي آن مي گذرد) مي رسد. در قسمت شمالي جاده فيروزكوه يك جاده فرعي آسفالت به سمت شمال منشعب مي شود كه اين مسير پس از عبور ازروستاهاي «كهنگ»، «يهر»، «مومج»، «دهنار»، و «هوير» به درياچه «تار» و «هوير» مي رسد.
مسير آسفالت «دلي چاي» كه از كنار رودخانه زيبايي به همين نام عبور مي كند پس از عبور از روستاي «كهنگ» به صورت شوسه ادامه مي يابد. در طول مسير روستاي «مومج»، زيبايي خاصي دارد. خانه هاي اين روستا در دامنه شرقي رودخانه «دلي چاي» ساخته شده و باغ هاي ميوه و جاليزارهاي متنوعي در اطراف آن وجود دارد.
بين روستاي «مومج» و «دهنار» مسير جاده با عبور از ميان باغ هاي زيباي منطقه جلوه اي ويژه دارد باغ هاي «گردو» و «سيب» بيش ترين وسعت را در اين منطقه به خود اختصاص داده اند.
روستاي «هوير» آخرين روستاي اين جاده است و پس از آن جاده به صورت خاكي ادامه مي يابد و عبور وسايل نقليه معمولي كمي در اين مسير خاكي با دشواري صورت مي گيرد.
در طول اين مسير تنها لحظاتي درياچه «هوير» ديده مي شود و بعد به درياچه «تار» مي رسيم. درياچه «هوير» تنها در همان بخش از جاده و مسير صعود به قله زرين كوه ديده مي شود. براي رسيدن به درياچه «هوير» بايد از تپه ماهورهاي شرقي درياچه تار بالا رفت. شايد به همين دليل هم باشد كه تقريباهيچ فردي به درياچه «هوير» نمي رود اين درياچه هم در مقايسه با درياچه تار بسيار زيباتر و بكرتر است. البته درياچه «هوير» از درياچه «تار» كوچك تر است. با اين حال اگر فردي علاقه مند جاذبه هاي طبيعي بكر باشد، مي تواند سختي رسيدن به «هوير» را به جان بخرد تا لذتي دو چندان ببرد.
علاقه به ماهيگيري و ديدن آسمان پرستاره شب و استفاده از خنكاي بامدادي و مشاهده طلوع و غروب آفتاب مي تواند انگيزه مناسبي باشد كه به جاي يك روز، دو روز را براي اين مسافرت ورزشي اختصاص داد تا هم خستگي راه كم تر شود و هم بيش تر در دامن طبيعت باشيد به اين صورت مجموعه اي از جذابيت هاي طبيعي را پيش رو خواهيد داشت كه مي تواند سفري به يادماندي را به ارمغان آورد.